99/08/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی (تفسیر سوره حمد) / تفسیر آیه (صراط الذین أنعمت علیهم ...)/مصادیق نعمت در قرآن
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾[1]
﴿الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[2]
﴿الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ﴾[3]
﴿مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾[4]
﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾[5]
﴿اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ﴾[6]
﴿صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ﴾[7]
الحمد لله خدا را شاکریم که در محضر قرآنیم رب انعمت فزد. در بیان کریمه ﴿صراط الذین انعمت علیهم﴾ عرض شد چند راه نیست که بگوییم راه مُنعمٌ علیهم و راه مغضوب علیهم و راه ضالین. بلکه یک راه بیشتر نیست آن هم راه مستقیم است. ولی از توابع و از اعراض صراط مستقیم که راه منعم علیهم است، صراط مغضوب علیهم و لا الضالین استخراج میشود. یعنی آنانی که در صراط مستقیم قرار گرفتهاند نه اختلاف دارند و نه تخلف دارند. تخلف یعنی اینکه حلقه مفقوده داشته باشند. به تعبیر جدید یعنی راه بریده ندارند. راهشان مقطوع و قطعه قطعه و جدا شده نیست. صراط پیوسته است نه گسسته. متصل است. و از نفس انسان آغاز میشود و تا خدای انسان و تا جنت انسان و نتیجه هدایتی انسان ادامه مییابد. اختلاف هم ندارد یعنی ناهمگون و نا هماهنگ نیست. هماهنگی دارد. اگر قرار باشد تشبیه کنیم رونده در صراط مستقیم وقتی که در صراط مستقیم قرار گرفت باید مراقبت تداوم راه داشته باشد.
بزرگراه پیوسته هماهنگ و متصلی است که تا حق و تا جنت و بهشت و آن هم تا جنت ذات انسان را هدایت میکند. ﴿فاذخلی فی عبادی و ادخلی جنتی﴾.[8]
برای همین انسان در صراط مستقیم که قرار گرفت باید مراقبت جریانهای انحرافی باشد. تعبیر به جریان میکنیم. نه راه انحرافی. راه انحراف ندارد. این جریان انحرافی یکی مغضوب علیهم و دیگری ضالین هستند. طبق این تقسیم مردم و انسان به سه گروه تقسیم میشوند. منعم علیهم، مغضوب علیهم و گروه و لاالضالین. که یک گروه سعادتمند است و دو گروه شقاوتمند هستند. و در سوره مبارکه واقعه اصحاب المشئمه و اصحاب المیمنه و السابقون السابقون[9] است. یعنی آن جا یک گروه انحرافی و دو گروه اهل نجات ناجی و منجی هستند. هم خودشان اهل نجات هستند و هم نجات دهنده هستند. منتها دارای مراتب است.
با توجه به آیات قرآن ﴿صراط الذین انعمت علیهم﴾ به عنوان مصادیق منعم علیهم طبق آیه 69 نساء نبیین شهدا صدیقین و صالحین هستند که رفاقتشان همگام است. و در رفاقت هم تخلف ندارند. نه حلقه مفقوده دارند و نه وصله ناجور. هرچه هست زیبایی است. صراط مستقیم صراط زیباییها و هماهنگیها و پیوسته است.
حالا اینکه اینها اهل نعمت هستند این نعمت در آیات قرآن مصداقش چیست؟ چون تفسیر یک قسمتی اش بیان آیه است. ما عرض کردیم نعمت یعنی خوشگوار، آرامش، آسایش و نعومت. نوم الناعم. ثوب الناعم[10] این تعبیرها را عرب برای بیان آسایش های زندگی و رزق مادی دارد. یکی از مصادیقی که میتوانیم به عنوان نعمت مطلق بگوییم یعنی ولایت. چرا که صراط مستقیم یعنی ولایت. ﴿صراط الذین انعمت علیهم﴾ یعنی صراط اولیای الهی و ولایت. آیه شریفه قرآن را بنگرید که در آخرین ماههای زندگی رسول مکرم علیه آلاف التحیة و الثناء نازل شد: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي﴾.[11] نعمت را بر شما تمام کردم. این نعمتی است. می شود بگوییم نعمت ولایت منتسب به حضرت حق است و انتخاب در آن نیست. و اگر کسی انتخاب را در نعمت ولایت مطرح کند مغضوب علیهم و ضالین است. قطعا چنین است. چون فرمود نعمتی. اکمال دین و اتمام نعمت در این آیه جز ولایت نیست.
2.2- ائمه علیهم السلام
آیه دیگر این است ﴿ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ﴾.[12] جالب این است که گفتیم صراط مستقیم از دنیا شروع می شود اما در دنیا پایان ندارد. این بزرگراه از دنیا شروع می شود و تا قیامت ادامه دارد. و حتی از معبر جهنم عبور میکند. امام صادق علیه السلام در این کریمه فرمودند: «نحن من النعیم».[13] ما از نعمتهایی هستیم که از شما سؤال میکنند.
