1400/09/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: النواهي/إقتضاء النهي عن الشيء /دلالت نهی بر فساد در عبادات
دلالت نهی بر فساد در عبادات
بعضی گفتهاند در مسئله ده قول وجود دارد ولکن لازم نیست مانند فقه همه اقوال نقل و بررسی شود.
برفرض که عبادت متعلق نهی واقع شود مثلاً در مورد زن حائض فرمود: «باید نماز را ترک کند»، یا در مورد نماز بدون طهارت فرمود: «کسی که بدون وضو نماز میخواند آیا نمیترسد خدا صورت او را صورت حمار قرار دهد». آیا اگر کسی بخواهد به فرزندش نماز را آموزش دهد، همینطور است؟ احتمال دارد بگوییم اطلاق حدیث شامل این مورد میشود. احتمال هم دارد که این مورد را خارج از شمول حدیث بدانیم.
آخوند فرموده است: عبادت باید صلاحیت تقرب داشته باشد؛ چیزی که منهی عنه شارع است، مبعد است و صلاحیت تقرب ندارد لذا باطل است.[1]
ان قلت: اگر عبادتی نهی داشت، عبادت قصد قربت میخواهد. چنانچه مکلف منهیعنه را بدون قصد قربت انجام داد، عبادت نیست و نهی هم ندارد. اگر با قصد قربت انجام داد، تشریع کرده است و تشریع حرام است و اگر چیزی از جهت تشریع حرام بود، از جهت دیگری حرام نیست چون اجتماع مثلین یا ضدین میشود.
آخوند چند پاسخ داده است: 1- میتوان اینگونه فرض کرد که وقتی میگوییم نهی به عبادت تعلق گرفته است به معنای عبادتی که امر دارد نیست؛ بلکه مراد از عبادت یعنی عبادت ذاتی مانند سجده و ذکر گفتن و عبادت ذاتی امر نمیخواهد و یا مراد از عبادت، عبادت شانی است که بالفعل امر ندارد اما شأنش این است که اگر امر میداشت امر عبادی بود. اگر کسی این عمل را که ذاتاً یا شاناً عبادت است، انجام دهد و شارع از آن نهی کند، آیا دلالت بر فساد دارد؟
2- اشکالی ندارد که بگوییم دو حرمت وجود دارد و جمع مثلین یا ضدین هم نیست. نماز حائض دو حرمت دارد؛ حرمت تشریعی که مربوط به نیت و قلب بوده و جوانحی است و حرمت ذاتی که مربوط به فعل خارجی و جوارحی است؛ پس متعلق دو حرمت، دو چیز است نه یکچیز. بهعبارتدیگر عناوین به قصدی و غیر قصدی تقسیم میشوند، مثلاً احترام از عناوین قصدی و توهین از عناوین غیر قصدی است. در اینکه کسی چیزی را تشریع کند که حرام است، قصد شرط است.
3- اگر از عبادتی نهی شد، خود نهی دلیل است بر عدم الامر و نفس عدم الامر برای بطلان کفایت میکند. معنای این کلام آن است که بحث ما دلالت نهی بر بطلان است؟ اما عبادت باطل است به جهت عدم الامر نه به جهت نهی. بهعبارتدیگر اگر دلیل بر بطلان نماز حائض داشته باشیم، خارج از بحث است چون بحث ما آن است که آیا از تلازم نهی، بطلان استفاده میشود؟