1403/08/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأمارات/حجية خبر الواحد /ادله عدم حجیت خبر واحد
ادله عدم حجیت خبر واحد
آیات
شیخ انصاری و آخوند خراسانی فرمودهاند: برخی به بعضی از آیات شریفه قرآن تمسک کردهاند برای اثبات عدم حجیت خبر واحد که عبارتاند از: ﴿وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا﴾[1] ، ﴿إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا﴾[2] ، ﴿إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ﴾[3] ، ﴿أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ﴾[4] .
تقریب استدلال ایشان به این آیات این است که: این آیات دلالت میکنند که دنبال ظن و گمان نروید و یکی از مصادیق ظن و گمان، خبر واحد است. خبر واحد، قول به غیر علم است و آیات میفرمایند به دنبال غیر علم نروید.
پاسخ شیخ انصاری به استدلال به آیات بر عدم حجیت خبر واحد و نقد استاد
اگر بپذیریم این آیات بر عدم تبعیت از ظن و غیر علم دلالت دارند، پاسخ این است که آیا عام هستند و ادله حجیت خبر واحد، آنها را تخصیص میزند.
جواب کلام شیخ انصاری این است که لسان آیات شریفه آبی از تخصیص است و اصلاً قابل تخصیص نیستند.
پاسخ آخوند خراسانی به استدلال به آیات بر عدم حجیت خبر واحد
آخوند میفرماید مورد این آیات شریفه، اصول دین است و شامل فروع دین نمیشوند پس اصلاً عموم ندارند که مانع شوند. شاید مراد شیخ انصاری از لو سلم همین مطلب باشد.
پاسخ استاد به آخوند به آیات بر عدم حجیت خبر واحد
اولاً اینکه مورد، مخصص است یا مخصص نیست، بحثی دامنهدار است. از گذشته گفتهاند مورد، مخصص نیست. اگر مورد نزول آیه شریفه، اصول دین باشد، دلیل نمیشود که فقط اصول دین را شامل شود. باید به کلام توجه کرد نه به مورد آیه. گاهی مورد آیه چیزی است ولی وارد چیز دیگری است. مورد آیه شریفه خمس، جنگ و غنیمت جنگی است اما وارد (آیه) عام است. آیه نمیگوید فقط خمس غنیمت جنگ را بدهید بلکه میگوید خمس سود را بدهید.
ثانیاً از آیه روشن است که هم اصول دین و هم فروع دین را شامل میشود. ﴿إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا﴾، فؤاد، محل اصول دین است اما سمع و بصر، محل فروع دین است. منطوق آیه شریفه عام است و شامل اصول و فروع میشود. در ﴿وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ﴾، مای موصوله عام است.
بله آخوند برخلاف همه معتقد است یکی از مقدمات حکمت، عدم وجود قدر متیقن در مقام تخاطب است. در این صورت در ما نحن فیه باید بگوییم آخوند طبق مبنای خودش، درست میگوید یعنی در ما نحن فیه قدر متیقن داریم پس آیه اطلاق ندارد.
پاسخ استاد به استدلال به آیات بر عدم حجیت خبر واحد
این مطلب روشن است که ظواهر، حجتاند اما ظواهر از ظنون شمرده میشوند. ظن خاص، مثل اجماع و خبر واحد. ظن در اصول دین اعتبار ندارد. این آیات شریفه میفرمایند به ظن عمل نکنید و خود آیات ظن هستند. لا تقف، نهی است و نهی ظهور در حرمت دارد. بهعبارتدیگر خود آیه صدور قطعی دارد اما دلالت آن ظنی است. آیا ظنی مثل این آیه میتواند دلیل بر عدم حجیت ظن شود؟ ما یلزم من وجوده، عدمه پیش میآید که محال است. معنای استدلال به آیه برای حجیت ظن، این است که از آیه عدم حجیت به خود آیه پیش میآید و محال است.
پاسخ میرزای نائینی به استدلال به آیات بر عدم حجیت خبر واحد
مرحوم نائینی فرموده است: این آیات شریفه میفرمایند به ظن عمل نکنید اما خبر واحد، تخصیصا خارج است. عمل به خبر واحد، به اعتبار اینکه خبر واحد، علم نیست اما علمی است خارج است چون ظنی است که به علم منتهی میشود و آیه، ظنی را که به علم منهی میشود در برنمیگیرد.