پس مصداق مهم و اطلاقی نعمت، بحث ولایت است.
یکی دیگر از مصادیق نعمت که خیلی مهم است و هر لحظه انسان مورد تنعم و نعمت است این است که نعمت به معنای توفیق و تایید الهی است. اینکه مؤید من عند الله باشد.دیدید شاگرد نسبت به استاد و پدر نسبت به فرزندان میگوید موفق و مؤید باشی یعنی مورد نعمت قرار گیری.
آیه کریمه را ملاحظه بفرمایید: ﴿يَا عِيسى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ﴾.[14]
هم جناب عیسی علیه السلام که میرفت خاتم انبیای الهی شود و نشد. بحثی است که چرا نشد در مباحث آینده ان شاء الله خواهیم رسید. و خودش و هم مادرش مؤیّد من عند الله شد.
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد[15]
و به قول شاعر
در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوستدر صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست[16]
خیلی تعبیر خوبی است. چون موید و موفق من عند الله است. ﴿وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ﴾[17] تبریک هم در نعمت است. تبریک بدون نعمت نیست.
و چون هفته وحدت و ولادت رسول مکرم اسلام و امام صادق علیهما السلام را پشت سر گذاشتیم، یکی از نعمتهایی که باید مراقبت کنیم، وحدت و اتحاد است.این از صراط مستقیم استفاده می شود. چون صراط مستقیم نه تخلف دارد و نه اختلاف دارد. مقابل اختلاف وحدت و اتحاد است. اتحاد نعمت الهی است که با ولایت الهی تأمین میشود. و عرض ما این است که ولایت الله الکبری خط سیر صراط مستقیم است و به عبارت بهتر حبل الله است. حبل اللهی که از جانب خدا است تا انسان. یک طرفش حضرت حق است و طرف دیگرش انسان است. و از این طرف هم که می خواهد بپیماید از انسان تا خدا است ﴿وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا﴾.[18]
کسانی که خدای نخواسته با ولایت زاویه پیدا کردند با خودشان زاویه پیدا کردند، با وحدتشان زاویه پیدا کردند با اختلاف و اتحادشان زاویه پیدا کردند و دچار اختلاف شدند. نعمت الهی در وحدت امت و در اتحاد امت متجلی است. و به عنوان نعمت الهی مطرح است.
میشود گفت از مصادیق نعمت این است که انسان بهشتی میشود. از ﴿سَوَاء الْجَحِيمِ﴾[19] به ﴿سَوَاء السَّبِيلِ﴾[20] میرسد. چقدر قرآن قضیه منفصله حقیقیه را در اکثر جاها استفاده می کند. ﴿سَبِيلَ الْغَيِّ﴾[21] و ﴿سَبِيلَ الرُّشْدِ﴾.[22] ﴿أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ﴾[23] و صراط مستقیم در مقابل ﴿سواء الجحیم﴾[24] که قضایای منفصله حقیقیه قرآن است. که از آغاز خلفت تا پایان خلقت و تا نتیجه مطلوب که عبادت و هدایت و جنت است ادامه مییابد.
آیه شریفه دارد که ﴿وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ﴾[25] اگر بهشتی میشویم به برکت خودشان است.
صراط مستقیم این است که انسان ببیند هر لحظه با نبی و ولی هست یا خیر. ﴿إهدنا الصراط المستقیم﴾ یعنی ﴿يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا﴾[26] و یعنی اینکه ﴿يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا﴾.[27] دادش بلند می شود. اگر یک مقدار کمی انحراف برود فاصله می گیرد.
اینکه سمت کعبه نماز میخوانیم خودش یک ترسیم صراط الی الله است. اگر در خانه که نماز می گیرید یک سانتی متر فاصله بگیرید تا به کعبه برسد فرسخ ها فاصله میشود. اگر ذره ای با ولایت و نبوت و امامت زاویه پیدا کنیم دادمان بلند میشود که ﴿یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا﴾. لذا هر لحظه نیاز به مراقبت دارد.
گفتیم ورود به صراط مستقیم دقت میخواهد و تداوم در صراط مستقیم دقت بیشتری میطلبد.
چون افرادی هم که در صراط هستند باید مراقب سه صفت شان باشند:
1) اهل دقت باشند؛ یعنی مع الرسول و مع الولی باشند.
2) اهل سرعت باشند. ﴿وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ﴾.[28] کندروی و تندروی اصطلاحی (جلو افتادن از ولیّ) هم مطلوب نیست ولی تندروی با ولی خوب است.
3) سبقت بگیرند. تا جایی که به ﴿فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ﴾[29] برسند. خیرات هم یعنی نعمات.
