98/10/30
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: روایت دوم بر حجیت استصحاب
مقـدمـه : کلام در باب روایاتی بود که به آنها بر حجیت استصحاب دلالت شده است. روایت زراره را بررسی نمودیم، روایت دیگری را در این جلسه مطرح مینماییم.
بررسی روایت : مرحوم شیخ طوسی در تهذیب روایت ذیل را نقل نموده است:
روایت: "عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ أَصَابَ ثَوْبِي دَمُ رُعَافٍ أَوْ غَيْرُهُ أَوْ شَيْءٌ مِنْ مَنِيٍّ فَعَلَّمْتُ أَثَرَهُ إِلَى أَنْ أُصِيبَ لَهُ مِنَ الْمَاءِ فَأَصَبْتُ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ وَ نَسِيتُ أَنَّ بِثَوْبِي شَيْئاً وَ صَلَّيْتُ ثُمَّ إِنِّي ذَكَرْتُ بَعْدَ ذَلِكَ قَالَ تُعِيدُ الصَّلَاةَ وَ تَغْسِلُهُ قُلْتُ فَإِنِّي لَمْ أَكُنْ رَأَيْتُ مَوْضِعَهُ وَ عَلِمْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ فَطَلَبْتُهُ فَلَمْ أَقْدِرْ عَلَيْهِ فَلَمَّا صَلَّيْتُ وَجَدْتُهُ قَالَ تَغْسِلُهُ وَ تُعِيدُ قُلْتُ فَإِنْ ظَنَنْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ وَ لَمْ أَتَيَقَّنْ ذَلِكَ فَنَظَرْتُ فَلَمْ أَرَ شَيْئاً ثُمَّ صَلَّيْتُ فَرَأَيْتُ فِيهِ قَالَ تَغْسِلُهُ وَ لَا تُعِيدُ الصَّلَاةَ قُلْتُ لِمَ ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّكَ كُنْتَ عَلَى يَقِينٍ مِنْ طَهَارَتِكَ ثُمَّ شَكَكْتَ فَلَيْسَ يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تَنْقُضَ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ أَبَداً قُلْتُ فَإِنِّي قَدْ عَلِمْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ وَ لَمْ أَدْرِ أَيْنَ هُوَ فَأَغْسِلَهُ قَالَ تَغْسِلُ مِنْ ثَوْبِكَ النَّاحِيَةَ الَّتِي تَرَى أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهَا حَتَّى تَكُونَ عَلَى يَقِينٍ مِنْ طَهَارَتِكَ قُلْتُ فَهَلْ عَلَيَّ إِنْ شَكَكْتُ فِي أَنَّهُ أَصَابَهُ شَيْءٌ أَنْ أَنْظُرَ فِيهِ قَالَ لَا وَ لَكِنَّكَ إِنَّمَا تُرِيدُ أَنْ تُذْهِبَ الشَّكَّ الَّذِي وَقَعَ فِي نَفْسِكَ قُلْتُ إِنْ رَأَيْتُهُ فِي ثَوْبِي وَ أَنَا فِي الصَّلَاةِ قَالَ تَنْقُضُ الصَّلَاةَ وَ تُعِيدُ إِذَا شَكَكْتَ فِي مَوْضِعٍ مِنْهُ ثُمَّ رَأَيْتَهُ وَ إِنْ لَمْ تَشُكَّ ثُمَّ رَأَيْتَهُ رَطْباً قَطَعْتَ الصَّلَاةَ وَ غَسَلْتَهُ ثُمَّ بَنَيْتَ عَلَى الصَّلَاةِ لِأَنَّكَ لَا تَدْرِي لَعَلَّهُ شَيْءٌ أُوقِعَ عَلَيْكَ فَلَيْسَ يَنْبَغِي أَنْ تَنْقُضَ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ." [1]
