1401/07/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مفهوم اشاره/ دلالت اشاره بر مفهوم/ نمونه هایی از دلالت اشاره آیات قرآن
خلاصه
• تفاوت دلالت اشاره نسبت به قریحه افراد
• چند مثال درباره دلالت اشاره
متن
تفاوت دلالت اشاره نسبت به قریحه افراد
درباره دلالت اشاره گفته شد اگر چیزی از کلام افاده شود و به حدی باشد که نوع عقلا آن را میفهمند، حجت است و حجیت آن به معنای وجود داشتن دلالت است. البته ظهور و خفاء دلالت متفاوت است و همچنین مردم هم نسبت به فهم دلالت اشاره متفاوت هستند. ممکن است کسی زیرک باشد و زود متوجه شود و ممکن است کسی کندذهن باشد و دیر متوجه شود. دلالت اشاره نسبت به قریحه افراد متفاوت است.
چند مثال درباره دلالت اشاره
قرآن درباره نماز عبارتهای مختلفی دارد، مثلاً در یک آیه میفرماید: ﴿لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً﴾[1] ، یعنی در مساجد منافقین نماز نخوان. در آیه دیگر میفرماید: ﴿إِنَّ قُرْآنَ اَلْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً﴾[2] ، قرآن در این آیه یعنی نماز. آیه دیگر میفرماید: ﴿وَ مِنَ اَللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلاً طَوِيلاً﴾[3] ، سجود در این آیه یعنی نماز. آیه دیگری هم میفرماید: ﴿وَ اِرْكَعُوا مَعَ اَلرّاكِعِينَ﴾[4] ، رکوع یعنی نمازخواندن.
در این آیات قیام، قرائت، سجود و رکوع آمده است که دلالت مطابقه است اما دلالت اشاره آن است که این اجزاء، رکن نماز یا مثل رکن هستند. قرائت رکن نماز نیست اما پیامبر فرمود: «لَا صَلَاةَ إِلَّا بِفَاتِحَةِ الْكِتَاب»[5] ، یعنی اهمیت قرائت زیاد است.
قرآن در سوره یوسف میفرماید: ﴿وَ قالَ نِسْوَةٌ فِي اَلْمَدِينَةِ اِمْرَأَتُ اَلْعَزِيزِ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ قَدْ شَغَفَها حُبًّا إِنّا لَنَراها فِي ضَلالٍ مُبِينٍ﴾[6] .آیه در مقام بیان این است که این کار زشتی است که دلالت التزامیه است و دلالت مطابقه آن است که زن عزیز فلان کار را کرده است. دلالت اشاره این است که چرا آیه شریفه اسم زن مصر را نیاورد و فرمود زن عزیز مصر؟ اولاً بناء قرآن و کتابهای آسمانی این است که اسم زن را ذکر نکند مگر حضرت مریم تا معلوم شود که مسیح فرزند اوست و خدا نیست. ثانیاً میخواهد بفرماید این کار از هر زنی زشت است مخصوصاً زنی که شوهردار باشد بلکه میخواهد بفرماید از هر زن شوهرداری زشت است ولی از زن رئیس زشتتر است.
یا اینکه در آیه فرمود: تراود و نفرمود: راودت، یعنی این کار آن زن مستمر بوده است چون فعل مضارع است.
آن کسی که زیرک است چنین استفادههایی زیاد دارد اما کسی که زیاد زیرک نیست چنین استفادههایی کمتر دارد.
حدیثی در کتاب مجمع الفوائد و منبع الزوائد اثر هیثمی یا هیتمی نقل شده است که رسول خدا فرمود: «إِنِّي قَدْ أُوتِيتُ جَوَامِعَ الْكَلِمِ وَخَوَاتِمَهُ، وَاخْتُصِرَ لِيَ اخْتِصَارًا».[7] خطبههای پیامبر پرمعنا ولی مختصر است. جوامع الکلم یعنی یک کلام بااینکه کوتاه و مختصر است ولی پرمعنا باشد.
آیتالله خویی در البیان میفرماید: هر بار قرآن را قرائت میکنم معنای جدیدی میفهمم. این همان دلالت اشاری است چون دلالت مطابقی یکچیز بیشتر نیست. علامه مجلسی ذیل برخی روایات معانی متعددی را بیان میکند که همان معنای اشاری است.
قرآن در سوره هود میفرماید: ﴿فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُواْ فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ﴾[8] ﴿خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ إِلاَّ مَا شَاء رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ﴾[9] ﴿وَأَمَّا الَّذِينَ سُعِدُواْ فَفِي الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ إِلاَّ مَا شَاء رَبُّكَ عَطَاء غَيْرَ مَجْذُوذٍ﴾[10] معنای مطابقی روشن است اما دلالت اشاره این است که شقوا فعل معلوم است ولی سعدوا فعل مجهول است، یعنی بدبخت خودش مقصر است اما سعادتمند لطف خداست. یا شهیق به معنای صدای الاغ است، یعنی جهنمیها مثل الاغ میشوند و صدای الاغ خواهند داشت. آیا آیه میفرماید خالد در جهنم نیستند و استثناء دارد چون فرمود: الا ما شاء ربک، در مورد بهشت هم همینطور است یا اینکه تعلیق بر محال است که اگر خدا بخواهد و خدا هم نمیخواهد؟
قرآن میفرماید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا لاَ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاء وَلاَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ﴾.[11] جمل یعنی شتر یا جمل یعنی طنابی که به لنگر کشتی متصل است. هر دو معنای را بگیریم محال است از سوراخ سوزن رد بشوند و آیه در مقام بیان استحاله است.
قرآن میفرماید: ﴿قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الأَرْضِ﴾.[12] به بنیاسرائیل گفتیم به اورشلیم بروید ولی نرفتند و خداوند چهل سال آنها را در بیابان به تیه مبتلا کرد. دلالت اشاره این آیه این است که بچهها تکلیف نداشتند لذا گناهی نکردهاند، بزرگان که مرتکب گناه شدند هم بعد از چهل سال مردند چون در بیابان بیآبوعلف زیاد عمر نمیکنند. لذا نسل بعد که همان بچهها بودند و گناه نداشتند به اورشلیم وارد شدند.
قرآن میفرماید: ﴿وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ﴾.[13] اما درباره قتل عمد نفرموده است باید کفاره بدهد بلکه جزاء او جهنم است. کسی که مرتکب قتل عمدی شده است کفاره ندارد؟ ممکن است کسی بگوید قاتل خطایی کفاره دارد پس بهطریقاولی قاتل عمدی باید کفاره بدهد. ممکن است کسی بگوید کسی که قتل عمدی مرتکب شد حسابش باخداست.