درس خارج اصول استاد احمد عابدی

1403/02/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأمارات/الإجماع المنقول بخبر الواحد /اجماع در نزد اهل سنت

 

اجماع

مخالفین اجماع در اهل سنت

مرحوم حلی فرموده است: اصل سنی‌ها اجماع است و اجماع، اصل سنی‌ها است: «الاجماع هو اصل لهم وهم اصله[1] ». این کلام صحیح است؛ یعنی اجماع را درست کردند و دلیل آن‌ها شد برای تصحیح و مشروعیت بخشیدن به آن‌ها. علمای شیعه از اجماع بحث کردند تا فتنه درست نشود و تفرقه و تشتت در جامعه نباشد.

در میان اهل سنت، احمد بن حنبل صریحاً اجماع را قبول ندارد و می‌گوید: هرکسی ادعای اجماع کند، دروغ‌گو است. احتمالاً مراد این است که اجماع، اتفاق نمی‌افتد نه آنکه اجماع حجت نیست. «من ادَّعى الإجماع فهو كاذب[2] ». این کلام دو احتمال دارد: اول. قبول نداشتن اجماع، دوم. عدم تحقق اجماع.

در دوره‌های میانه، ابن حزم صاحب المحلی مخالف اجماع است. در علمای اخیر اهل سنت، محمد عبده، اجماع را قبول ندارد. در کتاب‌های محمد قزوینی آمده است که محمد عبده اجماع را حجت نمی‌دانست.

علامه عسگری فرمود: محمد عبده، شیعه بوده است. اگر واقعاً این‌گونه باشد، عجیب نیست که اجماع را نپذیرد ولی اگر سنی باشد و اجماع را قبول نداشته باشد، عجیب است.

تعریف اهل سنت و اشکالات استاد

اصل علم اصول فقه، از کتاب مختصر المنتهی الاصولی ابن حاجب است و اکثر کتاب‌های اصول، تحت تأثیر این کتاب هستند. این کتاب می‌گوید: اجماع یعنی اتفاق امت رسول‌الله بر یک امر.

این تعریف اشکالاتی دارد:

اشکال اول: کسانی که هزار سال دیگر به دنیا می‌آیند، امت رسول‌الله هستند بنابراین اجماع زمانی محقق می‌شود که روز قیامت باشد.

اشکال دوم: اگر برفرض در امت پیامبر، مجتهدی نبود، این اتفاق، اجماع نیست. شرط اتفاق آن است که در بین متفقین، مجتهد باشد.

اشکال سوم: اگر امت پیامبر بر یک امر عقلی یا عرفی اتفاق کردند مثل اتفاق بر اینکه دودو تا چهارتا می‌شود، آیا این هم حجت است یا باید بر یک مطلب دینی باشد.

اشکال چهارم: اگر این تعریف اجماع باشد، هدف تصحیح و مشروعیت بخشی به خلافت ابوبکر است درحالی‌که علی علیه‌السلام و سعد بن عباده و تقریباً تمامی انصار مخالف ابوبکر بودند. حتی ابوسفیان با ابوبکر بیعت نکرد.

لذا این تعریف باعث مشروعیت بخشی به مذهب آن‌ها نمی‌شود.

پس از ابن حاجب دیدند این تعریف، مشکل را حل نمی‌کند و تعریف را عوض کردند و گفتند: اجماع یعنی اتفاق اهل حل و عقد. سپس گفتند: اجماع یعنی اتفاق اهل حل و عقد مدینه. این تعاریف را در آینده بررسی خواهیم کرد.

 


[1] أصول الفقه، الحلي، الشيخ حسين، ج6، ص390.
[2] المدخل المفصل لمذهب الإمام أحمد، بكر أبو زيد، ج1، ص153.