در ولایتمداری، اتحاد و در رسیدن سبقت بگیرید. و سبقت و سرعت با دقت مطلوب است.
می شود گفت: منعم علیهم طبق کریمه سوره مبارکه واقعه به اصحاب الیمین و مقربین تقسیم میشوند.
یکی از نعمتهای الهی توفیق است که مانند ایمان و هدایت دارای مراتب است.
و چنانچه در پیمودنشان دارای مراتب هستند در رسیدن هم دارای مراتب هستند. این نکته مهمی است. ﴿إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ﴾.[30] ﴿إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا﴾.[31] همین طور ﴿وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا﴾.[32] و همین طور تا میرسد به جایی که ﴿وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ﴾.[33] دوندههایی که سرعت میگیرند تا سبقت میگیرند و دقت می کنند که به دیگری برخورد نکنند. اگر برخورد کنند بین راه افتادند. وقتی میرسند نفس نفس میزنند. این متنافسون یعنی صاحبان نعمت. ﴿وَمِزَاجُهُ مِن تَسْنِيمٍ عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ﴾[34] تسنیم جایگاه انسانهای مقرب است. پس چنان که در دنیا مراتب داشتند در نعمتهای آخرتی هم اهل صراط مستقیم مراتب دارند. با این مطلب دقیقی که محضرتان عرض می کنیم اینها در رسیدن به لقای الهی برخی در جنت فعل و برخی در جنت صفات و برخی در جنت ذات هستند.
و میشود این حرف را زد که هدفهای میانی برخی از صراط مستقیم هدفهای نهایی برخی دیگر است. در مسابقات جسمانی این قابل تصور است ما عرضمان این است که اینجا هم همین طور است. خوشا به حال کسانی که حسن اولئک رفیقا بشوند. ما اگر رفاقت با ولایت داشته باشیم و همگامی با رسالت داشته باشیم و به عبارت شریفه قرآن ﴿وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[35] بودیم، ﴿وَتَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَارِ﴾[36] هم خواهیم شد. خداخدای ما بلند میشود که ﴿توفنا مع الأبرار﴾ و این ابرار تا جایی می رسند که میشوند جزو اصحاب مقرب. و تا جایی میرسند که دیگر به تعبیر ائمه ما و رسول مکرم اسلام علیهم السلام «سلمان منا اهل البیت»[37] می شوند. از ایران این مسیر را رفته این قدر خودمانی شده که سلمان منا اهل البیت شده است. و این معنی ﴿مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم﴾ [38] است.
و محور صراط مستقیم جزو نبوت، صداقت، شهادت و صلاح و در یک جمله جز نعمت چیز دیگری نیست. و می توانیم بگوییم نعمت هم در اطاعت است. ﴿وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَرَسُولَهُ﴾[39] است. و در مقابلش ﴿وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينًا﴾[40] است. نعوذ بالله من سیئات أعمالنا و شرور أنفسنا.
پس نتیجه این شد که مقابل نعمت غضب و ضلالت است. و غضب و ضلالت گرچه دو وصف است ولی شاید در مصداق یکی باشد. مثل اینکه بعضی از مفسرین گفتند: مغضوب علیهم یهود باشد یا ضالین مسیحیان تثلیثی باشد. دوگانه پرستی یا سهگانه پرستی باشد. هر یک از این دو باشد با یگانه پرستی مخالفت دارد. پس دیدید که گروه صراط مستقیم دو گروه دیگر را دارد.
نکته دیگر
جالب اینجا است که ﴿صراط الذین انعمت﴾ همانند اصل صراط که این بدل آن است، مفرد آمده است. اما غیر المغضوب علیهم و ضالین جمع آمده است. میشود این را استفاده کرد که ﴿قَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ﴾.[41] رهروان راه ولایت اندک هستند. «اللهم انا نشکو إلیک فقد نبینا و غیبة ولینا و کثرة عدونا و قلة عددنا و تظاهر الزمان بنا و شدة الفتن علینا».[42] یعنی راهروندگان در صراط مستقیم نگران وحدتشان نباید باشند. چون وحدت از خصوصیات نعمت است.
اینها به جایی میرسند که پاداشی که به نعمتشان میدهند هر یکی پاداش خاص به خودشان است.
﴿فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ﴾.[43] دو دو تا چهار تا است بعد از حق جز ضلال چیز دیگری باقی نمی ماند. و شاید اینکه ضلالت آخر سوره حمد آمد برای همین جهت باشد که هدایت است و ضلالت است. و کسی که ضال است از اول بیراهه رفته است و گمان کرده که در راه است.
از امام صادق علیه السلام از این آیه سوال کردند ﴿صراط الذین أنعمت علیهم﴾ کی هستند؟ حضرت فرمودند «یعنی محمدا و ذریته صلوات الله علیهم اجمعین».
