1403/07/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأمارات/الشهرة /شهرت عملی
شهرت
پس از بحث اجماع، بحث شهرت مطرح شده است. بهتر بود که پس از اجماع و قبل از شهرت، بحث حجیت کلام صحابه و تابعین و بحث حجیت عمل اهل مدینه مطرح میشد.
افرادی مانند آیتالله بروجردی، امام خمینی و آیتالله بهجت پرچمدار حجیت شهرت هستند. افرادی نیز مانند شیخ انصاری، آخوند خراسانی و آیتالله خویی معتقدند که شهرت حجت نیست.
شهرت بر سه قسم است: شهرت در روایت شهرت در استناد شهرت در فتوا.
شهرت در روایت: اگر نقل حدیثی مشهور باشد و زیاد نقل شده باشد. شبیه حدیث مناهی که در کتابهای حدیثی نقل شده است. این شهرت در بحث تعادل و تراجیح بحث میشود. اگر حدیثی مشهور با حدیث شاذ تعارض کرد، قطعاً شهرت از مرجحات است.
شهرت در استناد: که به آن شهرت عملی نیز میگویند؛ یعنی عمل به یک روایت مشهور باشد.
شهرت فتوایی: یعنی حدیثی نیست ولی فتوایی مشهور است و روایتی ندارد. محل بحث ما قسم سوم است.
شهرت عملی
شهرت در استناد همان است که میگویند: آیا شهرت جابر ضعف سند است؟ آیا اعراض مشهور موجب وهن حدیث است؟
اگر حدیثی هست که سند خوبی هم دارد و در مرئی و منظر علما بوده است ولی معمولاً طبق آن فتوا ندادهاند؛ آیا این اعراض علما موجب وهن و کاسته شدن اعتبار حدیث میشود؟ حدیث مقبوله عمر بن حنظله که از مهمترین دلایل ولایتفقیه است، از این قسم است. مقبوله عمر بن حنظله که در سندش شک و شبهه هست، مطلبی دارد که در احادیث دیگر نیست و مشهور بلکه اجماع به این مطلب فتوا دادهاند یعنی مشهور به این حدیث استناد کردهاند. آیا شهرت جابر ضعف سند این حدیث میشود؟ مطلب این است که اگر کسی در زمان طاغوت از دیگری طلب داشت و به دادگاه رفت و قاضی حکم کرد که باید بدهکار طلب را بپردازد، همه گفتهاند که گرفتن این مال، حرام است چون قاضی طاغوت بوده است. این مطلب در حدیث دیگری نیامده و فقط در این حدیث هست و فتوای علما نشانگر قوتی است که در این حدیث دیدهاند. (البته اگر کسی عین شخصی طلب داشت با حکم قاضی ایرادی ندارد و اگر طلب، کلی بود با حکم قاضی طاغوت متشخص در عین نمیشود یعنی اگر فرشی را طلب داشت و شکایت کرد و فرش موجود بود و از او گرفتند به صاحبش دادند، اشکالی ندارد).
آیا اعتماد مشهور به یک روایت، جابر ضعف است؟ آیا اعراض مشهور، موجب وهن است؟
آیتالله خویی فرموده است: اعراض مشهور موجب وهن نمیشود و اعتماد مشهور هم جابر ضعف سند نیست.
دلیل اعتبار شهرت عملی
وقتی مشهور به روایتی اعتماد میکنند، آیا مرجح است؟ وقتی دو روایت داریم و هر دو لو لا التعارض حجت هستند؛ شهرت مرجح یکی بر دیگری است. گاهی یکی حجت است و دیگری لا حجت و مشتبه شده است. شهرت ممیز حجت از لا حجت است. در مقبوله عمر بن حنظله میفرماید: یُنْظَرُ الْآنَ إِلَى مَا كَانَ مِنْ رِوَايَتِهِمَا عَنَّا فِي ذَلِكَ الَّذِي حَكَمَا الْمُجْمَعَ عَلَيْهِ بَيْنَ أَصْحَابِكَ فَيُؤْخَذُ بِهِ مِنْ حُكْمِهِمَا وَ يُتْرَكُ الشَّاذُّ الَّذِي لَيْسَ بِمَشْهُورٍ عِنْدَ أَصْحَابِكَ فَإِنَّ الْمُجْمَعَ عَلَيْهِ لَا رَيْبَ فِيهِ.[1] به قرینه مقابل قرار دادن شاذ، مجمع علیه یعنی مشهور.
حدیث میفرماید: یکی صحیح است و یکی باطل. امام معصوم استناد میکند به روایت نبوی: وَ إِنَّمَا الْأُمُورُ ثَلَاثٌ أَمْرٌ بَيِّنٌ رُشْدُهُ فَيُتَّبَعُ وَ أَمْرٌ بَيِّنٌ غَيُّهُ فَيُجْتَنَبُ وَ أَمْرٌ مُشْكِلٌ يُرَدُّ حُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَى رَسُولِهِ حَلَالٌ بَيِّنٌ وَ حَرَامٌ بَيِّنٌ وَ شُبُهَاتٌ تَتَرَدَّدُ بَيْنَ ذَلِكَ- فَمَنْ تَرَكَ الشُّبُهَاتِ نَجَا مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ أَخَذَ بِالشُّبُهَاتِ ارْتَكَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ هَلَكَ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُ.[2] بر اساس این حدیث: شاذ، بین الغی است و مشهور، بین الرشد. لذا شهرت برای تمییز صحیح از سقیم است.
سپس میفرماید: امر مشهور لا ریب فیه است؛ عدم ریب در مشهور نسبی است یا مطلق؟ آیا نفی مطلق است چون لا نفی جنس است و افاده عموم میکند یا نفی نسبی است؟ اگر چیزی شک و شبههای ندارد دیگر مشهور مطرح نمیشود؛ اگر دو قاضی مردد هستند، مشهور لا ریب فیه است اما معمولاً اینگونه است نه آنکه همیشه اینطور باشد. لا ریب فیه یعنی لا ریب فیه مضافاً یا نسباً.