99/08/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی (سوره بقره) /آیه 1/نظر استاد در حروف مقطعه
در بیان حروف مقطعه قرآن عرض شد یک احتمال این است که اصلاً اینها قابل تفسیر نیستند؛ چون خارج از علم بشر هستند. مفسر دستش به تفسیر حروف مقطعه قرآن نمیرسد.
دیگر اینکه قابل تفسیر هستند، ولی تفسیر آنها را جز راسخون در علم نمیدانند. نظریه دیگر اینکه اینها رمزهای نامها هستند، یا نامهای کتابهای آسمانی، یا نامهای اسمای الهی، یا نامهای انبیا، یا نامهای تاریخ و رموزی برای حوادث. احتمال دیگر اینکه این حروف مقطعه حروفی هستند که اشاره دارند به اینکه قرآن از همین نمونه حروف تشکیل شده است، اما در عین حال با اینکه ماده اینها که حروف است عرضه شده، دیگران نمیتوانند مثل قرآن بیاورند. این دلیل بر اعجاز قرآن است. بساطت و ترکیب حروف و آیات، هر دو خارج از این است که بتوانند مثل قرآن را بیاورند؛ هم برای اسکات خصم و هم تحدی دیگران. نشانهای از اعجاز و جاودان بودن آیات شریفه قرآن است.
احتمالات دیگری که تا حدود 30 یا 40 احتمال با احتمالهای جزئی و مختلف گفته شده است. برخی هم قابل جمع است.
با کمال معذرت از همه صاحب نظران که نظرات مختلف دادند و سعیشان مشکور است عرضی داریم که شاید جامع خیلی از نظریاتی باشد که خواندیم و نظریاتی که نگفتیم.
شکی نیست این حروف بسیط هستند. همانطور که از شهرت آنها پیدا است، حروف جدا شده و تقطیع شده هستند.
ما چون نظرمان در قرآن این است که همانطور که قرآن نازل شده است، لذا معتقدیم این حروف در جایگاههای خودشان قرار گرفتند و چه در سور مکی و چه در مدنی (بقره و آلعمران)، جایگاه مخصوص به خود دارند. قرار گرفتن در صدر و آغاز این سورههای 29گانه، قرارگاه توقیفی است، نه اینکه هر طور باشد و خواهد شد، بیاید. هیچ کس مجاز به جایجایی این حروف - حتی با حروف با سور دیگر - را ندارد. ما قائل به توقیفیت جایگاه و مکان و مکنت حروف مقطعه هستیم.
مطلب دیگر اینکه با همین نظریههای مختلفی که در تفسیر، اینها بیان شده است، نمیتوان گفت نظریه قطعی همین است. در تمام قرآن باید با شاید پیش برویم، نه باید. احتمال بدهیم. اینکه قرآن - با این همه تفسیر - بکر وارد قیامت میشود، معنایش همین است؛ به ویژه با حروف مقطعه.
این حروف، حروف احتجاجیه هستند؛ یعنی حروفی که حجت برای تابع قرآن و حجت برای منکر قرآن هستند. هم حجت به نفع مُدّعِی و هم علیه منکر است. میبینیم که در بعضی از روایات، حروف مقطعه قرآن مورد احتجاج قرار گرفتند. ﴿فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ﴾[1] در قرآن شامل اینها هم میشود.
نکته بعدی اینکه این حروف شک و شبههای نیست که حروف رمزیه هستند. حروف مقطعه، توقیفیهی رمزیهی احتجاجیه است.
شاید رمز اسمای الهی باشد. ﴿و علم الآدم الاسماء کلها﴾.[2] تفضیل و تفضل همه موجودات و انسانی که احسن المخلوقین است ﴿فتبارک الله احسن الخالقین﴾.[3] تفضل انسان به دانایی و دارایی اسمای الهی است. آیه ﴿و علم الادم الاسماء﴾،[4] مؤید همین مطلب است. این آدم گرچه آدم شخصی است، ولی نوع جناب آدم است که شاید در هر زمان، تشخصات و افراد مخصوص به خود را داشته باشد؛ انسان کامل. امام مهدی موعود موجود، تحت اشراف وجود ولایی ایشان هستیم. این حروف رمز اسمای الهی هستند.
این حروف مقطعه، وسیله تشکیل اسمای موجودهای هستند که در اختیار من و شما است. برای همین این حروف را به صفتی به نام نوری مینامیم؛ چرا؟ چون منشأ تشکیل اسمای موجود و حتی اسمایی که شاید موجود نباشند و در دسترس نباشند، ولی اولیای الهی با این حروف بتوانند نامهایی تشکیل دهند که آثار تکوینی هم دارند.
