1402/07/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأمارات/أحكام القطع /نظر استاد درباره تجری، ملاک فعل اختیاری
نظر استاد درباره تجری
آیا فعل متجرّا به حرام است؟ معمولاً عنوان و قصد انسان، سبب حسن و قبح یک فعل نمیشود. (بعضی از مواقع عنوان یا قصد، چیزی را خوب یا بد میکند). درنتیجه چای، چای است و با تجری شراب نمیشود.
آیا جرئت و هتک بر مولا قبیح است؟ اگر پدری به دو سپر خود بگوید مبادا تریاک بکشید، اما بعداً دید آنها سر سفره تریاک هستند، ولی یکی تریاک میکشد و دیگری خیال میکند که تریاک میکشد.
یا به آنها گفت هنگام رانندگی با سرعت بیش از 120 کیلومتر بر ساعت نرانید ولی هر دو با سرعت بیش از 120 کیلومتر بر ساعت رانندگی کردند؛ درحالیکه کیلومترسنج یکی از آنها سالم بود و با این سرعت میرفت ولی عقربه کیلومترسنج دیگری خراب بود و خیال میکرد با این سرعت میرود، این هم نوعی تجری است.
مثال سوم آنکه در دبیرستان، ناظم اعلام میکند کسی نباید در جلسه امتحان تلفن همراه بیاورد. دو نفر تلفن هماره با خود آوردند ولی تلفن همراه یکی از آنها شارژ ندارد و خاموش است و او خیال میکرد که روشن است. او هم تجری کرده است.
آیا در این مثالها، متجرّی گناه کرده است و مستحق عقاب است؟ بهصورت کلی نمیتوان گفت هر تجری، جرئت بر مولا است بلکه بعضی از تجریها جرئت بر مولا هستند و جرئت و سرکشی در برابر مولا قبیح است. بعضی از تجریها، جرئت بر مولا و هتک بر مولا نیست بلکه ما آن را تجری نامیدهایم. مثلاً اگر از کسی که تریاک میکشد، سؤال کنیم چرا تریاک میکشی، نمیگوید برای اینکه با پدرم مخالفت کنم، بلکه میگوید عیش جوانی و هوای نفس و وسوسه شیطان باعث شد، این کار را بکنم. امام سجاد علیهالسلام در دعای ابوحمزه میفرماید: «اِلهي لَمْ أعْصِكَ حينَ عَصَيتُكَ وَاَ نَا بِرُبوُبِيتِكَ جاحِدٌ وَلا بِاَمْرِكَ مُسْتَخِفٌّ وَلا لِعُقوُبَتِكَ مُتَعَرِّضٌ وَلا لِوَعيدِكَ مُتَهاوِنٌ لكِنْ خَطيئَةٌ عَرَضَتْ وَسَوَّلَتْ لي نَفْسي وَغَلَبَني هَواي وَاَعانَني عَلَيها شِقْوَتي وَغَرَّني سِتْرُكَ الْمُرْخي عَلَيَّ»؛ یعنی قصد جرئت بر مولا نداشتم، بلکه هوای نفس موجب شد این کار را بکنم.
اگر تجری، هتک و جرئت بر مولا باشد، عقلا قبیح است و اگر از روی جرئت و هتک نباشد، عقلا قبیح نیست. لفظ تجری بر این کار در شرع و لغت نیامده است و علماء آن را گفتهاند.
ملاک فعل اختیاری
آخوند بحث جبر و اختیار را مطرح کرده است و محشین هم آن را ذکر کردهاند.
آخوند در بحث سعادت و شقاوت میفرماید ملاک در عمل اختیاری چیست؟ کتابهای کلامی از گذشته گفتهاند اگر چیزی با اراده انجام شود، اختیاری است و اگر بدون اراده انجام شود، غیر اختیاری است. ثواب و عقاب یا حسن و قبح مربوط به اراده است.
برخی گفتهاند: اراده همان شوق مؤکّد است و اراده ملاک اختیاری بودن فعل است.
آیا خود اراده، ارادی است؟ اگر قبل از اراده، اراده باشد، تسلسل است و تسلسل باطل است؛ پس چیزهایی هستند که مسبوق به اراده نیستند مثل خود اراده که قبل از اراده، اراده نیست.
اینکه میگویند: هر چیزی مسبوق به علم و اراده باشد، اختیاری است و عمل اختیاری یا حسن است یا قبیح؛ پاسخ میدهیم: حیوان که میخواهد چیزی را بخورد، به آن علم دارد و اراده هم میکند که بخورد. عمل حیوان مسبوق به علم و اراده است اما آن را اختیاری نمیدانند و حسن و قبح هم ندارد. پس صرف اینکه چیزی مسبوق به اراده باشد، ملاک اختیاری بودن نیست؛ همچنان که تعریف اختیار به «کون الفاعل بحیث ان شاء فعل و ان لم یشأ لم یفعل» صحیح نیست زیرا در این صورت درباره خدای متعال صدق نمیکند. خدای سبحان هر چیزی را انجام داده است، باید انجام میداد و هر چه را انجام نداده است، باید انجام نمیداد. (الواجب الوجود، واجب الوجود من جمیع الجهات)