1400/03/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره بقره)/سوره بقره(آیات70الی 72) /ماجرای اختلاف بنی اسرائیل و عوامل قساوت قلب
﴿وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا ۖ وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ﴾[1]
﴿فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا ۚ كَذَٰلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَىٰ وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[2]
﴿ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ۚ وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾[3]
فادارئتم از درء به معنای اختلاف و تخاصم است. از نفساً بر میآید که قتلتم نفساً یعنی ذات متشخصه را کشتن. قتل مربوط به یک شخصیت بوده است.
اختلاف در بنی اسرائیل در اثر قتلی بود که صورت گرفت و انگیزه آن حسادت بود. حسادت گفته شده سر مسأله ازدواج بود. دو پسر عمو خواستگار یک دختر شدند. یکی دانشمند بود و دیگری فرد غیر متشخص و هرزه بود. دختر را به عالِم دادند. قتلتم نفسا آمده است. آن فرد هرزه شخض عالِم را کشت و انکار کرد. مقتول را نزد حضرت موسی علیه السلام آورند. اختلاف بالا گرفت تا جریان احیای او اتفاق افتاد. فادّارئتم فیها؛ اختلاف افتاد بین آنها و پنهان میکردند. حضرت موسی علیه السلام دستور ذبح گاو را دادند. به همانها که گوسالهپرست شدند. فقلنا اضرب بعصاک الحجر. قبلاً خودشان عصا را زدند. ولی اینجا گفتند فاضربوه بعضی از گاو را به مقتول بزنید. زنده شد. از این استفاده میشود که به نوع اماته و احیا هم اشاره دارد و به شخص اماته و احیا هم اشاره دارد. باید بررسی کرد که به عنوان کلی هم میشود اتفاق بیفتد.
و یرکم آیاته لعلکم تعقلون اشاره به بحث معاد دارد.
اینها قساوت دارند و مانند سنگ بلکه شدیدتر است. چرا که سنگها از میانشان انهار منفجر میشود ولی از نفوس قسیه و شقیه انتظاری نیست. سنگها در اثر آهکی که دارند یا تغییرات سماوی و ارضی منشأ آب میشوند ولی قلوب قسیه این گونه نیستند.
و ان منها یعنی از احجار برخی از خشیت الهی فرود میآیند. این سنگهایی که از کوهها میافتد از خشوع میافتد. تسبیح موجودات قانون الهی و قرآنی است. ولی اینها نه منشأ آب و دریا و کوه هستند و نه خشیت دارند.
در آیه جزئیات حکایت نیست ولی سختگیریهای بنی اسرائیل هست. در کارها باید ان شاء الله را داشته باشیم.
اگر خونی ریخته شد پنهان نمیشود گرچه چند روزی پنهان شود. عامل احیا اسماء الهی و اسماء خمسه طیبه بود.
1. کثرت کلام
2. لهو و لعب، شکار کردن و به درگاه سلطان رفت و آمد کردن. اینکه برخی پرهیز میکردند از مقام و ریاست برای این بود که به قساوت نیفتند.
3. گناهان، امام علی علیه السلام می فرماید: ما جفت الدموع الا لقسوة القلوب و ما قست القلوب الا لکثرة الذنوب؛[4] اشک ها خشک نمی شود مگر به خاطر قساوت قلب، و دلها قساوت قلب نمی گیرند مگر با زیاد شدن گناه.
4. کثرت مال؛ که هم دین را فاسد میکند و هم قساوت قلب میآورد.
5. همراهی با بخیل و تایید کار او.
6. پرخوری؛ اینکه مراقب خوراک و خواب نباشد قساوت میآورد. پیامبر اسلام صلی الله عایه و آله می فرماید: من اکل اللحم اربعین صباحا قسا قلبه؛[5] هر کس چهل روز گوشت بخورد، قلبش قسی می شود.
7. غفلت.
8. زیاد خوابیدن
9. زیاد نوشیدن
10. لهو و لعب
11. ذاکر نبودن و ترک عبادت و ذکر
کسی محضر نبی مکرم صلی الله علیه و آله از قساوت قلب شکایت کرد؛ فرمودند علیک بالعدس؛[6] عدس بخور که قلب را رقیق و اشک را جاری میکند.
افتطمعون ان یؤمنوا لکم؛ خطاب به آقا رسول الله صلی الله علیه و آله است و ضمیر یؤمنون به یهودیها است که می فرماید انتظار دارید که آنها به شما ایمان بیاورند و حال آنکه بعد از اینکه کلام خدا را میشناختند تحریف میکردند. هم تحریف لفظی و هم معنوی. جابه جایی الفاظ و مطالب. ارتباط این آیات و با آیات گذشته در حقانیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله است.
و اذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنا؛ مانند منافقین وقتی با اهل ایمان هستند، میگویند ما ایمان آوردیم ولی در خلوت میگویند آیا با اینها حرف میزنید؟ با مسلمانان و مؤمنین حرفهای تورات را نزنید که فردای قیامت علیه شما محاجه کنند و شهادت دهند. آیا نمیدانید خدا آنچه را که شما پنهان میکنید و اعلام میکنید، میداند. یوم تبلی السرائر روز ظهور اسرار است.
یهودیان به دین طمع کردند. آمدند کارهایی را انجام دادند که مسلمانان را ناراحت کنند. این آیات برای آنها نازل شد. اینها کسانی هستند که قبل آمدن پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه صحبت آمدنش را داشتند ولی وقتی شما آمدید حلال و حرام را مخلوط کردند و چیزی را رعایت نکردند. شما از اینها قطع امید کنید. از فریق بر میآید که عدهای تحریف کردند نه همه آنها.