1401/07/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مفهوم اشاره/ دلالت اشاره/ دلالت اشاره عرفانی و نمونههای آن
خلاصه
• دلالت اشاره عرفانی و نمونههای آن
• دلالت اشاره جلی و دلالت اشاره خفی
متن
دلالت اشاره عرفانی و نمونههای آن
در بحث دلالت اشاره به اینجا رسیدیم که نوعی از دلالت اشاره چیزهایی است که عرفا میگویند. معمولاً تفاسیر عرفانی قرآن را تفسیر اشاری یا رمزی میگویند. سه یا چهار تفسیر از امام صادق علیهالسلام یا منسوب به امام صادق علیهالسلام موجود است و همه آنها اشاری هستند که مثلاً باء در بسم الله الرحمن الرحیم اشاره به چه چیزی است. تفسیر ابن عربی که نود جلد بوده است و از بین رفته است، تفسیر ابن عربی که تألیف ملاعبدالرزاق کاشانی است، کشف الاسرار و عده الابرار میبدی، تفسیر خواجه عبدالله انصاری که بسم الله الرحمن الرحیم در هر سوره را تفسیر مختلفی ارائه کرده است، تفسیر ابن عطاء اسکندرانی و تفسیر البحر المدید ابن عجیبه که مفسر بزرگی است تفاسیر اشاری هستند. حتی آلوسی که تفکر وهابی دارد ولی تفسیر اشاری نوشته است، بااینکه وهابیت بهشدت با این مطالب مخالف هستند.
دلالت اشاره جلی و دلالت اشاره خفی
دلالت اشاره گاهی جلی است و گاهی خفی است و ممکن است آیهای دلالت اشاره واضحی داشته باشد و آیه دیگری دلالت اشاره غیرواضح داشته باشد.
قرآن میفرماید:﴿اَللّٰهُ وَلِيُّ اَلَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ اَلظُّلُمٰاتِ إِلَى اَلنُّورِ وَ اَلَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيٰاؤُهُمُ اَلطّٰاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ اَلنُّورِ إِلَى اَلظُّلُمٰاتِ أُولٰئِكَ أَصْحٰابُ اَلنّٰارِ هُمْ فِيهٰا خٰالِدُونَ﴾.[1] عارف ظلمات را به شک یا خطائر و وساوس شیطانی یا کبر و حسد و رذائل اخلاقی تفسیر میکنند و در مقابل نور را به یقین یا فضائل اخلاقی یا توکل و تسلیم و رضا و تقوا تفسیر میکند. این دلالت اشاره تقریباً جلی است.
آیه شریفه دیگر میفرماید: ﴿وَ اُتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ اِبْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبٰا قُرْبٰاناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمٰا وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ اَلْآخَرِ قٰالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قٰالَ إِنَّمٰا يَتَقَبَّلُ اَللّٰهُ مِنَ اَلْمُتَّقِينَ﴾.[2] یک تفسیر اشاری آن است که آدم، قلب انسان، هابیل، عقل و قابیل، وهم است. حوا هم همیشه دوقلوی دختر و پسر میزایید که یک دختر به نام اقلیما یا اقلیمیا و دختر دیگر به نام بوزا بود. عقل با نفس همزاد است و وهم با وساوس و اوهام و خیالات همزاد است. آدم گفت پسر این شکم با دختر شکم دیگر و دختر این شکم با پسر شکم دیگر ازدواج کند. این یعنی آنکه عقل و نفس نباید باهم ازدواج کنند، بلکه عقل با وساوس و اوهام و خیالات ازدواج کند و نفس هم با وهم ازدواج کند. یعنی همیشه خیالات و اوهام تحت تدبیر عقل قرار بگیرند. این دلالت اشاره، خفی است. اینطور نیست که عارفان ذوقی بحث کنند بلکه ضابطهمند هستند و اینگونه نیست که هر چیزی را در تفسیر بگویند.
تفسیر امام خمینی که در تلویزیون پخش میشد و تعطیل شد، تفسیر اشاری بود. تفسیر آیتالله قاضی و علامه طباطبایی در درسهایش (نه در المیزان)، تفسیر اشاری بود. تفسیر اشاری برای کسی که عرفان نخوانده است نامفهوم است. تفاسیر عرفانی، اشاره هستند اما مراتب اشاره متفاوت است.