1403/03/07
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی (تفسیر سوره نساء)/تفسیر آیات 169 - 171 /عذاب جهنم در انتظار کافران و ظالمان - لزوم ایمان به خداوند - استناد هدایت و ضلالت به خداوند - نسبت های ناروا به حضرت عیسی (علیه السلام)
﴿إِلاَّ طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللّهِ يَسِيرًا﴾.[1]
﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِن رَّبِّكُمْ فَآمِنُواْ خَيْرًا لَّكُمْ وَإِن تَكْفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا﴾.[2]
﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقِّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاَثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللّهِ وَكِيلًا﴾.[3]
در آیات گذشته، صحبت از ضلالت و کفر و ناسپاسیهای یهود بود. در این آیه هم خداوند میفرماید: «کسانی که به خود و دیگران ظلم کردند و کفر ورزیدند، خدا آنها را نمیبخشد و راهنمایی نمیکند». راهنمایی برای کسانی است که شاکر و مؤمن و عادل باشند. این آیه، هم یهود و هم غیر آنها را شامل میشود. «خداوند جز به راه جهنم، آنها را راهنمایی نمیکند».
بارها گفتیم که هدایت الهی، ابتدایی و پاداشی است، ولی ضلالت، فقط پاداشی است، نه ابتدایی. از اسمای خداوند، «مُضِل»ّ و «مُذِل»ّ است. این «مُذِلّ» و «مُضِلّ» بودن، ابتدایی نیست. انسان، راه خواری و گمراهی میرود و خداوند، آن را اضافه میکند. چون اینها کفر ورزیدند، راهی به جهنم زدند و جهنمآفرینی است. بهشت و جهنم در آینده آفریده نمیشود. ما خودمان هستیم که یا بهشت را میآفرینیم، یا جهنم را برای خودمان میسازیم. کسانی که کفر و ظلم ورزیدند، راه دیگری جز جهنم ندارند و راه کفر، تنها همین جهنم است. اینها در جهنم خالد هستند و این برای خداوند آسان است؛ هم اینکه راهی به جهنم بزند و هم اینها را در جهنم نگه دارد. کسانی که کافر شدند و به خود و دیگران ظلم انجام دادند، راه و نتیجهی دیگری برایشان نیست و - پناه بر خدا - هستند که هستند.
«یا أیها الناس قد جائکم الرسول ...»؛
هم خطاب، عام است و هم رسالت، عام و هم رسولِ رب است. آفریدگار، بستر را فراهم میکند و پروردگار، این را میپروراند. اینجا صفت رب آمده است. ایمان، بهترین چیزها است.
«و إن تکفروا»؛ مردم در برابر رسول، یا کافرند و یا مؤمن. اگر ایمان بیاورند، بهتر است و اگر کافر شوند، آنچه در آسمان و زمین است، برای حضرت حق است. هیچگونه ضرری به حضرت حق نمیرسد. حاکمیت باریتعالی مطلقه است.
خداوند، هم علیم است و هم حکیم. علم، آگاهی نظری است و حکمت در خُبرَوِیّت و خارج تحقق مییابد. حکمت، جامع علم و عمل است. حکیم نسبت به علیم، خاص است.
«یا أهل الکتاب لا تغلوا فی دینکم... و کفی بالله وکیلا»؛
این آیه از غُرَر آیات است. خطاب به اهل کتاب است که معمولا نصاری و یهود هستند. 124000 پیامبر که 300 نفر از آنها رسول بودند و 5 نفر، اولوا العزم و یک نفر، رسول مطلق بودند. ای اهل کتاب، غلو در دین انجام ندهید. غلو در جامعه، فقط افراط در کارها و حرفها است، ولی در دین، یعنی از مرز اعتدال خارج شدن.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «یُهلَکُ فیکَ فِئَتانِ: مُحِبٌّ غالٍ وَ مُبغِضٌ قالٍ»؛[4] یا علی، دو نفر نسبت به شما گمراه میشوند؛ دوستدار غلو کننده و دشمن دشنامدهنده. جانب افراط و تفریط، هر دو غلوّ است. اسلام، دین وسط است. این خطاب به اهل کتاب، تخصیصی نیست. اهل کتاب، شروعِ آن هستند. بقیه و ما را هم شامل میشود که نباید غلو در دین داشته باشیم.
«و لا تقولوا علی الله إلّا الحق»؛
دربارهی خداوند، جز حق نگویید. اب و ابن و روح القدس را مطرح نکنید و شرک نورزید. به خدا نسبت ولادت حضرت عیسی (علیهالسلام) را ندهید.
«إنّما المسیح عیسی ابن مریم»؛ همانا مسیح، عیسی بن مریم است. ولادت را مطرح میکند. شما میگویید ولادت ندارد. اول اینکه حضرت عیسی (علیهالسلام)، فرزند مریم است. بیش از 20 بار در قرآن، این تعبیر آمده است. دوم اینکه رسول الله است و سوم اینکه کلمة الله است. سه خصوصیت مطرح شده است. «ألقاها إلی مریم»؛ این کلمه به حضرت مریم (سلاماللهعلیها) القاء شد.
«و روح منه»؛ روحی از جانب باریتعالی است. آنها عیسی (علیهالسلام) را فرزند خدا میدانستند و خداوند، این چند صفت را برای آنها گفت. با کلمات، فضای جدیدی باز میشود. «کَلِم» را «کَلِم» میگویند، به معنای جراحتبرداشتن و فضای دیگری باز شدن.[5]
«فآمنوا بالله و رسله». یکی از رسولان، عیسی بن مریم (علیهالسلام) است. «و لا تقولوا ثلاثة»؛ نگویید اب و ابن و روحالقدس است! اگر این حرفها را به نهایت برسانید و تمام کنید، برای شما بهتر است. «إنما الله إله واحد»؛ خداوند یکی است. «سبحانه أن یکون له ولد». خداوند پاک است، از اینکه فرزند داشته باشد. ﴿لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ﴾[6] است. مسیحیها گفتند: «حضرت عیسی (علیهالسلام)، ابن الله است»! نباید چنین گفت.
«له ما فی السموات و ما فی الأرض»؛ آنچه در آسمان و زمین است، برای خداوند است. «و کفی بالله وکیلا»؛ تمام هستی و کارهایش در دست اختیار خداوند است.
سهگانهپرست نباشید؛ یکتاپرست باشید. حضرت عیسی (علیهالسلام)، ولد حضرت مریم (سلاماللهعلیها) است. اولین مورد است که کسی منتسب به مادر میشود. ﴿فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا﴾.[7] فرضیهای مطرح میشود که انسان میتواند با والد [یا والده به تنهایی، نه والدین با هم] متولد شود. این جریان، این حقیقت را متحقق کرده است.