1401/10/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: العام و الخاص/المخصص المجمل /اجمال مخصص لبی
حکم ارتداد خنثی
گفته شد در شبهه مصداقیه مخصص، این به ذهن میآید که تمسک به عام جایز است برخلاف نظر شیخ و آخوند و اصولیان پس از آخوند.
مثال: دلیلی میگوید: من بدّل دینه فلیُقتل. این دلیل عام است. مخصص منفصل میگوید: اگر زن مرتد شد، اعدام نمیشود، بلکه حبس شده و توبه داده میشود. حال اگر کسی خنثی باشد (شبهه مصداقیه) طبق نظر آخوند که تمسک به عام در شبهه مصداقیه مخصص جایز نیست و عام مجمل میشود، حکم خنثی اعدام نیست.
شهید ثانی در مسالک این مسئله را مطرح کرده و فرموده است: اگر خنثی مرتد شد، اعدام میشود و احتمال دارد که حکم زن را داشته و اعدام نشود.
طبق آنچه نتیجه بحث شد، باید خنثی اعدام بشود چون تمسک به عام جایز است. لکن به دو جهت نباید حکم به اعدام کرد: 1- حکم اعدام مرتد، یکی از احکام سیاسی اسلام است و معنایش آن نیست که اگر کسی کمونیست شد، نمیتوان حکم به اعدام داد. این حکم تهدیدی است و حکم تهدیدی، حکم اجرایی نیست. پس از انقلاب امام خمینی حکم به چریکهای فدایی خلق که مرتد فطری بودند، نداد. 2- این مسئله بحث ماء است و در دماء باید احتیاط نمود. لذا با وجود جواز تمسک به عام در شبهه مصداقیه نمیتوان حکم به اعدام داد.
اجمال مخصص لبّی
شیخ انصاری و آخوند بحثی به عنوان مخصص لبّی مطرح کردهاند. مخصص لبی مثل دلیل عقلی یا اجماع یا سیره یا بناء عقلا. در شبهه مصداقیه مخصص لبی می توان به عام تمسک کرد.
آخوند این بحث را مفصل مطرح کرده است بااینکه بناء ایشان در کفایه خلاصهگویی است. وقتی مخصص لبی بود، اگر مخصص طوری است که متکلم در مقام بیان میتواند به دلیل لبی اعتماد کند، مثلاً دلیل عقلی واضح باشد، در این صورت مثل مخصص لفظی متصل است و واضح است که تمسک به عام جایز نیست. اگر مخصص لبی واضح نیست مثلاً اجماع یا سیره است و مولی در مقام بیان نمیتواند به مخصص لبی غیر مذکور اکتفا کند، در این صورت تمسک به عام در شبهه مصداقیه مخصص جایز است بلکه میتوانیم به عام تمسک کنیم و بگوییم این فرد داخل در مخصص نیست. مثلاً مولی گفت: اکرم جیرانی و میدانیم او از دشمنش بدش میآید و دوست ندارد دشمن او مورد اکرام واقع شود. شک داریم یکی از همسایهها دشمن مولی است. این مثل آن است که مولی گفته است: اکرم جیرانی الذین هم غیر اعدائی، شبهه مصداقیه خود دلیل است و تمسک به آن جایز نیست.
اگر مولی گفت: اللهم العن بنیامیه قاطبه، مخصص لبی آن است که لعن مؤمن جایز نیست ولی واضح نیست که مولی به این وضوح اکتفا کند و بیان نکند. در شخصی از بنیامیه که شک داریم مؤمن است مثل عمر بن عبدالعزیز یا معاویه بن یزید، آخوند فرموده است تمسک به عام جایز است و لعن این شخص جایز است.
آخوند فرموده است دلیل مسئله این است که بناء عقلا بر این است که در مثال همسایه، اگر عبد همسایهای که شک دارد دشمن است را اکرام کند، مواخذه میکنند کما اینکه در مثال دوم اگر به عام تمسک نکند، مواخذه میکنند.
بهعبارتدیگر فرق است بین جایی که از طرف مولی یک حجت است و جایی که دو حجت است. جایی که یک حجت داریم، وقتی یک عام داریم و یک مخصص لبی قابلاعتماد در مقام بیان داریم، قرینه لبی به عام عنوان میدهد، در این صورت شبهه مصداقیه مخصص، شبهه مصداقیه خود عام میشود که تمسک به عام جایز نیست. لکن در مثال دوم دو حجت بیان شده است که یکی لعن بنیامیه و دیگری عدم جواز لعن مؤمن است. این دقیقاً مثل آن است که یک عام و یک مخصص منفصل داریم که تمسک به عام جایز نیست، مگر اینکه عام بدون مخصص حجت باشد و مخصص به عام عنوان ندهد.
اشکال منتهی الدرایه به آخوند
صاحب منتهی الدرایه فرموده است که بحث ما در این است که یک عام داریم و یک مخصص لبی و یک شبهه مصداقیه مخصص لبی. دو اشکال به آخوند وارد است: 1- کلام آخوند اکرم جیرانی درست است ولی به بحث ما مربوط نیست، چون بحث ما در قضیه حقیقیه است و این مثال قضیه خارجیه است. 2- بحث ما در شبهه است و معنای شبهه آن است که نمیدانیم لفظی که موضوع حکم شرعی است بر این مصداق منطبق است یا خیر. هرگاه نمیدانیم لفظی بر مصداقی تطبیق دارد یا خیر، شبهه است و در مخصص لبی اصلاً لفظ نداریم لذا شبهه مطرح نیست.