99/10/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأوامر/متعلّق الأوامر و النواهي /توضیح العنوان
متعلَّق اوامر و نواهی
مسئله دیگری که از قدیم در اصول مطرح بوده است بحث متعلَّق اوامر و نواهی است، یعنی امر و نهی به طبیعت تعلق میگیرند یا به فرد؟ قبل از توضیح محل نزاع، عنوان بحث را توضیح میدهیم. امام خمینی در کتاب خود فرموده است: «متعلَّق الاوامر و النواهی»[1] در کفایه هم فرموده است: «آیا امر تعلق میگیرد به طبیعت یا به فرد؟»[2] .. در کارهای قضایی، در قوانین کیفری و جزایی مسئله نیت کم بحث میشود اما در حقوق انگلیس یا فرانسه چیزهایی را فکت (Fact) میگویند و چیزهایی را غیر فکت. مراد از فکت مجموعه عوامل مادی و محسوس جرم است مانند اینکه دزد قفل مغازه را شکسته و دزدی کرده است. مراد از غیر فکت عوامل معنوی و نامحسوس است مانند اینکه قصد این دزد چه چیزی بوده است شاید مثلاً نان نداشته و از گرسنگی دزدی کرده است یا اینکه عادت کرده است به دزدی یا میخواسته رعب و وحشت ایجاد کند. در یک جرم عوامل مادی و عوامل معنوی دخیل است. وقتی کسی سر دیگری کلاه میگذارد، اینکه کلاه گذاشته است عوامل مادی است اما اینکه آیا نیت مجرمانه داشته است یا نه عوامل معنوی است. اینکه امر به طبیعت یا فرد تعلق میگیرد بحث همین عوامل معنوی است.
از ابتدای بحث اوامر میگفتند بحث یا در صیغه امر است یا در ماده امر. صیغه امر همان هیئت افعل است، ماده امر یأمر آمر هم ماده امر است. اینجا بحث مادهای است غیر از آن ماده. وقتی شارع میگوید صل یا صم للرویه، هیئت امر آن دلالت بر وجوب میکند که ربطی به بحث ما ندارد، ماده امر هم مورد بحث ما نیست. اینکه این هیئت امری با صلات یا صوم است مورد بحث ما است؟ درواقع میخواهیم بحث کنیم که آیا وقتی شارع به چیزی امر میکند به خصوصیات افراد امر کرده یا اینکه امر به طبیعت تعلق میگیرد؟
در زمان اپیکور از فیلسوفان یونان باستان نیز این مسئله مطرح بوده است یا سنتزو در چین حدود پنج شش هزار سال قبل کتابی درباره همین مسئله نوشته است.
آخوند در کفایه بحث را جوری مطرح کرده است و دیگران جور دیگری مطرح کردهاند.