1403/02/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأمارات/حجية ظواهر الألفاظ /حجیت قول لغوی
حجیت قول لغوی
اهل خبره بودن اهل لغت
آیا لغوی اهل خبره است؟
معمولاً لغویها موارد استعمال را ذکر میکنند و اگر کسی مورد استعمال را بداند، اهل خبره نیست چون ما معنای حقیقی را میخواهیم. مگر آنکه کسی بگوید آنچه را لغوی میگوید به ضمیمه اصل عدم قرینه، معنای حقیقی است؛ زیرا آنچه را لغوی میگوید نمیدانیم حقیقت است یا مجاز و اصل عدم قرینه میگوید حقیقت است چون مجاز قرینه میخواهد.
اینکه اسم کتاب را، کتاب لغت میگذارند یعنی معنای حقیقی را ذکر کرده است وگرنه نام کتاب را جامع الاستعمالات میگذاشتند. علاوه بر اینکه وقتی کتاب لغت چند را ذکر میکند، معنای اول، حقیقی است و شاید معانی بعدی، مجازی باشند. زمخشری تصریح میکند که کدام معنا حقیقی و کدام معنا مجازی است. یا اینکه بگوییم در فقه و اصول، ظهورات عرفی مهم هستند نه معنای حقیقی یا مجازی و کتاب لغت هم با ذکر موارد استعمال، ظهور لغت را بیان میکند. مثلاً رسول خدا فرموده است: «الآن حَمِيَ الوَطيسُ»[1] . این کلام قبل از پیامبر از احدی نقل نشده است ولی میدانیم که به معنای «تنور جنگ داغ شد» است و نیازی نداریم بدانیم استعمال حقیقی است یا مجازی یا کنایی. نتیجه آنکه اهل لغت، اهل خبره هستند.
موثق بودن اهل لغت
یکی از علمای معاصر فرموده است: لغت یا به بصره برمیگردد که امام آنها ابن درید است و یا به کوفه برمیگردد که امام آنها کسائی است و هردوی آنها افسق الفساق هستند. مهمترین شاهد بر فسق علمای لغت، قضیه زنبوریه است[2] . که در مجمعالبیان هم نقل شده است.[3]
در شرححال ابوعلی سینا گفتهاند که او اهل شراب و افراط در مسائل جنسی بوده است. کتاب نامه دانشوران ناصری میگوید هرگز اینگونه نبوده است و کسانی که به بوعلی چنین نسبتی دادهاند از حسادت بوده است و بر اساس حسادت به وی نسبت ناروا دادهاند.
اینکه میگویند ابن درید شرابخوار بوده است بااینکه ایشان از علمای بزرگ شیعه است، به دلیل حسادت است چون ایشان دارای استعداد فراوانی بوده و دیگران بر اساس حسادت چنین نسبت ناروایی به وی دادهاند.
قضیه زنبوری اختلاف بین کسائی و سیبویه بوده است و کسی پیشنهاد کرد که بادیهنشینان اطراف بغداد را که فصیح هستند بیاورید تا معلوم شود حق با چه کسی است؟ عربها گفتند حق با کسائی است و سیبویه شکست خورد و از بغداد رفت و در شیراز دق کرد و مرد. گفتهاند کسائی باعث قتل سیبویه است و حالآنکه کسائی نبود که چنین کاری کرد بلکه درباریهای هارون این پیشنهاد را دادند و به عربها رشوه دادند. عربها هم گفتند حق با کسائی است ولی شعر را بر اساس نظر کسائی نخواندند.