1403/07/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مقدمه واجب/ مسئله اصولی یا فقه؟ / محل نزاع در مقدمه واجب
مسئله اصولی بودن مقدمه واجب
کلام در شیوه حل اشکال توسّط مرحوم آخوند بود، اشکال اگر یادتان باشد این بود که قضیه مقدمة الواجب واجبة أم لا، این قضیه ظاهرا یک مسئله فقهی است، چرا اگر مسئله فقهی است، مرحوم آخوند این مسئله فقهی را در کفایه و بعضی دیگر در کتب اصولی مطرح کرده اند.
مرحوم آخوند برای حل این اشکال، فرمودند قضیه مقدمة الواجب واجبة أم لا را به این صورت تغییر می دهیم: الملازمة بین وجوب المقدمة و وجوب ذی المقدّمة ثابتة عقلاً أم لا؟ این تعبیر دیگر ارتباط مستقیم با فعل مکلّف نخواهد داشت، چرا؟ زیرا بحث می کنیم که آیا بین این دو حکم شرعی ملازمه عقلیه وجود دارد یا خیر؟ بلکه مانند سایر مسائل اصولیه می تواند کبرای قیاس استنباط واقع شود که نتیجه آن قیاس، عبارت است از حکم فرعی فقهی باشد. مثلا قیاس را به این صورت ترتیب می دهیم:
صغری: وضو مقدمه برای صلات واجب است.
کبری: بین وجوب مقدمه و وجوب ذی المقدمه در جمیع موارد ملازمه ثابت است.
نتیجه: بین وجوب وضو و وجوب صلات، ملازمه تحقّق دارد.
ملاحظه می فرمائید که در اینجا فعل مکلّف که عبارت از وضو است، به عنوان موضوع در نتیجه قیاس واقع می شود. پس بین وجوب وضو و وجوب صلات، ملازمه تحقّق دارد و این عبارت الاخری از وجوب مقدمه است نه اینکه نتیجه از وجوب مقدمه باشد.
بین الوضوء واجب و الوضوء بین وجوبه و وجوب الصلاة یتحقّق الملازمة، فرقی وجود ندارد، وجوب صلات که تحقّق دارد، ملازمه هم وجود دارد. بنابراین دیگر نیازی به قیاس نداریم.
لذا مرحوم آخوند با تغییر موضوع و محمول مسئله، ظهور مسئله را در اصولی بودن حفظ می کند، اگر خلاصه را خواستید در ذهن حفظ کنید، این می شود که اگر ما بگوئیم مقدمة الواجب واجبة أم لا، این یک مسئله فقهی است، چون مقدمة الواجب فعل مکلّف است و در موضوع قرار گرفته است، برای اصولی کردن، مرحوم آخوند می گوید الملازمة بین وجوب المقدمة و وجوب ذی المقدمة عقلا أو لا؟ وجوب مقدمه که فعل مکلّف نیست و ملازمه بین دو حکم شرعی است که می شود اصولی.
مرحوم آخوند خراسانی در کفایة الاصول[1] این را بیان کرده است.
