درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1403/02/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تفسیر ترتیبی (سوره نساء)/آیات 138-144 /خصوصت و عاقبت منافقان

 

﴿بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا﴾.[1]

﴿الَّذِينَ یتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمِيعًا﴾.[2]

﴿وَقَدْ نزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللّهِ يُكَفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تقْعُدُواْ مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا﴾.[3]

﴿الَّذِينَ يتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِن كَانَ لَكُمْ فتْحٌ مِّنَ اللّهِ قَالُواْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ وَإِن كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُواْ أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُم مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللّهُ يَحْكُمُ بيْنَكُمْ يوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا﴾.[4]

﴿إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ كُسَالَى يرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ يَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِيلًا﴾.[5]

﴿مُّذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لاَ إِلَى هَؤُلاء وَلاَ إِلَى هَؤُلاء وَمَن يُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا﴾.[6]

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَن تَجْعَلُواْ لِلّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا﴾.[7]

1- تفسیر آیه‌ی 138

1.1- عذاب دردناک منافقان

پس از امر به قسط و عدالت و توصیه به ایمان باورانه و اینکه اگر کسی کافر به ملائکه و کتب و رسل شود، در ضلالت بعید است و پس از بیان آیه‌ی مربوط به ارتداد که این‌ها مورد غفران الهی قرار نمی‌گیرند، وارد صنف دیگری از مردمان می‌شوند.

و آن اینکه می‌فرمایند: «بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا»؛ به منافقان بشارت بده که عذاب دردناکی دارند. و منافقین، کسانی هستند که به ظاهر مؤمن هستند، ولی در باطن کافرند و وقتی آن‌ها به کفار می‌رسند، با آنها هستند؛ اما به مؤمنین که می‌رسند، می‌گویند با شما هستیم.

2- تفسیر آیه‌ی 139

2.1- دوستی با کفار، عزت ناپایدار

«الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ»؛ ولیّ و سرپرستان آن‌ها کافران هستند. در واقع به کفار رو می‌آورند و به ظاهر مسلمان‌اند. «أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ»؛ آیا این‌ها عزت را نزد آن‌ها می‌بینند؟ عزت، چیزی است که باعث می‌شود فرد، مغلوب واقع ‌نشود. و شخص عزیز، همیشه پیروز است؛ لذا لازمه‌ی عزت، پیروزی است. «فَإِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمِيعًا»؛ عزت، همیشه برای خداوند است.

3- تفسیر آیه 140

3.1- دو خصوصیت منافقان

«وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ»؛ خدا آیات الهی را برای شما تنزیل و فرستاده است. عرض کردیم که در تنزیل است که به خاطر تدریجی بودن، شبهه‌ی انحراف و تحریف و تبدیل مطرح می‌شود. «أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللّهِ»؛ هر زمان که آیات الهی را بشنوید، «يُكَفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا»؛ به آن‌ها کافر می‌شوید و استهزاء و مسخره می‌کنید و به آن ایمان نمی‌آورید. «فَلاَ تَقْعُدُواْ مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ»؛ و با کفار در مطالب و احادیثی وارد می‌شوید که مورد طلب حضرت حق نیست. و به عبارت بهتر آیات الهی که نازل می‌شود را مورد تحریف قرار می‌دهید.

پس دو خصوصیت مهم برای منافقان مطرح می‌شود: اولاً همیشه با کفار هستند و ثانیاً وقتی که آیات الهی نازل می‌شود، همیشه در آن چون و چرا دارند. «إِنَّكُمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ»؛ در این قسمت حرف تحقیق ‌إنّ که محقق الوقوع است، بیان شده که وقتی شما منافقان، آیات الهی را مسخره می‌کنید و قبول نمی‌کنید، همانند کفار هستید.

3.2- اجتماع کفار و منافقین در جهنم

«إِنَّ اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا»؛ خداوند تبارک و تعالی به تحقیق منافقین و کافرین را در جهنم به اجتماع خاصی جمع می‌کند. و از تنوین «جَمِيعًا» این برداشت می‌شود که جهنمیان، جمع‌های مختلفی دارند و جهنم، مجمع و محل جمع‌های منافقین و کفار است؛ چون این‌ها باطن‌شان با کفار و ظاهرشان با مؤمنین است. و جهنم هم ﴿يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ﴾[8] است. پس در جهنم بر اساس بطون‌شان قرار می‌گیرند که چیزی جز کفر ظاهر نیست؛ چرا که این‌ها با کفار هستند و کفار را اولیای خود قرار می‌دهند.

4- تفسیر آیه‌ی 141

4.1- انتظار منافقان در برابر فتح مؤمنان

آیه‌ی «الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ»، باز وصف دیگری برای منافقین و کفار است. «تَرَبُّص»، انتظار یک کاری است که واقع بشود.[9] «فَإِن كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِّنَ اللّهِ»؛ این‌ها انتظار می‌بردند که اگر فتح و پیروزی‌ برای مؤمنین از جانب حضرت حق برای شما محقق ‌شود، «قَالُواْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ»؛ می‌گفتند: آیا ما با شما نبودیم؟ ما بودیم که شما را پیروز کردیم. نکته‌ای که در این آیه مطرح می‌شود، این است که برای مؤمنین، تعبیر فتح و برای کفار، تعبیر نصیب و بهره دارد و این نصیب هم اعم از غنیمت و پیروزی ظاهری است.

