1402/12/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأمارات/حجية ظواهر الألفاظ /کلام آیتﷲ اراکی درباره دلالت روایات حجیت ظواهر قرآن
حجیت ظواهر
کلام آیتﷲ اراکی درباره دلالت روایات حجیت ظواهر قرآن
اخباریها میگویند دو بار دین از بین رفت: یکبار زمانی که ابن طاووس حدیث را به چهار قسم صحیح، موثق، حسن و ضعیف تقسیم کرد و بار دیگر زمانی که یکی از علمای بزرگ متولد شد.
پاسخ آن است که زمانی دین از بین رفت که اخباریها گفتند ظواهر قرآن حجت نیستند.
امام خمینی میفرماید: این حرف که قرآن تحریف شده است، از آن حرفهایی است که اگر آسمان بر زمین خراب شود، تعجبی نیست.
دلیل اعتبار قرآن، حجیت ظواهر است ولی آیتالله اراکی دلایل دیگری را طرح میکنند.
ایشان میفرمایند: «و ما تمسک به للجواز ایضا لا یخلو اکثره عن الخدشه فان منها خبر الثقلین و یمکن الخدشه فیه بان غایه ما یستفاد منه جواز التمسک بالکتاب و اما کیفیه التمسک فلا تعرض لها فیه فلعل المراد التمسک بنصوصه و ان کانت قلیله دون ظواهره»[1] .
پیامبر فرموده است به قرآن عمل کنید اما اینکه به نصوص عمل کنید یا به ظاهر، متعرض نشده است؛ میتوان به نص عمل کرد بدون عمل به ظاهر.
معمولاً همه میگویند کلام امام صادق علیهالسلام: «يُعْرَفُ هَذَا وَ أَشْبَاهُهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»[2] . به این معنا است که شما قرآن را میفهمید چون حضرت به قرآن ارجاع داده است؛ اما آیتالله اراکی میفرماید: مقصود امام این است که شما قرآن را نمیفهمید. از کجای قرآن فهمیده میشود که باید وضوی جبیرهای بگیرد؟! ناخن سائل، کنده شده است و میپرسد برای وضو چه کنم؟ امام علیهالسلام میفرماید: از قران معلوم است و سؤال کردن نداشت. اگر آیهای در قرآن باشد و سائل بپرسد آیا این آیه قید یا تخصیصی دارد، این سؤال خیلی خوب است. آیه قرآن میفرماید: ﴿وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾[3] . و سائل میپرسد که آیا این آیه مخصص دارد؟ در اصول گفته شد که شرط عمل به عام فحص از مخصص است. طبق فقه و اصول سؤال سائل درست است ولی امام میفرماید کار او اشتباه است؛ یعنی ما حدیث را نمیفهمیم چون امام چیزی را سرزنش میکند که اگر ما بودیم میگفتیم صحیح است.
آیتالله اراکی میفرماید: روایات زیادی داریم که روایات را به قرآن عرضه کنید. آیا معنای آنها این است که قرآن را میفهمیم؟ ایشان پاسخ میدهد که بین بحث حجیت و بحث تعارض فرق است. در باب تعارض روایات، وقتی دو حدیث متعارض است، موافق قرآن ترجیح دارد؛ اما بحث ما در حجیت است و اینجا قرآن ملاک نیست. اگر حدیثی در باب حجیت خبر واحد، خلاف قرآن بود، نمیگویند حجت نیست. مثلاً اگر خبری مخالف عام قرآن بود، حجت است و کسی آن را به دلیل مخالفت قرآن کنار نمیگذارد.