1401/08/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: المفاهيم/مفاهیم دیگر /چند نکته پیرامون دلالت سیاق
چند نکته پیرامون دلالت سیاق
1- کتابهای لغت فراوانی هستند که مفردات را معنا میکنند و بسیاری از آنها که تقریباً 95 درصد را شامل میشود، مستعمل فیه را ذکر میکنند نه موضوع له را. اگر کتاب لغتی نوشته میشد که لغت اجتماعی را بحث میکرد، مثلاً این کلمه با این پسوند و پیشوند، چنین معنایی را دارد و در جمع کلمات فلان معنا را دارد، همان دلالت سیاق است.
2- تضمین یعنی اگر کلمهای در کنار کلمه دیگر بیاید، چه معنایی دارد که به آن اشراب یک کلمه در کلمه دیگر هم میگویند. مثلاً هر وقت اکل با الی به کار برود به معنای ضمیمه کردن است نه خوردن. در آیه «وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا». (نساء/2) اکل در این آیه با الی بهکاررفته است درحالیکه اکل با الی نمیآید.
مثال دیگر آن است که ضرب وقتی با مَثَل به کار برود (ضربالمثل) به معنای بیان است، اگر با عقرب به کار برود (ضرب العقرب) به معنای نیش است، اگر با قلب به کار برود (ضربان قلب) به معنای تپش است، اگر با فحل بیاید (ضرب الفحل) به معنای نکاح است و اگر با درهم بیاید (ضرب الدرهم) به معنای سکه دولت است.
3- علامه طباطبایی هیچگاه بحث دلالت سیاق را به سمتوسوی فلسفه نمیبرد بااینکه به فلسفه مرتبط است، لذا ما هم این را بحث را به سمت فلسفه و هرمنوتیک نبردیم.
4- کسی که برای اولین بار کلمهای را میشنود، معنای آن را میفهمد چون در سیاق جمله بهکاررفته است و معنایش معلوم است. بچهای که پنجاه کلمه بلد است میتواند حرف بزند و مقصود خود را برساند. این به دلیل قرینه سیاق است درحالیکه اگر ما پنجاه کلمه یا بیشتر از زبان دیگری مثل انگلیسی بلد باشیم نمیتوانیم حرف بزنیم.
5- گاهی قرینه سیاق مربوط به جایگاه متکلم است. بهعنوانمثال صله در صرف و نحو به معنای صله و موصول است ولی در علوم بلاغی به معنای حرف جرّ است. وقتی معلم بگوید کتاب را باز کن، اگر معلم ادبیات باشد، یعنی کتاب ادبیات و اگر معلم فقه باشد، یعنی کتاب فقه.
6- در مباحثی که در حوزه خواندهایم، بحث حقیقت و مجاز آمده است ولی این را بحث نکردهاند که کلماتی وجود دارد که حقیقتاند نه مجاز مثل تضمین که فراوان در قرآن آمده است.
7- درآیات متعددی زکات در کنار صلات آمده است. آیا میتوان گفت نماز فقط برای بالغ واجب است و به قرینه سیاق، زکات و خمس هم بر بچه واجب نیست؟ فتوا این است که اگر بچهای مالک باشد، زکات بر او واجب است.
علامه طباطبایی در المیزان فرموده است: حواریون عیسی، پیامبر بودهاند. آیه شریفه میفرماید: «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ». (فتح/29) آیا میتوان گفت صحابه پیامبر، پیامبر بودهاند، چون الذین عطف به محمد شده است. قرینه خارجیه وجود دارد که پیامبر اکرم، خاتمالنبیین است ولی اگر این قرینه نبود، دلالت سیاق این مطلب را میرساند.
شرایط دلالت سیاق
اولاً باید دلیل و قرینه برخلاف قرینه سیاق وجود نداشته باشد. ثانیاً باید قرینه سیاق، قرینه تعیینکننده باشد نه قرینهای که ابهام و اجمال را بیشتر کند.
ثالثاً باید قرینهای باشد که به حد ظهور عرفی و ظهور عقلایی برسد. اگر در حد ظهور عقلایی برسد، حجت است وگرنه بسیاری از مطالبی که در تفاسیر عرفانی مانند روح البیان آمده است، دلالت سیاق است ولی معمولاً طوری نیست که به حد ظهور عرفی برسد. در مواردی که دلالت سیاق برای کسی وجود داشت و برای کسی وجود نداشت، باید آن را ادله استیناسی یا ادله اصطیادی دانست که برای اصطیاد کننده اعتبار دارد.