1400/03/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره بقره)/سوره بقره آیات 75 الی 81/بینش یهودیان نسبت به کتاب مسلمانان، یهود اهل نفاق و تحریف
﴿ أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾[1]
﴿وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[2]
﴿أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ﴾[3]
﴿وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ﴾[4]
﴿فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۖ فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ﴾[5]
﴿وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَةً ۚ قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ ۖ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴾[6]
﴿بَلَىٰ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[7]
1. گروهی از اینها کلام الهی را میشنیدند و بعد از آگاهی، آن را تحریف میکردند؛ هم تحریف لفظی و هم معنوی. وقتی با مسلمانان مدینه ملاقات میکردند یهودیان میگفتند با شما هستیم. وقتی بین خودشان بودند میگفتند گشایشهایی که خدا به شما داده اینها را به مسلمانان میدهید که با آیات تورات با شما محاجه کنند؟ آیا نمیدانید خدا آشکار و نهان شما را میداند. بما فتح الله علیکم یعنی تورات. اینها یک گروه بودند که در باره اینها صحبت کردیم که عالمان آنها بودند.
2. گروه دیگر امّیون و درس نخواندهها بودند که تورات را نمیدانستند مگر به صورت آروزها. امی یعنی منسوب به ام و مادر. یعنی فرهنگ مادری را فقط دارند. درس نخوانده بودند. الف و لام کتاب عهد است. امانی جمع امنیه است و امنیه اصلش امنویه بر وزن افعوله است. به معنی اندازهگیری است. در این باب یعنی آرزو کردن چیزی که در خیالشان میگذرد. اینها از تورات جز آرزوهایی در ذهنشان نبود. جز گمانشان چیزی نداشتند. خیالپردازی میکردند.
ویل یعنی وای. هم تهدید و هم عذاب است. وای بر کسانی که تورات را با دستانشان مینویسند و بعد میگویند این را خدا گفته است تا برای دنیا ثمنی بخس بگیرند. برای منافع دنیوی علمایشان این کار را میکنند. وای بر نویسنده اینها و وای از چیزی که به دست آوردند. تنها آیهای که کلمه ویل سه مرتبه تکرار شده است این آیه است؛ برای دانشمندان یهودی. سه عالَم دارند. دنیا، برزخ و قیامت و در هر سه عالَم زیان میکنند. به خاطر آنچه مینویسند و آنچه تحریف کردند و آنچه کسب کردند وای بر آنها.
یهودیها میگویند عذاب نمیشویم یا اگر عذاب شویم چند روز مشخص بیشتر نیست. بگو از خدا چنین عهدی گرفتید؟ اگر از خدا عهد گرفتید خدا خلف عهد ندارد و یا بر خداوند افترا میبندید. این مصادیق تحریف است.
بَلَىٰ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
خطیئه را خطیئه گویند چون قدمهای انسان اشتباهی میشود. کسی که گناه و خطا به دست میآورد آنها را طوری احاطه میکند که نمیتوانند مسیر دیگری بروند. بشارتهای تورات را برای رسول اسلام صلی الله علیه و آله داشتند ولی عمل نکردند. دست انسان خالی میشود. سیئه از جانب حضرت حق است و خطیئه از جانب انسان. اینها اصحاب آتش و جهنم هستند و در آن جادوان هستند. یعنی در مقابل نظریه آنها که میگفتند ایام معدودی در آتش هستیم یا عذاب نمیشویم میفرماید شما در این آتش مخلد هستید.
از این چند آیه که محضرتان عرض شد این استفاده میشود که یهود اهل تحریف هستند. تحریف لفظی و معنوی. اهل نفاق هستند میگفتند ما با شما هستیم. مانند منافقان که در صدر سوره بقره بود همین حرفها را میزندند. منافق یهودی و مسلمان به ظاهر داریم. اینها دو دسته هستند علمای آنها و امیها. امیهای آنها تقلید کورکورانه داشتند. میشود گفت مصداق تحریف را خداوند بیان کرده است. کلی تحریف و مصداق آن آمده است. فویل مصداق تحریف است که بدترین نوع تحریف تحریف عالمانه است. اگر عالمی فاسد شد عدهای را فاسد میکند؛ اذا فسد العالم فسد العالم.
ارتباط این آیات صریح است. در آیات گذشته حالات بنی اسرائیل بیان شد و اینجا حالات مردم بنی اسرائیل و عالمان یهودی که متعمداً تحریف میکنند و عامیانی که ناآگاهانه دچار خطا میشوند، را بیان می کند. ولی هر دو در کسب سیئه و احاطه خطیئه مشترک هستند. یکی تحریف و دیگری قصور در تقلید کورکورانه.
عنوان کسب مطلق است و هم برای خوبی و هم برای بدی به کار میرود؛ ﴿لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ﴾.[8]
نتیجه گناه بنی اسرائیل این بود که گناه را سبک میشمردند و سرمایه خود را با زیان معامله کردند. تا قیامت آنها سیئه شان دامنگستر است. خطیئه گسترده محیط بر صاحبش میشود. طوری که مخلد در آتش میشوند. در اینجا معیار خلود بیان شده است. تا انسان به ختم الله علی قلوبهم نرسد به خلود نمیرسد.
اینها هیچ گونه ارادهای از خود ندارند. حکم خداوند تخلف ندارد. بخشی از خلود اینها این است که هم سنخ عذاب الهی میشوند. عذاب هر کس به حسب خودش است. اینها خشونت را انتخاب کردند و نارسایی را و تقوا را پیش نگرفتند و در عذاب مخلد هستند.