1401/08/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: المفاهيم/مفاهیم دیگر /چند نمونه دیگر از دلالت سیاق در قرآن کریم
چند نمونه از قرینه سیاق در قرآن کریم با نگاه دیگر
دلالت سیاق در قرآن کریم انواع دیگری نیز دارد است که به چند نمونه اشاره میکنیم:
1- انتهای سوره واقعه میفرماید: ﴿فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ﴾. ابتدای سوره حدید میفرماید: ﴿سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾. میتوان گفت در سوره واقعه دستور میدهد که تسبیح خدای متعال کنید، دلیلش در سوره حدید است که چون همهچیز تسبیحگوی خدا هستند.
2- در پایان سوره اسراء با حمد خدای سبحان است: ﴿وَقُلِ الحمدلله الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَم يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلَّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا﴾. ابتدای سوره کهف هم با حمد خداوند است: ﴿الحمدلله الَّذِي أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجَا﴾. تمام حمدها برای خداست لذا حمد پیامبر هم باید برای خدا باشد.
3- در پایان سوره محمد میفرماید بخل نورزید و انفاق کنید: ﴿هَاأَنتُمْ هَؤُلَاء تُدْعَوْنَ لِتُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنكُم مَّن يَبْخَلُ وَمَن يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنتُمُ الْفُقَرَاء وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ﴾. ابتدای سوره فتح میفرماید: ﴿إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا﴾. برخی فتح مبین را فتح مکه میدانند و برخی آن را صلح حدیبیه. دلالت سیاق آن است که اگر بخل نورزید، با غنیمت فتح بزرگ جبران خواهد شد.
4- در آیات پایانی سوره محمد میفرماید سستی نکنید و از دشمن تقاضای صلح نکنید و کوتاه نیایید: ﴿فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ وَلَن يَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ﴾.[1] در ابتدای سوره فتح میگوید ما برای شما فتح و پیروزی بزرگ میآوریم.
5- سوره طور با ستارگان ختم میشود: ﴿وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ﴾. سوره بعدی که سوره نجم است با قسم به ستاره آغار میشود: ﴿وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى﴾.
6- سوره صاد و سوره قاف با یک حرف معجم و قسم به قرآن و بل تعجب آغاز میشوند. محتوای سوره صاد، توحید است و محتوای سوره قاف، معاد است.
7- پنج سوره در قرآن با ﴿الحمدلله﴾ آغاز میشوند: حمد، انعام، کهف، سبأ و فاطر. در سوره حمد پس از صفت خدا را ربالعالمین ذکر کرده است که عالمین یعنی همهچیز، اما چهار سوره دیگر صفاتی را بیان کردهاند که مجموع آنها ربالعالمین میشود: خالق آسمان و زمین ﴿الحمدلله الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ﴾[2] ، رب وحی و معارف دینی ﴿الحمدلله الَّذِي أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجَا﴾[3] ، مالک هر آنچه در آسمان و در زمین است ﴿الحمدلله الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ﴾[4] ، پرودگار مجردات ﴿الحمدلله فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ﴾.[5]
8- دو سوره وجود دارد که با جمله ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ﴾ آغاز شده است: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ﴾[6] و ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ﴾[7] یکی بحث مبدأ و دیگری بحث معاد است.
9- سوره اسراء با سبحانالله شروع شده است: ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ﴾ و سوره کهف با الحمدلله شروع شده است: ﴿الحمدلله الَّذِي أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ﴾. تسبیح مقدم است و تحمید مؤخر است، چون تسبیح درجه پایینتر و تحمید درجه بالاتر است لذا در ذکر رکوع و سجود ابتدا تسبیح است سپس تحمید: ﴿سبحان ربی العظیم و بحمده﴾﴿سبحان ربی الاعلی و بحمده﴾. در تسبیحات حضرت زهرا سلامالله علیها که تحمید مقدم بر تسبیح است در بعضی از موارد برعکس است مانند تسبیحات ابتدای زیارت حضرت معصومه سلامالله علیها.
سوره اسراء میفرماید پیامبر به معراج رفت اما در سوره کهف میفرماید پیامبر بشارت میدهد تا مردم را به معراج ببرد؛ یعنی سوره اسراء بالا رفتن پیامبر است و سوره کهف پایین آمدن ایشان و دستگیری از مردم است. تسبیح درجه ابتدا است و تحمید درجه انتها است.
در سوره اسراء، بدن پیامبر بالا رفته است ولی در سوره کهف وحی پایین آمده است.