درس خارج اصول استاد احمد عابدی

1403/08/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأمارات/حجية خبر الواحد /استدلال به آیه نبأ

 

حجیت خبر واحد

تعارض تعلیل آیه نبأ با مفهوم آن

گفته شد که مفهوم آیه نبأ بر تعلیل آیه حکومت دارد. به‌عبارت‌دیگر تعلیل آیه فرمود کاری که جهالت است یا پشیمانی دارد، انجام ندهید و مفهوم آیه می‌فرماید خبر عادل، پشیمانی ندارد و حجت است.

اشکال عدم تقدم حاکم بر محکوم

بعضی اشکال کرده‌اند که این مورد، محل حکومت نیست؛ در حکومت باید دلیل حاکم و دلیل محکوم، در عرض هم باشند یا اینکه حاکم، مقدم و محکوم، مؤخر باشد. شرط حاکم مقارنت یا تقدم با محکوم است درحالی‌که در آیه نبأ مفهوم، مؤخر از تعلیل است و مؤخر نمی‌تواند حاکم باشد.

به‌عبارت‌دیگر مفهوم آیه نبأ به دو رتبه مؤخر از تعلیل آیه است. اولاً تعلیل، علت منطوق است و علت بر معلول مقدم است و ثانیاً منطوق مقدم بر مفهوم است.

پاسخ اول آیت‌الله خویی

آیت‌الله خویی سه جواب به این اشکال داده است:

اینکه می‌گویند حاکم و محکوم باید در عرض هم باشند یا حاکم باید مقدم باشد، در بعضی از موارد حکومت جاری است نه در همه حکومت‌ها. گاهی لسان حاکم، شرح و تفسیر است و می‌خواهد محکوم را توضیح بدهد پس باید مقدم باشد اما اگر حاکم می‌خواهد در موضوع دلیل محکوم تصرف کند لازم نیست حتماً مقدم باشد.

به‌عبارت‌دیگر الفاظ و کلمات تقدم و تأخر دارند اما احکام شرعی تقدم و تأخر ندارند. درست است که یک مفهوم و یک منطوق داریم اما آنچه مهم است مدلول کلام است و مدلول کلام در عرض همدیگرند. وقتی شارع می‌گوید خبر فاسق را تبین کنید و سپس می‌گوید خبر عادل تبین لازم ندارد، مدلول دو کلام در عرض همدیگرند. الفاظ تقدم و تأخر دارند ولی حکم شرعی نیستند. الفاظ کاشف از احکام شرع هستند و کاشف‌ها تقدم و تأخر دارند و مهم برای ما منکشف است نه کاشف[1] .

اشکال به آیت‌الله خویی

برخی اشکال کرده‌اند: حکومت قسم اول و قسم دوم تفاوتی ندارد. حاکم، ناظر باشد یا ناظر نباشد، باید مقدم باشد و اشکال پاسخ داده نمی‌شود.

پاسخ استاد به اشکال بعض

کلام آیت‌الله خویی درست است. ایشان می‌خواهد بفرماید دلالت مفهوم از باب دلالت التزامی است. دلالت التزامیه، لازم کلام است و لازم و ملزوم همیشه در عرض یکدیگرند و نمی‌شود ملزوم باشد و لازم نباشد، گرچه مفهوم از منطوق دانسته می‌شود اما مفهوم و منطوق، لازم و ملزوم هستند و در عرض یکدیگرند، لذا نمی‌شود یکی بر دیگری مقدم باشد.

اگر کسی بخواهد بر آیت‌الله خویی اشکال کند، باید بگوید کلام آیت‌الله خویی نیمی از اشکال را پاسخ می‌دهد نه کل آن را. آیت‌الله خویی اشکال «مفهوم مؤخر از منطوق است» را پاسخ می‌دهد ولی این قسمت از اشکال که «تعلیل جنبه علیت دارد و علت بر معلول مقدم است»، باقی می‌ماند.

پاسخ دوم آیت‌الله خویی

2- آیت‌الله خویی می‌فرماید: در باب حکومت وقتی یک دلیل می‌خواهد بر دلیل دیگر حاکم باشد، تقدم و تأخر شرط نیست. آنچه مهم است این است که دلیلی بتواند در موضوع دلیل دیگر تصرف کند. مثلاً دلیلی می‌گوید اکرم العلماء و دلیل دیگر می‌گوید زید لیس بعالم. اینجا دلیل دوم تصرف در دلیل اول است و مهم نیست که تقدم داشته باشد یا تأخر[2] .

اشکال به آیت‌الله خویی

برخی اشکال کرده‌اند بحث درباره اعتباریات است و حکومت و ورود در اعتباریات، احکام تقدم و تأخر را ندارد. همان‌طور که اعتبار می‌کنیم چیزی که حجت نیست، حجت نباشد می‌توانیم اعتبار کنیم که مؤخر، مقدم باشد.

به‌عبارت‌دیگر بحث درباره احکامی است که تعبدی و مولوی هستند نه در احکام عقلی. در احکام عقلی حاکم باید مقدم بر محکوم باشد اما در احکام مولوی این شرط نیست.

پاسخ استاد به اشکال بعض

اولاً آیت‌الله خویی معتقد است که آیه نبأ، ارشاد به حکم عقل است و مولوی نیست. ثانیاً در اعتباریات، اصل اعتبار، اعتباری است ولی بقیه احکام حقیقی است. وقتی دو بچه‌بازی می‌کنند و یکی شاه و دیگری وزیر می‌شود، اعتباری است اما از این اعتبار به بعد، احکام حقیقی است یعنی شاه دستور می‌دهد و وزید اطاعت می‌کند و برعکس نمی‌شود. نمی‌توان شاه را فرمان‌بر و رعیت را فرمانده اعتبار کرد. یکی از احکام حقیقی این است که حاکم باید در عرض محکوم باشد.


[1] مصباح الأصول( طبع موسسة إحياء آثار السيد الخوئي)، الخوئي، السيد أبوالقاسم، ج1، ص196.
[2] مصباح الأصول( طبع موسسة إحياء آثار السيد الخوئي)، الخوئي، السيد أبوالقاسم، ج1، ص196.