نکته قابل اهمیت همین است که اکثر اسمای موجود که در اسماءالله است، مثلا در دعای جوشن کبیر، 1001 اسم است، یا در بعضی روایات ومنابع، صد اسم، یا خلاصه شود امهاتش به 7 اسم، اولین حروف آنها از همین حروف نورانی است. اکثر اسمای الهی از این حروف شروع میشود، غیر از ودود و غفور.
﴿نزل احسن الحدیث کتابا متشابها مثانی﴾.[5]
این حروف مقطعه، پیشنیاز و آغاز ورود در خزائن و مفاتیح و مفاتح اسمای الهی هستند. ﴿و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو﴾.[6] جز افراد مأذون، کس دیگری خزائن غیب خدا را نمیداند.
بحمدالله به برکت آیات قرآن به این نتیجه رسیدیم که این حروف در آغاز سورهها پیشنیاز ورود در آیات بعدی است. سوره آغازین قرآن به حروف مقطعه که سوره مبارکه بقره است، بیشترین تفسیر حروف مقطعه را دارد.
ما قائل به تفسیر حروف مقطعه هستیم. اگر حروف مقطعه همه رمز باشد، با کتاب هدایتی ناسازگار است. بله به عنوان نفس حروف رمز باشد و کسی متوجه نشود؛ ولی اگر قرار باشد همه رمز باشد، با کتاب هدایتی ناسازگار است.
حروف مقطعه برای برخی رمز و برای برخی رمز نیست. بله کسی رمزی حرف میزند و برای کسی رمز است و برای دیگری نیست. ما در حروف مقطعه همین را قائلیم. در متشابه هم نظرمان این است که شاید آیهای، کلمهای، حرفی برای عدهای متشابه باشد، ولی برای عدهای متشابه نباشد.
﴿فضلنا بعض النبیین علی بعض﴾.[7]
﴿و لقد کرمنا بنی آدم﴾.[8]
این حروف نورانی قابل تفسیرند. تفسیرشان از آغازین حروف و کلمات و آیات بعد از خودشان شروع میشود.
الف لام میم در سوره بقره مفسِّر است. مفسِّر و مفسَّر آن، ذلک است؛ یعنی مبدأ آن غیبی است. اینها رمزهایی است بین خدا و بین عبد خدا. عبداللهی که عبده است. رمزی است بین حضرت حق و نبیای که خاتم انبیا است. به تعبیر امام هادی (علیهالسلام) در زیارت غدیریه: «الخاتم لما سبق و الفاتح لما استقبل».[9]
اگر این حروف را بسط بدهیم، 29 سورهای میشود که هر سوره آیات مختلف میشود. این 29 سوره ببینید چند آیه دارد. بیشترین آیات را سوره بقره دارد. 286 آیه. آلعمران هم 200 آیه.
حروف مقطعه در سوره مبارکه بقره میشود گفت که تفصیل این حروف، 286 آیه است. «الم» در سوره آل عمران که 200 آیه است و آخرین آیهاش این است: ﴿یا ایها الذین امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا واتقوا الله لعلکم تفلحون﴾.[10] اینجا هم 200 آیه بعد تفصیل این حروف مقطعه است.
این حروف، تبیین صراط مستقیم هستند. در بزرگراهها گاهی تابلوهایی است که همه میبینند و گاهی تابلوهای کوچکی است که تیزبینها میبینند. بزرگراه صراط مستقیم این گونه است. مسیر ﴿هدی للمتقین﴾[11] در آخرین آیه بیان شده ﴿لعلکم تفلحون﴾.[12] این حرف را میشود زد.
تأییدی که قائلیم برای اینکه این حروف مقطعه قرآن، اجمالی است که تفصیلش، آیات بعد از این حروف مقطعه است، مثل شکل مخروط و کله قندی است. در رأس این مخروط، آیه شریفه ﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾ و حروف مقطعه است. ﴿بسم الله﴾ در ﴿الم﴾آمد و ﴿الم﴾ در ﴿ذلک الکتاب﴾.[13]
مؤید این مطلب اینکه تمام سورههایی که حروف مقطعه قرآن دارند در آنها حرف رسالت و حرف تنزیل و کتاب بیان شده است. مسائل مرتبط با کتاب بیان شده است.