زراره میگوید خدمت امام ع عرض کردم جامهی من با خون دماغ و يا نجاست ديگر و يا نجاست منى آلوده شد و من محل آلودگى را علامت نهادم كه بعد از دسترسى به آب، آن را بشويم. موقع نماز كه به آب رسيدم، فراموش كردم و با همان جامهی آلوده نماز خواندم. اين نماز من چه صورت دارد؟ آن سرور گفت: بايد نمازت را از سر بخوانى و جامهات را هم بشويى. من گفتم: اگر يقين حاصل شود كه جامه من آلوده شد ولى هرچند جستجو كنم محل آلودگى را نيابم تا آن را بشويم، ولى بعد از آنكه نماز خواندم، محل آلودگى را پيدا كنم. اين نماز من چه صورت دارد؟ آن سرور گفت: بايد محل آلودگى را بشويى و نماز را هم از سر بخوانى. من گفتم: اگر گمان حاصل شود كه جامهام آلوده شد و هرچند جستجو كردم اثرى از آلودگى مشاهده نكردم ولى بعد از نماز محل آلودگى را به چشم ديدم. اين نماز من چه صورت دارد؟ آن سرور گفت: بايد جامهات را بشويى ولى نمازى كه خواندهاى صحيح است و اعاده ندارد. من گفتم: فرق اين دو صورت از كجا است؟ آن سرور گفت: در صورت دوم يقين داشتى كه جامهات پاك است و موقع تماس با نجاست فقط شك كردى كه شايد جامهات را آلوده كرده باشد، لذا بر تو لازم
نبود كه يقين قبلى را با شك بعدى درهم بشكنى و جامهات را بشويى، اما در صورت اول يقين كردى كه جامهات آلوده شد و بر تو واجب گشت كه محل آلودگى را تطهير كنى و بعدا نماز بخوانى. من گفتم: پس در صورتى كه يقين حاصل شود كه جامهام آلوده شده ولى محل آلودگى را پيدا نكنم تا آن را بشويم، چه بايد كرد؟ آن سرور گفت: بايد تمام آن قسمتى را كه احتمال آلودگى مىرود، تطهير كنى تا از طهارت جامهات مطمئن گردى. من گفتم: اگر فقط شك حاصل شود كه جامهام آلوده شده، آيا بر من لازم و واجب است كه جستجو كنم و به دقت جامهام را وارسى كنم؟ آن سرور گفت: نه واجب نيست مگر آنكه شخصا بخواهى شك و ترديد خود را برطرفسازى. من گفتم: اگر جستجو نكردم ولى آلودگى را در حال نماز مشاهده كردم، تكليف من چيست؟ آن سرور گفت: اگر به هنگام تماس با نجاست شك كرده باشى و بدون جستجو، وارد نماز شده باشى، بايد نمازت را بشكنى و بعد از شستن جامه نمازت را از سر بخوانى، و اگر به هنگام نماز، احتمال آلودگى در بين نبوده و در اثناى نماز، آلودگى را تر و تازه با چشم ببينى، نمازت را از همان جا قطع مىكنى و جامهات را تطهير مىكنى و به دنباله نمازت از آنجا كه باقى مانده است، ادامه مىدهى تا به پايان برسانى. علت آن است كه قبل از مشاهدهی نجاست يقين نداشتى كه جامهات آلوده باشد و چه بسا در حال نماز و لحظهاى قبل از مشاهده، آلودگى حاصل شده باشد، و لذا لازم نيست كه يقين قبلى را با اين شك و ترديد درهم بشكنى كه شايد از اول نماز با جامهی آلوده به نماز برخاستهاى.بررسی سندی: عنه، یعنی از حسین بن سعید اهوازی. سند شیخ طوسی به حسین بن سعید اهوازی صحیحه است. حماد هم حماد بن عثمان است. حریز هم حریز بن عبدالله سجستانی است. برخی رجالی ها فرمودهاند این سند، صحیح اعلایی است یعنی تک تک افرادی که در سند ذکر شده است، توسط دو نفر از علمای رجال توثیق شده است. اما ما روایت را صحیح اعلائی نمیدانیم.
بررسی دلالی: روشن است در این روایت، کلمه ظن به معنای شک به کار رفته است. شک در استصحاب، معنای غیر یقین دارد اعم از این که ظن باشد یا شک باشد یا وهم باشد.