4.2- انتظار منافقان در برابر نصیب کافران

«وَإِن كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُواْ أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُم مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ»؛ و اگر برای کفار بهره‌ای باشد، منافقان می‌گویند: ندیدید که ما شما را کمک کردیم و حرف شما را زدیم و شما را از مؤمنین منع کردیم! به عبارت بهتر نگذاشتیم عقاید و پیروزی آن‌ها مطرح شود.

4.3- عدم سلطه‌ی کفار بر مؤمنین در هیچ مرتبه‌ای

«فَاللّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ». در این قسمت، صفت خداوند به عنوان حاکم روز قیامت مطرح می‌شود و اینکه خداوند می‌داند که این فتح و پیروزی و عزت از کیست. «وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا»؛ خداوند برای کفار بر مؤمنین، سَبیل و ولایت و حکومتی قرار نداده است. و این آیه گرچه در ضمن آیات نفاق و دسیسه‌های آن‌ها است، ولی حکم عام است که در هیچ مرحله و مرتبه‌ای، کفار بر مؤمنین حکومت ندارند.

5- تفسیر آیه‌ی 142

5.1- مکر ابتدایی منافقان، مکر انتهایی خداوند

«إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ»؛ منافقین حضرت حق را خدعه و نیرنگ می‌کنند و خداوند هم آنها را مکر می‌کند. ﴿وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ﴾.[10] و خداوند، مکر ابتدایی ندارد؛ بلکه مکر خدا انتهایی و پاداشی است؛ یعنی دیگران مکر می‌کنند و خداوند، پاسخ مکر آن‌ها را می‌دهد.

5.2- ذکر حداقلی، ریایی و بی‌نشاط منافقان

«وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ كُسَالَى»؛ وقتی این منافقین می‌خواهند نماز را اقامه کنند، در حال کسالت و تنبلی و بی‌نشاطی نماز را می‌خوانند و این، یکی از اوصاف منافقین است. «يُرَآؤُونَ النَّاسَ»؛ کارهای عبادی خود را در مرئی و منظر مردم انجام می‌دهند وسعی می‌کنند که ریایی باشد. و از خصلت‌های منافقین، دورویی و خُدعه و بی‌نشاطی در عبادات و ریا است. «وَلاَ يَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِيلًا»؛ این‌ها جز اندک، خداوند را یاد نمی‌کنند و ذکرشان، حداقل است و به اندازه‌ی تأمین منافع، ذکر خدا دارند.

6- تفسیر آیه‌ی 143

6.1- اضلال الهی، اضلال پاداشی و انتهایی

«مُّذَبْذَبِينَ». «ذَبذَبَ» به معنی تحیر است.[11] «بَيْنَ ذَلِكَ»؛ یعنی بین ظاهر و باطن‌شان و یا اعمال‌شان متحیر هستند و دائما بین این دو گروه مؤمن و کافر در رفت‌وآمد هستند. «لاَ إِلَى هَؤُلاء وَلاَ إِلَى هَؤُلاء»؛ نه گرایش به این و نه به آن دارند. هرچند باطن‌شان به کفار مایل است، اما این‌ها بین کفار و مؤمنان در رفت‌وآمد هستند و به عبارت بهتر بین ظاهر (اسلام) و باطنش (کفر) در رفت‌وآمد هستند. «وَمَن يُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا»؛ کسی که خدا او را به ضلالت برساند، اصلاً راه هدایت ندارد. ضلالت و اِضلال خدا پاداشی و کیفری و انتهایی است، نه ابتدایی. و خداوند، ابتدا گمراه‌کننده‌ی کسی نیست. و اینکه از صفات خداوند، «یا مُضِلّ» بیان شده، منظور گمراه‌کننده به وسیله‌ی اعمال خود انسان است؛ یعنی باید ضلالتی از ناحیه‌ی شخص باشد، تا اضلال خداوند بیاید.

7- تفسیر آیه‌ی 144

7.1- لزوم پرهیز از ارتباط مسلمانان با کفار

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ». در اینجا خطاب به انسان‌های مؤمن است و خطاب در این آیه، تغلیبی است. «لاَ تَتَّخِذُواْ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَن تَجْعَلُواْ لِلّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا»؛ کفار را بدون مؤمنین به عنوان دوست انتخاب نکنید؛ یعنی کفار را بر مؤمنین ترجیح ندهید و عوض اینکه اولیای شما مؤمنین باشند، کفار را ولیّ خود قرار بدهید.

و این نهی در آیات بالا، یعنی «وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا»، به صورت امری در این آیه بیان شده است که به‌جای اینکه مؤمنین دوست شما باشند، کفار را اولیای خود قرار ندهید.

 


[1] سوره نساء، آيه 138.
[2] سوره نساء، آيه 139.
[3] سوره نساء، آيه 140.
[4] سوره نساء، آيه 141.
[5] سوره نساء، آيه 142.
[6] سوره نساء، آيه 143.
[7] سوره نساء، آيه 144.
[8] سوره طارق، آيه 9.
[9] المفردات في غريب القران، الراغب الأصفهاني، ج1، ص185.
[10] سوره آل عمران، آيه 54.
[11] المفردات في غريب القرآن، الراغب الأصفهاني، ج1، ص325.