1401/11/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بررسی فقهی قانون تجارت/ورشکستگی شرکتها /شرط اول از شرایط صوری: در یک شهر و یک حوزه بودن دادگاه و شرکت
شرط اول از شرایط صوری: در یک شهر و یک حوزه بودن دادگاه و شرکت
شرط اول صوری این است که حکم به افلاس را محکمهای صادر کند که صلاحیت دارد؛ صلاحیت یعنی هر محکمهای میتواند در محدوده فعالیت خود، حکم صادر کند، مثلاً دادگاه قم نمیتواند درباره شرکتی که در کاشان است حکم صادر کند. بهعبارتدیگر مقصود از صلاحیت، صلاحیت مکانی یا جغرافیایی است.
بررسی روایات
دلیل مسئله عبارت است از سیره، مسئله تسهیل و روایات. سیره و مسئله تسهیل مطرح شد و به روایات میپردازیم.
«الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِيُّ فِي الْأَمَالِي عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَفَّارِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَبِي قِلَابَةَ عَنْ وَهْبِ بْنِ جَرِيرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَدِيِّ بْنِ عَدِيٍّ عَنْ رَجَاءِ بْنِ حَيَاةَ (وَ الْعَزِيزِ بْنِ عُمَرَ) عَنْ عَدِيِّ بْنِ عَدِيٍّ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: اخْتَصَمَ إِمْرُؤُ الْقَيْسِ وَ رَجُلٌ مِنْ حَضْرَمَوْتَ- إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فِي أَرْضٍ فَقَالَ أَ لَكَ بَيِّنَةٌ قَالَ لَا قَالَ فَيَمِينُهُ قَالَ إِذاً وَ اللَّهِ يَذْهَبَ بِأَرْضِي قَالَ إِنْ ذَهَبَ بِأَرْضِكَ بِيَمِينِهِ كَانَ مِمَّنْ لَا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ- وَ لَا يُزَكِّيهِ وَ لَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ قَالَ فَفَزِعَ الرَّجُلُ وَ رَدَّهَا إِلَيْهِ»[1] .
رجاء بن حیاه غلط است و رجاء بن حَیوَه صحیح است. همچنین فیمینه غلط است و فیمین درست است.
شاهد آن است که امرو القیس و شخصی دیگر که از شهر دیگری بودند خدمت رسول خدا رسیدند و پیامبر بین آنها قضاوت کرد. این حدیث دلالت دارد که پیامبر نسبت به شهرهای دیگر هم قضاوت میکرده است. لکن این حدیث درباره پیامبر است و پیامبر و امیرالمؤمنین علیهما الصلاه و السلام ولایت عام دارند و مسلم است که برای همهجا میتوانند قضاوت کنند. اگر کسی قائل باشد که ولایت پیامبر محدود است، میتواند به حدیث استدلال کند.
حضرموت منطقهای در یمن شمالی است. حضرموت مرکب مزجی است که اصل آن حضرالموت بوده است. امرو القیس یکی از شعرای زمان جاهلیت است که او را اشعر شعرا میدانند، اما این امرو القیس، فرد دیگری است چون امرو القیس شاعر 50 سال قبل از پیامبر اکرم متولد شده است و علیالقاعده اسلام را درک نکرده است. امرو القیس از قبیله کنده در حضرموت یمن است. (ابن ملجم مَرادی نیز از مَراد است که منطقهای در یمن است) حضرموت منطقه مهمی است و با مدینه فاصله زیادی دارد و علما و شعرای بسیاری داشته است. متأسفانه خوارج و دشمنان امیرالمؤمنین علیهالسلام به منطقه حضرموت رفتند و هنوز هم در این منطقه وجود دارند و این منطقه را خراب کردند. پیامبر فرمودند: «الحکمه یمانیه» و «الاشعریون منی» که اشعریون اهالی حضرموت بودهاند و علما و مفسران بزرگی داشته است.
این حدیث دلالت دارد که از حضرموت خدمت پیامبر آمدند بااینکه باید نزد قاضی صنعا یا کنده میرفتند.
