1402/10/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأمارات/أحكام مطلق الأمارات /پاسخ اشکالات ابن قبه
پاسخ اشکال اول ابن قبه
اشکال اول وارد است یعنی تعبد به ظن غیرعلمی موجب تفویت مصلحت و القاء در مفسده میشود اما ایرادی ندارد چون مفسده اخروی نیست و دفع مفسده دنیوی لازم نیست یا چون خدا جبران میکند.
اشکال دوم
از تعبد به اماره، اجتماع مثلین یا اجتماع ضدین یا اجتماع طلب و اراده با کراهت و بغض لازم میآید. فرض کنید نماز جمعه درواقع واجب است و اگر شارع، خبر واحد را معتبر بداند چهبسا نماز جمعه را حرام بداند و این اجتماع ضدین یا اجتماع مثلین یا اجتماع بعث و زجر است.
پاسخ آخوند خراسانی
بحث از حجیت اماره غیرعلمی دقیقاً مثل بحث حجیت قطع است. حجیت یعنی منجزیت و معذریت، اگر به واقع رسید، منجز میشود و اگر به واقع نرسید، معذور است. اینجا اصلاً جعل حکم نیست تا اجتماع مثلین یا اجتماع ضدین باشد و دو حکم نداریم. در اماره غیرعلمی هم فقط حکم واقعی است و خبر واحد اگر طبق واقع بود، واقع منجر است و اگر طبق واقع نبود، عذر است.
آخوند در بحث استصحاب میفرماید: بعضی از احکام وضعی مستقلاً قابل جعل هستند مثل طهارت، نجاست، قضاوت، ولایت و حجیت. شارع جعل حکم وضعی حجیت کرده است و حجیت به معنای طلب و کراهت و بعث و زجر نیست چون اصلاً شارع حکمی جعل نکرده است.
پاسخ شیخ انصاری
احکام وضعیه مستقلاً قابل جعل نیستند و شارع ابتدا باید حکم تکلیفی جعل کند، سپس حکم وضعی از آن انتزاع میشود. شارع میتواند بگوید از این فرش اجتناب کن و اجتناب کن یعنی نجس. شیخ انصاری معتقد است شارع نمیتواند ابتداءً حکم وضعی را جعل کند.
اشکال زنده میشود که شارع اول باید جعل حکم تکلیفی کند و از آن جعل، حجیت انتزاع میشود. اگر شارع چیزی را واجب یا حرام دانست، اجتماع مثلین یا اجتماع ضدین یا اجتماع کراهت و طلب پیش میآید. چون حکم تکلیفی یا مطابق واقع است پس اجتماع مثلین میشود یا طبق واقع نیست پس اجتماع ضدین میشود.
شیخ انصاری در پاسخ میفرماید: حکم واقعی، حکم انشایی است و حکم ظاهری، حکم فعلی است. درست است که دو حکم داریم ولی اجتماع نمیشود چون در دو مرحله هستند، یکی انشاء است و دیگری فعلیت. شرط اجتماع ضدین و اجتماع مثلین آن است که هر دو در یک مرحله باشند.
آخوند خراسانی میفرماید: اگر بگوییم حکم ظاهری، حکم تکلیفی دارد، اشکال قابلحل است چون حکم واقعی، حکم نفسی است و حکم ظاهری، حکم طریقی است. حکم نفسی یعنی متعلق حکم دارای مصلحت و مفسده است. حکم طریقی یعنی فینفسه مصلحت و مفسده ندارد و طریق الی الواقع است و اگر به واقع رسید، مصلحت را کسب میکند اما اگر به واقع نرسید، معذور است.
پاسخ سوم
برخی از آقایان فرمودهاند: اجتماع مثلین و اجتماع ضدین پیش نمیآید چون مربوط به امور واقعی و اصیل است نه اعتباریات. احکام شرع اعتبارات هستند. ضدین یعنی امران وجودیان بینهما غایه الخلاف یتعاقبان علی موضوع واحد، مثل سیاهی و سفیدی؛ اما امر «بیا برو»، ضدین نیستند چون اعتبار هستند و به دست معتبرند. تعریف ضدین بر حکم صدق نمیکند. برخی گفتهاند ضدین یعنی تحت یک نوع یا یک جنس قرار بگیرند اما وجوب و حرمت نه تحت یک نوع هستند و نه تحت یک جنس و اصلاً از مقولات و امور حقیقی نیستند بلکه اعتباری هستند.