1400/11/30
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: المفاهيم/مفهوم الوصف /بررسی کلام آیت الله بروجردی
اصول 30/11/1400، شنبه جلسه 056
کلام آیتالله بروجردی درباره مفهوم وصف
بسمالله الرحمن الرحیم و الحمدلله ربالعالمین و صلیالله علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهلبیته الطاهرین.
کلام آیتالله بروجردی درباره مفهوم وصف
از قدیم معروف بوده است که جمله وصفیه مفهوم ندارد. بعد از کفایه هم معمولاً علمای اصول گفتهاند بهصورت کلی نمیتوان گفت جمله وصفیه مفهوم دارد یا جمله وصفیه مفهوم ندارد؛ بلکه هر مورد را باید بالخصوص بررسی کرد و تابع قرینه هستیم.
جلسه پیش این آیه مطرح شد: ﴿وَ رَبَائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ اللاَّتِي دَخَلْتُم بِهِنَّ﴾[1] .
این آیه دو وصف دارد که یکی مفهوم دارد و دیگری مفهوم ندارد. جمله «وَ رَبَائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُم» مفهوم ندارد یعنی ربیبهای که در خانه نباشد هم محرم است و قید مورد الغالب وارد شده است؛ اما جمله «مِّن نِّسَآئِكُمُ اللاَّتِي دَخَلْتُم بِهِنَّ» مفهوم دارد؛ یعنی ربیبه همسری که با او نزدیکی شده است، محرم است و ربیبه همسری که با او نزدیکی نشده است، محرم نیست. دنباله آیه هم همین را تذکر داده است.
بعضی از آیتالله بروجردی نقل کردهاند که ایشان فرموده است جمله وصفیه مفهوم دارد و الا وصف لغو میشود. برخی جواب دادهاند که لغو شدن متوقف بر مفهوم نیست و میشود فایده دیگری داشته باشد. نفی لغویت به اثبات مفهوم نیست. ولکن بسیار بعید است که آیتالله بروجردی چنین کلامی را فرموده باشد.
احتمال دارد که کلام آیتالله بروجردی این باشد. ابتدای بحث استصحاب در کفایه و رسائل گفته شده است که بهترین تعریف برای استصحاب این است: «ابقاء ما کان». در این تعریف، تعلیق بر حکم مشعر به علیت است. «ما کان» وصف است و میتوانست بگوید «ابقاء حکم السابق» ولی گفت «ابقاء ما کان». مراد آن است که ابقاء ما کان لکونه سابقاً. اگر این وصف بهجای موضوع قرار بگیرد یا حکم روی موضوع متصف به یک وصف برود، این وصف اشعار به علیت دارد. چون قبلاً بوده است ابقاء میکنیم.
مطلب دیگر اینکه قبلاً اشاره شد که علیت طبق تعریف ابنسینا و خواجه نصیر یعنی چیزی در چیز دیگر تأثیر بگذارد یا از آن حادث شود؛ اما طبق تعریف ملاصدرا یعنی چیزی شأن چیز دیگر باشد. بهعبارتدیگر این شیء مرتبه نازله شیء دیگر باشد. طبق تعریف بوعلی سینا علت و معلول دو چیز هستند و چون دو چیز هستند ممکن است معلول از علت دیگری سر بزند و میشود چیزی معلول دو علت تامه بهصورت علیالبدل باشد؛ اما ملاصدرا علیت را تشؤن میداند. علامه طباطبایی در بدایه و نهایه فقط یکبار از کلمه اطوار که کلمهای قرآنی است استفاده کرده است و فرموده است: معلول طوری از اطوار علت است. اگر علیت را اینگونه معنا کنیم، مسئله علت منحصره درست میشود. درنتیجه جمله وصفیه مفهوم دارد. مفهوم آن است که چیزی تنها علت معلول باشد که هر وقت علت هست، معلول هم باشد و هر وقت علت منتفی شد، معلول هم منتفی باشد.
وصف مشعر به علیت است و علیت هم به معنای تشؤن است. در این صورت هر معلولی از یک علت سر میزند، درنتیجه هر وقت علت نبود معلول هم نیست. احتمالاً مراد آیتالله بروجردی این بوده است وگرنه بسیار بعید است ایشان با آن مرتبه و مقام علمی بفرماید جمله وصفیه مفهوم دارد وگرنه وصف لغو میشود.