محل نزاع در مقدمه واجب
قبل از اینکه کلام مرحوم آخوند را بررسی کنیم، مقداری توضیح در رابطه با فرمایش مرحوم آخوند لازم است تا در بحث مقدمه واجب دچار اشتباه نشویم، آن توضیح این است که در مبحث مقدمه واجب، صورت مسئله را به هر شکلی قرار بدهیم، محل نزاع و محل بحث در مقدمه واجب این است که علاوه بر لزوم عقلی مقدمه، علاوه بر وجوب عقلی مقدمه، آیا مقدمه شرعا هم واجب است یا شرعا واجب نیست؟
این را دقت بفرمائید مثلا مولا گفته است برو پشت بام و باید حراست کنی و داعشی ها می آیند، رفتن به پشت بام، نیاز به گذاشتن نردبان دارد، این گذاشتن نردبان به حکم عقل است، زیرا لازمه لا ینفکّ بالا رفتن، نردبان رفتن است. حال آیا علاوه بر اینکه مقدمه عقلا لازم است، شرعا هم لازم است یا خیر؟ به عبارت دیگر، امر مولوی هم دارد یا نه فقط امر ارشادی دارد؟
اگر نظیر مطلب را بخواهیم بگوئیم، این جوری می گوئیم که وقتی مولا می گوئید اقیموا الصلاة و ما از خارج می فهمیم که وضو شرطیت و مقدمیت برای صلات دارد، سوال این است که آیا همانطور که وجوب ذی المقدمه یعنی صلات واجب است و وجوب شرعی و مولوی دارد، آیا مقدمه آن هم که وضو باشد، لزوم مولوی و شرعی دارد یا خیر فقط لزوم عقلی دارد؟
یا نه بلکه آنچه در باب وضو مطرح است، همان لزوم عقلی و لابدیت عقلی است، یعنی وقتی عقل ملاحظه کرد که شارع وضو را به عنوان شرط برای صلات دانسته است، ما را الزام می کند که وضو بگیریم، البته عقل، شرطیت و عدم شرطیت وضو را درک نمی کند، اما وقتی شارع گفت الوضوء شرط الصلاة، با حفظ شرطیت، حکم می کند که بر مکلّف لازم است به جهت رعایت تحقّق صلات، وضو بگیرد و نماز بخواند.
در باب مقدمه واجب، کسی لزوم عقلی مقدمه را منکر شود، لزوم عقلی چیزی است که مورد قبول حتی منکرین وجوب مقدمه واجب نیز واقع شده است، کسی نیامده بگوید با اینکه شارع وضو را شرط نماز قرار داده، شما وقتی به عقل مراجعه کنید و از عقل بپرسید که آیا مقدمه را انجام بدهم، لازم است یا خیر؟ اینگونه نیست که عقل بگوید می خواهی مقدمه را انجام بده و می خواهی انجام نده، خیر، عقل لابدیت مقدمه را و لزوم وجوب و حتمیت مقدمه را عقل حکم می کند، می گوید حتما باید اطاعت مولا تحقّق پیدا کند.
لذا لزوم عقلی مقدمه، یعنی عقل حکم به وجوب می کند، اصلا حکم عقل ضرورت دارد و بدیهی است و هیچ کس منکر لزوم عقلی مقدمه نشده است.
و به عبارت دیگر، هیچ کس منکر حکم عقل نیست، عقل می گوید اگر دیوانه باشد می گوید نربان نمی گذارم، اگر مولا گفت برو بالای پشت بام، عقلا، لزوم ملازمه دارد بین وجوب ذی المقدمه و وجوب مقدمه.
پس در مقدمه واجب، بحث در چی هست؟ عقل که می گوید واجب است دیگر، چرا بحث می کنید؟
می گوید بحث ما در وجوب مقدمه این است که همانطور که عقل، مقدمه را لازم می داند، آیا شرع هم واجب می داند یا خیر؟
به عبارت دیگر، لزوم مقدمه و حتمیت مقدمه از نظر عقل حتمی است، اما سوال این است که وجوب مقدمه، آیا وجوب شرعی مولوی هم دارد یا خیر؟
پس اولا شیوه حل مشکل را از نظر آخوند فهمیدیم که اگر بگوئیم مقدمة الواجب واجبة، این مسئله فقهی است و چرا در اصول مطرح شده است، مرحوم آخوند فرمود یک تغییری می دهیم و مسئله اصولی می شود، به اینکه می گوئیم الملازمة بین وجوب المقدمة و وجوب ذی المقدمة ثابتة عقلا أم لا؟
پس بحث مقدمه واجب اصولی است.
ثانیا روشن شد که محل بحث در مقدمه واجب کجاست، آیا می خواهیم ثابت کنیم مقدمه واجب عقلا واجب است؟ خیر، وجوب عقلی که شکی نیست و منکرین وجوب مقدمه هم گفته مقدمه عقلا واجب است، بلکه بحث در این است که مقدمه علاوه بر امر عقلی، امر شرعی مولوی هم دارد یا خیر.
ادامه بحث سیأتی ان شاء الله تعالی.