1402/02/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: العام و الخاص/دوران الخاص بين كونه مخصصاً وناسخاً /نسخ تلاوت، بررسی چند مثال نسخ
نسخ تلاوت
نسخ یعنی رفع حکم ثابت. اهل سنت نسخی به نام نسخ تلاوت قبول دارند یعنی آیه بالکل برداشته میشود حتی از ذهن رسول خدا هم برداشته میشود و دلیل حکم نیز برداشته میشود. علت اینکه چنین چیزی را قائل شدهاند ولی شیعه قبول ندارد، آن است که روایات فراوانی دارند که آیاتی در قرآن بود ولی الآن نیست مثل اینکه عمر گفته است: این آیه در قرآن بود: الشیخ و الشیخه اذا زنیا فارجموهما نَکالا من الله و الله عزیز حکیم». ولی الآن در قرآن نیست. این روایت برای اهل سنت معتبر است.
پاسخ آن است که اولاً حدیث دروغ است و ثانیاً اگر تلاوت حکمی برداشته شود، چگونه حکمش میماند؟ و ثالثاً این خلاف قرآن است. قرآن میفرماید حکم زنای غیر محصنه جلد است و حکم زنای محصنه رحم است.
نسخ در شرایع
ازنظر شیعه، نسخ عبارت است از نسخ حکم نه نسخ تلاوت. نسخ مثل اینکه فرضاً در دین مسیحیت ختنه نیست. در دین یهود ختنه بوده است و مانند شهادتین در دین اسلام است یعنی اگر یهودی ختنه نکند اصلاً یهودی نیست. در دین اسلام هم ختنه واجب است. معنایش آن است که حکم ختنه بوده است، نسخ شده است و دوباره واجب شده است.
علت اینکه میگوییم اگر فرضاً در دین مسیحیت ختنه نباشد، آن است که در دین مسیحیت ختنه بوده است و عیسی بن مریم ختنه شده است. هر پیامبری در کنار خود شیطانی داشته است. سامری شیطان موسی بن عمران بوده است و پولوس شیطان عیسی بن مریم بوده است. عیسی شنبه به کلیسا میرفت ولی پولوس یکشنبه رفته است. عیسی ختنه شده است ولی پولوس بااینکه خودش هم ختنه شده است، گفته است ختنه واجب نیست. شراب که در انجیل کنونی هم حرام است را پولوس حلال کرد.
بررسی چند مثال از قرآن کریم
مثال دیگر: ﴿كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلاًّ لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلاَّ مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُواْ بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴾[1] یعقوب خودش بعض طعام ها را حرام کرده بود. عیسی هم فرمود: ﴿وَ لِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ﴾[2]
مثال معروف در اسلام: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾.[3]
آیتالله خویی فرموده است این آیه تنها مورد نسخ است. آیه بعدی چنین است: ﴿أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾.[4] تنها موردی است فقط امیرالمؤمنین علیهالسلام عمل کرده است.
پاسخ آن است که این نسخ نیست چون اولاً از واجبات دین، این نیست که نجوا واجب باشد و صدقه قبل از نجوا واجب باشد، بلکه واجب مشروط است. اگر کسی نخواهد با پیامبر نجوا کند، صدقه هم واجب نیست، لذا واجبی را ترک نکرده است. پس آیه شریفه دلالت میکند که واجب مشروط است و اگر کسی نخواهد نجوا کند، ترک واجب نکرده است. معنای آیه 13 این نیست که از این به بعد لازم نیست صدقه بدهید و چنین دلالتی ندارد. شاید بعد از امیرالمؤمنین علیهالسلام که فقط به آیه عمل کرد، بازهم صدقه میدادند اما کسی نجوا نکرد. الآن هم رسول خدا نیست و موضوع آیه، نیست.
مثال دیگر: ﴿وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِيَّةً لِّأَزْوَاجِهِم مَّتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِيَ أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْرُوفٍ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾.[5]
این آیه دلالت دارد که عده زنی که شوهرش مرده است یک سال است. در زمان جاهلیت هم عده وفات یک سال بوده است. آیه 234 بقره میفرماید: ﴿وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾. برخی گفتهاند این آیه ناسخ آیه 240 است.
پاسخ آن است که در آیه اول حرفی از عده نیست، بلکه مرد وصیت کند تا یک سال خرج زن داده شود و از منزل بیرون نکنید.
برخی گفتهاند: الحول با ال عهد آمده است و تا یک سال که در زمان جاهلیت مرسوم بوده است و بعداً نسخ شد. درحالیکه ال بدل از مضاف است نه ال عهد، یعنی حوله بوده است و ضمیر حذف شده و ال بدل از آن آمده است. لذا آیه دلالت بر نسخ نمیکند.