چند نکته: 1- کتاب و مقالهای نوشته شده است و نویسندگان ادعا کردهاند که احادیث شیعه معنعن هستند و وقتی حدیث معنعن باشد اعتبار ندارد چون معنای معنعن آن است که از فلانی نقل شده است نه اینکه از او شنیده است. به این وسیله احادیث شیعه زیر سؤال رفته است چون احادیث سنی با حدثنا است. جواب این اشکال آن است که همین حدیث بهصورت معنعن نقل شده است درحالیکه کتاب امالی که منبع صاحب وسائل بوده است اینگونه نقل کرده است: «أَخْبَرَنَا الْحَفَّارُ، قَالَ: حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ أَحْمَدَ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو قِلَابَةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا وَهْبُ بْنُ جَرِيرٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبِي، قَالَ: سَمِعْتُ عَدِيَّ بْنَ عَدِيٍّ يُحَدِّثُ عَنْ رَجَاءِ بْنِ حَيْوَةَ وَ الْعُرْسِ بْنِ عَمِيرَةَ، قَالَ: حدثناه [حَدَّثَاهُ] عَنْ عَدِيِّ بْنِ عَدِيٍّ، عَنْ أَبِيهِ، قَال: ...»[2] . یعنی حدیث در امالی با حدثنا و اخبرنا آمده است و وسائل آن را بهصورت معنعن نقل کرده است، بنابراین احادیث در کتابهای اصلی و اصول اربعمائه بهصورت حدثنا و اخبرنا بوده است.
2- عدی بن عدی قبل از بلوغ، پدرش را از دست داده است لذا نمیتواند از پدرش نقل کند و باید باواسطه نقل کند.
3- حفار اول سند نیست بلکه اخبرنا الشیخ المفید ابوعلی (پسر شیخ طوسی) قال اخبرنی والدی (شیخ طوسی) قال اخبرنی حفار ابتدای سند است. کتاب امالی کتابی است که فرزند شیخ طوسی از احادیث پدرش جمعآوری کرده است و اعتبار کتاب زیاد است.
4- نقل شده است که آیتالله بروجردی در درس، حدیثی را نقل میکند و فتوایی طبق آن میدهد و کسی اشکال میکند که وسائل اشتباه نقل کرده است. آیتالله بروجردی مراجعه میکند و میبیند اشکال درست است لذا دستور دادند که کتاب جامع احادیث الشیعه را بنویسند.
وسائل الشیعه تمام اخبرنا و حدثنا را در احادیث به عن تبدیل کرده است. در همین حدیث رجاء بن حیاه نقل کرده است درحالیکه در منبع اصلی رجاء بن حیوَه آمده است. او یکی از مفسران قرآن است که در مجمعالبیان و تبیان و تفسیر طبری نامش فراوان آمده است. رجاء بن حَیوَه بن جرول یا جندل اهل غزه فلسطین است. جرول یا جندل از اصحاب رسول خداست که از حضرموت به غزه رفته است. وسائل میگوید عن عزیز بن عمر درحالیکه در امالی میگوید عرس بن عمیره. در رجال عزیز بن عمر وجود ندارد، ولی عرس بن عمیر اهل قبیله کنده است.
تمام راویان حدیث یمنی و اهل حضرموت هستند و حدیثی نقل کردهاند که فضیلت برای خودشان باشد. احادیثی که درباره یمن است و تفسیر آیاتی که درباره یمن است، راویان آن اهل یمن هستند. عدی بن عدی نیز از قبیله کنده است.
در وسائل گفته است: «وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ أَبِي قِلَابَةَ عَنْ أَبِي الْوَلِيدِ عَنْ أَبِي عَوَانَةَ عَنْ (عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ عَمِيرَةَ) عَنْ عَلْقَمَةَ بْنِ وَائِلٍ عَنْ أَبِيهِ مِثْلَه»[3] .
ابتدای همان سند را ابتدای این سند آورده است درحالیکه این سند حدیث دیگری است. در امالی حدیث بعدی را اینگونه ذکر کرده است: «أَخْبَرَنَا الْحَفَّارُ، قَالَ: حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ أَحْمَدَ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو قِلَابَةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو الْوَلِيدِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو عَوَانَةَ، عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ عُمَيْرٍ، عَنْ عَلْقَمَةَ بْنِ وَائِلٍ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: ...»[4] .