1402/07/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأمارات/أحكام القطع /جایگاه بحث قطع
جایگاه بحث قطع
اقسام مکلف یا بالغ دو قسم است یا سه قسم است؟ یعنی بحث قطع و ظن و شک داریم (طبق بیان شیخ انصاری) یا بگوییم انسان یا قطع دارد یا قطع ندارد؟ (طبق بیان آخوند خراسانی) قطع ندارد یعنی ظن انسدادی بنابر حکومت و بحث اصول عملیه عقلی.
دو اشکال آخوند خراسانی به شیخ انصاری نقل و نقد شد.
شاید بهتر این باشد که مباحث علم اصول را اینگونه تقسیم کنیم: بحث درباره حجت است و حجت سه قسم است: 1- حجتی که عقلی است یعنی معتبر است عقلا. 2- حجتی که عقلائی است یعنی معتبر است عقلائیا. 3- حجتی که شرعی است یعنی معتبر است شرعا.
چنین تقسیمی عقلی نیست اما تقسیم عقلائی است. حجت عقلی یعنی مباحث قطع. حجت عقلائی یعنی بحث حجیت ظواهر یا حجیت قول لغوی یا حجیت اجماع و شهرت و خبر واحد. حجت شرعی یعنی اصول عملیه. در این صورت تداخلی هم پیش نمیآید.
اگر در اصول از قاعده ید، قاعده سوق المسلمین، قول ذوالید و ... بحث بشود، داخل در بحث حجت عقلائی هستند، یعنی ذیل بحث حجیت خبر واحد باید بحث شود.
اشکالات آخوند هم پیش نمیآید و تداخل اقسام هم نمیشود.
اشکال به ترتیب استاد و پاسخ آن
برخی از فقها فتوا دادهاند در باب طهارت و نجاست، ظن مطلق انسدادی یا غیر انسدادی حجت است. در عروهالوثقی (تعلیقه آیتالله مرعشی) میفرماید: برخی از مشایخ (که احتمالاً استاد ایشان بوده است) فتوا دادهاند: ظن در باب نجاسات حجت است، یعنی اگر کسی شصت یا هفتاد درصد احتمال نجاست فرش را بدهد باید بگوید نجس است. این فتوا که ظن مطلق (ظنی که هیچ اعتباری ندارد) در نجاسات حجت است، بسیار عجیب است و میتواند مستمسک وسواسی باشد.
اشکال آن است که طبق نظر بعض مشایخ که ظن مطلق را در باب نجاسات حجت میدانند و این حجت شرعی است، ما آن را اصول عملیه قرار دادیم درحالیکه اصل عملی نیست و در قسم سوم قرار نمیگیرد.
پاسخ آن است که شیخ انصاری در ابتدای خیارات فرموده است: اصل چهار معنا دارد: 1- قاعده مستفاد از عمومات. 2- اصل عملی. 3- غلبه و ظاهر هر چیزی. 4- ظنّ.
اصول عملیه فقط برائت و استصحاب نیست بلکه گاهی به معنای ظن است و یک مورد از اصول، ظن است و اصول یعنی ظنون.