1402/09/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بررسی فقهی قانون تجارت/ورشکستگی شرکتها /اثبات ادعای افلاس
اثبات ادعای افلاس
ادله عدم اعتبار علم قاضی
بحث پیرامون صحیحه هشام است. «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ (عَنْ سَعْدٍ يَعْنِي ابْنَ أَبِي خَلَفٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنَّمَا أَقْضِي بَيْنَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الْأَيْمَانِ وَ بَعْضُكُمْ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ فَأَيُّمَا رَجُلٍ قَطَعْتُ لَهُ مِنْ مَالِ أَخِيهِ شَيْئاً فَإِنَّمَا قَطَعْتُ لَهُ بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَّارِ[1] ».
آیا این حدیث بر حجیت علم قاضی دلالت دارد یا اصلاً دلالتی ندارد؟
اگر کسی بگوید حدیث بر عدم حجیت علم قاضی دلالت دارد، تقریب استدلال آن است که انما دلالت بر حصر میکند و مفهومش آن است که با غیر بینه و یمین قضاوت نمیکنم و علم غیر این دو است. ادامه روایت شاهد آن است که رسول خدا قضاوت را منحصر به ظاهر میکند نه به واقع، برخلاف قضاوت حضرت داود و قضاوت امام زمان علیهالسلام.
ولی این حدیث بهترین دلیل بر حجیت علم قاضی است؛ کلمه انما که برای حصر است به این معنا نیست که قضاوت من منحصراً با بینه و یمین است نه غیر این دو، بلکه حصر در این کلام نسبت به واقع و ظاهر است یعنی من فقط با ظاهر قضاوت میکنم.
معمولاً در کتابهای فقهی «بینه» را به دو شاهد عادل معنا میکنند ولی اینکه بینه به معنای دو شاهد عادل باشد، از کجا نشاءت گرفته است؟!
کلمه «بینه» نزدیک به بیست مرتبه کلمه «بینات» نزدیک به پنجاه مرتبه در قرآن آمده است. بینه صفت مشبهه از کلمه «بان» به معنای وضح یا اوضح است. هفتاد موردی که در قرآن بینه یا بینات بهکاررفته است، حتی یک مورد هم به معنای دو شاهد عادل نیست.
موضوع له «بینه»، دو شاهد عادل نیست زیرا در هیچ کتاب لغتی آن را به معنای دو شاهد عادل نگرفتهاند. کتابهای لغتی که مورد استعمال را بیان کردهاند هم مستعمل فیه بینه را دو شاهد عادل ندانستهاند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام خطاب به شریح قاضی میفرماید: «يَا شُرَيْحُ أَمَا إِنَّهُ سَيَأْتِيكَ مَنْ لاَ يَنْظُرُ فِي كِتَابِكَ وَ لاَ يَسْأَلُكَ عَنْ بَيِّنَتِكَ حَتَّى يُخْرِجَكَ مِنْهَا شَاخِصاً وَ يُسَلِّمَكَ إِلَى قَبْرِكَ خَالِصا[2] ». واضح است که بینتک یعنی دلیلک، نه دو شاهد عادل.
و نیز میفرماید: «اللَّهُمَّ بَلَى لاَ تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلاَّ تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ وَ كَمْ ذَا وَ أَيْنَ أُولَئِكَ - وَ اللَّهِ - الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً يَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِم».[3] بینات در این کلام به معنای معجزات است.
«وَ إِنِّي لَعَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ مِنْهَاجٍ مِنْ نَبِيِّي وَ إِنِّي لَعَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ أَلْقُطُهُ لَقْطا»[4] . بینه در این حدیث به معنای استدلال و دلیل است.
در اصول کافی چندین مرتبه کلمه بینه بهکاررفته است ولی هیچیک از آنها به معنای دو شاهد عادل نیست. وقتی گناهان کبیره را میشمارد، یکی از گناهان کبیره را ربا بعد البینه میشمارد.[5] یعنی یقین دارد مالی ربا است بااینحال آن را میخورد.
در روایات موارد متعددی داریم که کلمه بینه بهکاررفته است ولی به معنای دو شاهد عادل نیست.
صاحب وسائل نقل میکند که اگر در جنگ با کفار غنائمی گرفتند که در میان آنها کنیزی بود و مسلمانی ادعا کرد این کنیز متعلق به من است و کفار از من غصب کردهاند، چنانچه بینه داشت که دشمن به او حمله کرده و مال او را گرفته است، کنیز مال اوست[6] . در جنگ دو شاهد عادل معنا ندارد چون یا شبیخون است و اصلاً کسی اطلاع ندارد یا جنگ علنی است که شاهد نمیخواهد و شواهد و قرائن ملاک است.
در حدیث دیگری میفرماید: «وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ أَخِيهِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مَمْلُوكَةِ قَوْمٍ أَتَتْ قَبِيلَةً غَيْرَ قَبِيلَتِهَا وَ أَخْبَرَتْهُمْ آنها حُرَّةٌ فَتَزَوَّجَهَا رَجُلٌ مِنْهُمْ فَوَلَدَتْ لَهُ قَالَ وُلْدُهُ مَمْلُوكُونَ إِلاَّ أَنْ يُقِيمَ الْبَيِّنَةَ أَنَّهُ شَهِدَ لَهَا شَاهِدَانِ آنها حُرَّةٌ فَلاَ يَمْلِكُ وُلْدَهُ وَ يَكُونُونَ أَحْرَارا»[7] . روشن است که کلمه بینه به معنای دو شاهد عادل نیست.
تا اینجا نتیجه این شد که بینه به معنای دو شاهد عادل نیست.
احتمالاً علت آنکه بینه را به معنای دو شاهد عادل دانستهاند آیه ﴿وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ﴾[8] است. آیه نبأ هم میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا﴾[9] یا ﴿فتثبتوا﴾ «تبین» یعنی بینه بیاورید و «تثبت» یعنی در پذیرش کلام فاسق عجله نکنید و درنگ نمایید.
تبین یعنی آنچه تحقیق آن مادی است و تثبت یعنی آنچه تحقیق آن معنوی است.