از آنجا که وضع حروف، اعتباری است و شاید حرفی در زبانی معنایی داشته باشد که در دیگری نداشته باشد، عرضمان نسبت به حروف مقطعه قرآن این است که شاید بگوییم این حروف به لحاظ وضع اعتباری الفاظ و حروف زمان و زبان، مهمل است و چیزی نمیفهمیم، ولی عرض ما این است که تطبیق شده با نظام تکوین وجود است.
خداوند حکمتش این است که برخی حروف قرآن، حروف پیوسته باشند و منشأ کلمات باشند. کلمات دارای معانی باشند و معانی نقل و انتقال داشته باشد. حکمت حکیم مطلقی همانند خداوند اقتضا کرده است برخی از این حروف، ظهور داشته باشند و برخی همین ظهور رمزی را داشته باشند.
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بودکین شاهد بازاری این پردهنشین باشد[14]
حکمت خداوند اقتضا میکند که برخی آیات، ظهور داشته باشند تا عارف و فیلسوف و حکیم و ادیب بفهمد، ولی برخی پردهنشین باشند.
عرض ما این است که این پرده کی کنار میرود؟ در زمان ظهور شاید کشف کامل صورت بگیرد.
«الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین».[15] برای انسان کامل، مکشوف است؛ چه اسم انسان کامل باشد، یا اسم کتاب، یا غیر آن فرقی ندارد. محفوظ است تا وقتش برسد. در دست ولی ظهور دارد. برخی از علوم خاصی که الآن متاسفانه در حوزهها غریب واقع شده است، در برخی نظریات و استفادههای علمی از این حروف استفاده میشود و آثار تکوینی دارد که مؤید همین مطلب است. ما حروف مقطعه را عصاره چنین مطالب مهمی میدانیم.
از این 29 حرف، 14 حرف نورانی به عنوان اسّ و اساس کلمات و حروف قرآن بیان شده است. جالب این است که اولین حرفی که در قرآن ترتیبی و آیات آن که در دست من و شما است، حرف شریف الف است.
مؤید اینها هم آن روایاتی است که همین طور حروف را به عنوان مبادی اسمای اعظم الهی مطرح کردند.
چند روایت از باب تیمُّن مطرح میکنم:
در نور الثقلین و تفسیر برهان و کنز است:
«ألم وكل حرف في القرآن منقطعة من حروف اسم الله الأعظم الذي يؤلفه الرسول والامام (عليهماالسلام) فيدعو فيجاب».[16]
مقطع یعنی مجزا شده و پخش شده. اگر امام آن را بخواند، مستجابالدعوه است.
«هو حرف من حروف الاسم الأعظم المنقطع فی القرآن. فإذا ألفّه الرّسول أو الإمام فدعا به أجیب».[17]
«طسم حرف من حروف اسم الله الاعظم المرموز فی القرآن».[18]
قرطبی در تفسیرش نقل میکند: «عن امیرالمؤمنین: ان الحروف المقطعة فی القرآن اسم الله الاعظم الا انا لا نعرف تألیفه منها».[19]
میفرمایند ما تألیفش را نمیدانیم. اولیای الهی هم در آگاهی به این اسما دارای مراتب باشند، اشکال ندارد.
ما نظرمان این است که جامعترین روایتی که تفسیر حروف مقطعه قرآن در آن بیان شده، همین روایت است:
سفیان ثوری از امام باقر (علیهالسلام) سؤال میکند: يا ابن رسول الله ما معنى قول الله عز وجل:( الم ) و ( المص ) و ( الر ) و ( المر ) و ( كهيعص ) و ( طه ) و ( طس ) و ( طسم ) و ( يس ) و ( ص ) و ( حم ) و ( حم عسق ) و ( ق ) و ( ن )؟
همه حروف مقطعه در آن هست. مجموعش را ملاحظه کنید.
حضرت فرمودند:
«ألم فی أول البقرة فمعناه أنا الله الملک و أما ألم فی أول آل عمران فمعناه أنا الله المجید ...».[20]
همه اینها رموز آغازین اسمای الهی قرار دادند. حروف مقطعه قرآن، رموز اسمای الهی است.
این حروف مقطعه حروف رمزیهی مفسره هستند، نه اینکه بیتفسیر باشند. در عین حال که تفسیر شدهاند، ولی لا یعلم تفسیرها الّا ﴿الراسخون فی العلم﴾.[21]
برخی گفتند حروف مهمل هستند، ولی اینها مهمل نیستند؛ بله، کلمه ساخته نشده، ولی اشاره به اسمای مفسره هستند.