99/09/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی (سوره بقره) / تفسیر آیه25/توصیف نعمت های بهشتی برای مؤمنان
﴿وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا قَالُواْ هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾؛[1]
پس از آیه تحدی و اعجاز قرآن و اینکه قرآن معجزه است و کلام الهی است که مثل و همانند ندارد؛ گرچه همه مخالفین هم دست شوند، نمیتوانند همانندش را بیاورند و نخواهند توانست؛ به این آیه رسیدیم که دوزخ، آتشگیرهاش خود مردم و سنگها هستند و آماده برای کافران است که جزای عملشان جز آتش، چیز دیگری نیست؛ در این کریمه 25 با امر بشّر، آیه شریفه آغاز میشود.
گویا در مقابل جزای کافرین و معاندین، جزای مؤمنین و صالحین بیان میشود.
«بشّر»؛ از بشارت است و بشارت معمولا خبر و گزارش خوشحالکننده است؛ اما در اصطلاح قرآنی و اطلاقات قرآنی، اعم از خبر مسرتبخش و حزنانگیز است؛ چنان که دارد و بشرهم بعذاب الیم. بشارت را بشارت گویند، چون در بشره و پوست و چهره انسان، چه خبر مسرت بخش و چه غم انگیز، اثر میگذارد؛ از باب اینکه نشاط و غیر آن در چهره ظاهر میشود، بشارت میگویند.[2]
در تعبیر ایمان قبلا داشتیم که ایمان، اعتقاد و باور است.
«عملوا الصالحات»؛ صلاح یعنی شایسته. توجه دارید قبلا فساد و افساد به عنوان کار انسانهای منافق بیان شد که ادعای اصلاحگری داشتند، ولی مفسد بودند؛ برای مومنان، صلاح مطرح شده است.[3]
واژه دیگر، «أن لهم جنات» است؛ «لام»، چند احتمال دارد:
همه این احتمالات درست است.
«جنات»؛ به معنای پوشش و پوشیدگی است از «جنّ»؛ جنین هم پوشیده میشود؛ جُنة که به سپر میگویند، چون رزمنده را در پوشش قرار می دهد؛ جن هم نامرئی است؛ مجنون هم، عقلش پوشیده شده است. ﴿فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ﴾؛[4] شب هم پوشیدگی دارد؛[5] جنان، بر قلب اطلاق میشود؛ چون روحی مجرد است و قابل رؤیت نیست؛[6] از خود این کلمه جنت، پوشش استفاده میشود. دو اطلاق نسبت به باغ داریم: حدیقه و جنت؛ حدیقه به عنوان مدور بودن و دارای احاطه است و دیوار دارد؛ جنت به عنوان داشتن درختان فراگیر و با پوشش است؛ وجه دوم، در بهشت است. بهشت، پوشیده از درختان است. انبوه درختان در آن هست.
«تجری»؛ جریان و استمرار و ادامه؛
«أنهار»؛ جمع نهر، کوچکتر از بحر و بزرگتر از جدول؛
«رزق»، آنچه نافع برای انسان است؛[7]
«ثمره»، نتیجه شی است؛[8]
«أوتوا»، دادن است؛
«متشابه»، سنخیت است؛
«ازواج»، جمع زوج؛ زوج و زوجه، غلط مشهور است؛ ازواج جمع زوج است و اعم از مرد و زن است؛
«مطهره»، به معنای پاکی و آلوده نبودن است؛[9]
«خلود» هم، به معنی بقا و ماندن است.[10]
آیه شریفه، در مقام این است که برای مؤمنان و کسانی که صاحبان کار شایسته هستند، بشارت بهشتی دهد که درختانی و نهرهایی دارد؛ هرچه میوهای از این درخت استفاده کنند، میگویند: همانند این را قبلا به ما دادهاند.
اصل اساسی است؛ الآن متشابه و همانندش را دیدیم؛ این بهترین دلیل بر تمثل عالم دنیا برای عالم آخرت است.
﴿وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ﴾.[11] این بهشت نعمتها و میوههایی دارد که میگویند: نمونه این را در دنیا داشتیم؛ سبب این میوه، ایمان و عمل صالح است که در دنیا خدا به ما داده است؛ این میوهها متشابه است؛ اینها اینقدر شکرگزار هستند. ﴿فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ﴾.[12] همه را نعمتهای الهی میدانند؛ میگویند: اینها از حضرت حق است؛ به خاطر اعمال شایسته ما به ما عنایت کرده است.
احتمال دیگر این است که نعمتهای آخرت، مشابه دنیا است؛ با این تفاوت که نعمتهای آخرت، بر خلاف دنیا استمرار دارد. از «جنات تجری من تحتها الانهار» استفاده میشود که رابطه انسان بهشتی با بهشت، رابطه مالک و مملوک است؛ بهشت، کاملا در اختیار آنها است؛ اعمالشان، علت تکوینی بهشت است؛ از اینها جدا نیست.
ان شاءالله خدا به همه ما توفیق دهد که جزو کسانی باشیم که مؤمن و صالح باشیم که علت تکوینی ﴿لَهَا مَا كَسَبَتْ﴾،[13] را به دست آوریم. ﴿وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ﴾،[14] به خاطر کارهای آنها است. جنات هم، به خاطر اعمال بهشتیان است. تفاوت ملکیت اینجا با عالم آخرت این است که در عالم آخرت، ملکیت اعتباری نیست، ولی در دنیا اعتباری است؛ در آخرت تکوینی و حقیقی است.