یا از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام سؤال کردند صراط الذین انعمت علیهم کیست؟ فرمودند: «فتلک النعمة التی انعم الله عز و جل علی من کان قبلنا من النبیین و الصدیقین فنسأل الله ربنا أن ینعم علینا کما انعم علیهم».[44]
میشود گفت در این صراط مستقیم ما در میانه این راه هستیم که با دقت و سرعت و سبقت میتوانیم به نتیجه برسیم.
امام باقر علیه السلام فرمودند: «نحن من نعم الله علی خلقه».[45] ما از نعمتهای الهی بر مخلوق هستیم. اینها از مصادیق نعمت هستند. ضال و مغضوب هم جز کسانی که از مسیر عبودیت خارج شدند چیز دیگری نیست.
حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: «من تجاوز بأمیر المؤمنین علیه السلام العبودیة فهو من المغضوب علیهم و من الضالین».[46]
همان جمله ای که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند دو طایفه به خاطر تو علی جان دوزخی شدند. «مبغضٌ قال و محبٌ غال».[47] و مجمع اضداد بودن حضرت امیرالمؤمنین هم همین است.
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام هم خودشان فرمودند: «کل من کفر بالله فهو مغضوب علیه و ضال عن سبیل الله».[48] یک موجبه کلیه است. می شود گفت که در پیمودن صراط مستقیم باید مراقبت کنیم از خود صراط مستقیم خارج نشویم. بلا تشبیه در تشبیه مناقشه نیست رانندهای که از تهران به قم میخواهد بیاید بزرگراه را که پیدا کرد می تواند مستقیم بیاید فقط باید به چپ و راست نرود. «الیمین و الشمال مضلة و الطریق الوسطی هی الجادة».[49] خود صاحب راه ولایت اینگونه فرمودند. خود ولی فرمود به چپ و راست نزنید به نتیجه می رسید. پس ما باید خیلی دقت داشته باشیم چپ و راست در این مسیر نرویم
ائمه ما علیهم السلام فرمودند: «تسنیم اشرف شراب فی الجنة یشربه محمد و آل محمد صِرفاً. و یمزج لاصحاب الیمین و سائر اهل الجنة».[50]
تابلوی نزدیک به پایان صراط مستقیم که بزرگراهی است که دقت و سرعت و سبقت میطلبد و مصداق نعمت است این تابلو پایانش تسنیم است که شراب خاص است.
﴿و سقاهم ربهم شرابا طهورا﴾.[51]
همه این را مینوشند. و دیگر نعمتیافتگان در صراط هم این شراب را میخورند؛ ولی به تعبیر این روایت مزجش برای اصحاب یمین مختلف است.
خدایا ما به برکت این صراط مستقیم قسمت میدهیم که به مرحله ای برسیم که توانایی چشیدن شرابهای بهشتی را داشته باشیم. هرچه نقمت و ابتلایمان در دنیا بیشتر باشد و سعه صدرمان و سعه گوارش مان برای شراب تسنیم بهشتی بیشتر میشود. ما ظرف وجودی مان و استعداد ملکوتیمان را ببریم منتهی از همین ملک باید برداشت، نتیجهاش رسیدن به اشرف نعمت است.
جالب اینجاست که مراقبت دقیق که باید داشته باشیم این است که خود این صراط ما را به عجب وادار نکند. «فاتقوا سکرات النعمة واحذروا بوائق النقمة».[52]
اینجا است که گاهی برخی متأسفانه سُکر نا بجا دارند و مستی نا بجا دارند. این مستی اگر در نتیجه باشد مطلوب است آن همان سکرات ملکوتی است اگر خدای نخواسته در میانه راه باشد سکر و مستی نامطلوب است. برخی گمان نکنند که حالا که میگویند اشهد ان علیا ولی الله یا حجةالله کار تمام شد. نه ما باید هر لحظه بگوییم الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة أمیرالمؤمنین و ذریته المعصومین. پس همه چیز با حمد شروع می شود.
عرض پایانی ما این است که در سوره حمد انسان سالکی است که با حمد شروع میکند با ربوبیت ادامه میدهد با رحمانیت و رحیمیت راهنمایی می شود با مُلکیت و مَلِکیت و مالکیت یوم الدین دنبال نتیجه است با عبادت و استعانت طی طریق دارد و با هدایت و نعمت به نتیجه میرسد و با غیر المغضوب علیهم و لا الضالین هم آنهایی که از مسیر افتادهاند را میشناسد. پس باید دشمنشناس بود. که دشمن شناسی هم از مسیر و طی طریق است. و این معنای ولایت و برائت هم جز این نیست.
وارزقنا صراط مستقیم و ان شاءالله به برکت ولایت بتوانیم در صراط مستقیم حرکت کنیم که خود قرآن هم یکی از صراط مستقیم است و از هواها دور باشیم. آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.