1401/09/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: العام و الخاص/المخصص المجمل /توضیح کلام آخوند در شبهه مصداقیه مخصص و اشکالات استاد
توضیح کلام آخوند در شبهه مصداقیه مخصص
آیا در شبهه مصداقیه، تمسک به عام جایز است؟ آیا در شبهه مصداقیه، اجمال مخصص به عام سرایت میکند؟
بحث در مخصص متصل نیست بلکه در مخصص منفصل است؛ زیرا مخصص متصل حقیقتاً مخصص نیست بلکه کلام از ابتدا شامل موارد خاص نمیشود تا آن را از تحت عام خارج کنیم. از ابتدا ضیق بوده است. اصلاً عام از ابتدا شامل افراد خاص نمیشده است. اکرم العلماء الا الفساق منهم، از ابتدا شامل فساق نمیشود نه اینکه شامل میشود و بعد خارج میشود. لذا آخوند فرمود در مخصص متصل بحثی نیست و اجماعی است. بهعبارتدیگر هیچگاه دلیل متکفل بیان موضوع خود نیست. هرگاه موضوع محرز شد و شرایطش موجود بود، حکم برای آن ثابت میشود اما دلیل، موضوع را ثابت نمیکند.
آخوند در مخصص منفصل، دلیلی را بر جواز تمسک عام نقل کرد و سپس آن را رد کرد. درنتیجه آخوند قائل است که تمسک به عام جایز نیست.
احتمال دارد که آخوند میخواهد بفرماید: هر کلامی برای حجت بودن، باید دو ظهور داشته باشد: ظهور در کلمه و ظهور در جدّ. به قول امام خمینی اگر انسانی خیلی اهل شوخی است، چنانچه کلامی را بگوید، هیچگاه ظاهرش حجت نیست و نمیتوان بهظاهر کلام او تمسک کرد، چون کلام او در معنای خود ظهور دارد اما همراه جد نیست. به این دو ظهور، ظهور اولیه و ظهور ثانویه گفته میشود. ظهور اولیه را با وضع ثابت میکنند و ظهور ثانویه را با بناء عقلاء میفهمند. بناء عقلاء بر این است که متکلّم شوخی نمیکند یا تقیّه نمیکند. بناء عقلاء دلیل لبّی است و باید قدر متیقن آن اخذ شود یعنی بناء عقلاء اطلاق ندارد که بگوییم اصل آن است که جدّی باشد. بناء عقلاء بر این است که هر کلامی، اگر دلیل منفصل داشت آن را اخذ میکنند و میگویند این دلیل بر آن است که از ابتدا کلام جدّی نبوده است. من میدانم العلماء شامل زید میشود ولی نمیدانم الفسّاق شامل زید میشود یا نه؟ پس در زید اصالة الجدّ جاری نمیشود چون شبهه مصداقیه اصاله الجدّ است. اکرم العلماء نسبت به زید مشکوک الفسق، حجّت نیست، ظهورش آن را میگیرد اما حجیّتش آن را نمیگیرد.
اشکالات استاد
لکن چند اشکال به ذهن میآید:
اشکال اول: حجیت ظواهر با بناء عقلاء ثابت نمیشود. در حجیّت ظواهر گفتهاند آیا مطلقاً حجّتاند یا به ظنّ وفاق یا ظنّ وفاق شرط نیست یا حتی با ظنّ به خلاف هم حجّتاند؟
اگر ظنّ به خلاف ضرری برای حجیّت ظواهر ندارند، در مانحن فیه، خاص منفصل ظنّ به خلاف در عامّ است. در مقدار خاص، نص یا اظهر از عام است پس مقدم است، اما در مقدار مشکوک، اصاله العموم حجّت است حتی با ظنّ به خلاف.
اشکال دوم: اینکه امام خمینی فرمود در مورد شوخ، اصاله الجدّ جاری نمیشود، درست است اما اگر کسی کلامی را گفت و یقین داریم مقداری از آن جدّی است، کلام امام خمینی نمیتواند درست باشد. در غیر خاص یقین داریم که اصاله الجدّ، جاری است و تردید در غیر خاص نسبت به فرد مشکوک است. اگر کلامی عموم دارد و در مقداری از آن یقیناً هم ظهور هست و هم اصاله الجدّ، آیا میتوانیم بگوییم اصاله الجدّ ساقط است؟ در شوخطبع هیچ مقداری از کلام جدّی نیست اما در عام نسبت به افراد غیر خاص، جدّ هست و در مشکوک نمیدانم جدّ هست و اصل بر جدّی بودن است.
درنتیجه دلیلی که آوردهاند که در شبهه مصداقیه مخصص منفصل، اجمال به عام سرایت میکند و نمیتوان به عام تمسک کرد، قابلپذیرش نیست.