1401/07/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مفهوم اشاره/ دلالت اشاره در فعل/ نمونههای دلالت اشاره در فعل
خلاصه
• دلالت اشاره در فعل
• نمونههای دلالت اشاره در فعل
•
متن
دلالت اشاره در فعل
دلالت اشاره گاهی از طریق لفظ به دست میآید که کلامی، دارای اشاراتی است و گاهی هم اشاره مربوط به عمل کسی است که فعلی را انجام میدهد و قصدی دارد ولی چیز دیگری نیز فهمیده میشود.
نمونههای دلالت اشاره در فعل
بهعنوانمثال رسول خدا در نماز جماعت، دید چند قدم جلوتر در مسجد آب دهان انداختهاند. پیامبر در حین نماز جلو رفت و مقداری خاک روی آب دهان ریخت و دوباره عقب آمد. قصد رسول خدا این بود که خاک روی آب دهان بریزد اما از این فعل میفهمیم که فعل کثیر مبطل نیست.
رسول خدا در حجهالوداع در مسجدالحرام سواره طواف کرد. پیامبر قصد داشت که نشان بدهد سواره طواف کردن جایز است. از این عمل میفهمیم حیوانی که پیامبر سوار شده است که شتر بوده است، فضلهاش پاک است چون اگر نجس باشد، ادرار یا فضلهاش مسجد را نجس میکند و آوردنش به مسجد جایز نیست.
در روایات شیعه آمده است که رسول خدا در حال نماز امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را به آغوش میگرفتند. (در روایات اهل سنت گاهی نقل کردهاند حسنین علیهماالسلام را به آغوش میگرفت و گاهی نقل کردهاند که فرزندان عمامه را به آغوش میگرفت) قصد رسول خدا این بوده است که بچهها گریه نکنند اما میفهمیم که این کار جایز است.
کسی خدمت امام صادق عرض کرد: آیا پنیر پاک است؟ (سنیها معمولاً پنیر را نجس میدانند) امام به او پولی داد و گفت از بازار پنیر بخر و بیاور تا باهم بخوریم. اینکه پنیر پاک است دلالت مطابقه این فعل امام است. اینکه میتوان از بازار پنیر خرید بااینکه میدانیم در بازار هم پنیر پاک هست و هم پنیر نجس چون با مایه نجس ساخته شده است، دلالت اشاره است. در واقع این عمل امام دلالت میکند بر حجیت سوق المسلمین و حجیت ید مسلمان ولی این دلالت اشاره است.
پیامبر در حجهالوداع صدوبیست شتر برای خود و شصت شتر برای امیرالمؤمنین قربانی کردند. اینکه این تعداد قربانی کرده است دلالت مطابقهاش آن است که میتوان بیشتر از یکی قربانی کرد. دلالت اشاره آن است که یقیناً این مقدار گوشت نمیخوردند و آن را دور میریزند، ازاینجا استفاده میشود که هر چه قربانی بیشتر باشد مطلوب است ولو اینکه گوشت دور ریخته شود اسراف نیست.
پیامبر در جنگ خیبر درحالیکه سوار بر الاغ بودند، نمازخواندند. سوار بر شتر نمازخواندن زیاد نقل شده است. دلالت مطابقه آن است که سوار بر الاغ نماز جایز است؛ اما دلالت اشاره آن است که اگر در حالت سواره بودن طمأنینه نباشد ایرادی ندارد چون سوار بر الاغ طمأنینه ندارد تر برخلاف شتر که علیرغم ظاهرش طمأنینه دارد.
قرآن میفرماید: ﴿وَ اَلسّارِقُ وَ اَلسّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا نَكالاً مِنَ اَللّهِ﴾[1] همچنین فرموده است: ﴿اَلزّانِيَةُ وَ اَلزّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ﴾[2] آیا میتوان چنین استفاده کرد که سرقت علت قطع دست و زنا علت تازیانه است. به عبارت شیخ انصاری: تعلیق حکم بر وصف مشعر به علیت است. این همان دلالت اشاره است وگرنه در اصول فقه گفتهاند مفهوم لقب اضعف مفاهیم است و وجود ندارد.
در جمله شریفه لا اله الا الله که شاید بیش از هزار بار در قرآن تکرار شده است، دلالت مطابقه نفی الوهیت است و در مقام اثبات الوهیت خدا نیست ولی قطعاً دلالت اشارهاش اثبات الوهیت است که هرکسی از آن توحید را میفهمد.
قرآن میفرماید: ﴿وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ اِقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى اَلْأُخْرى فَقاتِلُوا اَلَّتِي تَبْغِي حَتّى تَفِيءَ إِلى أَمْرِ اَللّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اَللّهَ يُحِبُّ اَلْمُقْسِطِينَ﴾[3] با دلالت اشاره میفهمیم که کسانی که گناه کبیره میکنند هم مؤمن هستند چون قتال، گناه کبیره است ولی قرآن آنها را بهعنوان مؤمن نام میبرد، ولی خوارج مرتکب گناه کبیره را کافر میدانند. دلالت اشاره دیگر آن است که قتل به معنای کشتن نیست، بلکه به معنای نزاع، درگیری و پیکار است. دلیلش آن است که فرمود اگر یکی از آنها تعدی کرد، با او قتال کند تا برگردد و از نزاع دست بردارد، درحالیکه اگر قتال به معنای کشتن باشد، برگشتن معنای ندارد. همچنین قتال دو طایفه به معنای کشتن نیست چون وقتی یکی بمیرد دیگر اصلاح بین آن دو معنا ندارد.