درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1403/01/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تفسیر ترتیبی (تفسیر سوره نساء)/تفسیر آیات 111-113 /معنای خطیئة، اثم و بهتان - منظور از فضل و رحمت الهی

 

﴿وَمَن يَكْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا يَكْسِبُهُ عَلَى نَفْسِهِ وَ كَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا﴾.[1]

﴿وَمَن يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَ إِثْمًا مُّبِينًا﴾.[2]

﴿وَ لَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّآئِفَةٌ مُّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَ مَا يُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَ مَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ وَ أَنزَلَ اللّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَ كَانَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا﴾.[3]

در این سال جدید خدا را سپاس‌گزاریم که توفیق، رفیق شد که در محضر آیات الهی باشیم. رب أنعمت فزد.

1- خلاصه آیات گذشته

حضرت حق می‌فرمودند: «اگر مؤمنین اذیت می‌شوند، مانند کفار هستند؛ با این تفاوت که گرچه مؤمنین و مؤمنات در جنگ‌ها آسیب می‌بینند و دچار ضعف و کمبود می‌شوند، ولی دشمنان و یهودیان امیدی ندارند، ولی مؤمنین و مؤمنات به تعبیر قرآن، ﴿وَتَرْجُونَ مِنَ اللّهِ مَا لاَ يَرْجُونَ﴾؛[4] امید به نصرت حق دارند. آقا رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «نُصِرتُ بِالرُّعبِ»؛[5] با ترس در دل دشمنان یاری شدم. ﴿وَلاَ تَكُن لِّلْخَآئِنِينَ خَصِيمًا﴾؛[6] نباید برای خائنان مدافع باشید. دفاع از آنان حرام است و اثر وضعی دارد. آیات، یکایک بیان کرد که برای دنیای خود با شما مجادله می‌کنند و در حالت جنگ قرار می‌گیرند. در آیات گذشته بود که کسی که سوء و ظلمی انجام دهد و استغفار کند، خدا تواب و غفور است.

2- تفسیر آیه‌ی 111

2.1- متصل‌بودن عمل به خود انسان

«و من یکسب إثما فإنما یکسبه علی نفسه و کان الله علیما حکیما»؛

حضرت حق، یکی از قواعد کلی را بیان می‌کند. کسی که گناهی انجام دهد، متصل به خودش است. گناه از حدوث تا بقاء، همه متصل به انسان است. ﴿قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ﴾.[7] یا ﴿جَزَاء وِفَاقًا﴾.[8] عمل، عین فاعل کار است؛ چه خوبی و چه بدی؛ به خصوص در بدی‌ها که آثار سوئی دارد.

کسی که کار زشتی انجام دهد، این کار متصل به نفس اوست و جدا نیست و خداوند هم علیم و دانا و اهل حکمت است و مصالح و علل را می‌داند. انسان باید بداند که تحت احاطه‌ اسم «علیم» و «حکیم» است.

3- تفسیر آیه‌ی 112

3.1- معنای «خطیئة»، «إثم» و «بُهتان»

«خطیئة»، گناهانی است که چه عمد و چه غیر عمد باشد.[9] گرچه خطاء،گناه غیر عمدی است، ولی خطیئه عام است. «اثم» هم گناه متصل به انسان است.[10] «اگر انسانی گناهی کرد و انسان بی‌گناهی را تهمت بزند، دچار گناه آشکار و بهتان شده است».

با سه تعبیر آمده است: ﴿وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا﴾،[11] «و من یکسب إثما»، «و من یکسب خطیئة». بدی، گناه، خطای عمدی یا غیر عمدی. سه تعبیر مختلف است، ولی اجتماع موردی دارد. «خطیئة» نیاز به موصوف ندارد؛ مانند مصیبت. بهتان آن است که در شخص نیست و به او نسبت داده شده است. [12]

3.2- مرجع ضمیر «بِهِ» در جمله‌ی «یرمِ بِهِ»

مرجع ضمیر «بِهِ» در کلمه‌ی «یرم به»، هم به خطیئه می‌خورد و هم اثم. و وجه مذکر و مفرد بودنش این است که به عامل خطیئه و اثم باز می‌گردد؛ یعنی به «مَن» در «مَن یکسب» باز می‌گردد. اثم، گناه فاحش است. تهمت، گناه دیگری است. گناه آشکارا است. انسان باید از خیلی حرف‌ها پرهیز کند. یا غیبت است، یا تهمت. اگر در او نباشد، تهمت و اگر باشد و ناراحت شود، غیبت است. در اینجا عناوین چهارگانه تصادق دارند. کاری ممکن است بدی باشد که ظلم به نفس است و سوء و اثم هم باشد و هم گناه درونی باشد و هم خطیئه، یعنی گناه عمدی یا غیر عمدی باشد و هم بهتان باشد.

4- تفسیر آیه‌ی 113

4.1- منظور از فضل و رحمت در این آیه

«وَ لَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّآئِفَةٌ مُّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَ مَا يُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَ مَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ وَ أَنزَلَ اللّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَ كَانَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا»؛

فضل و رحمت در این آیه، انصراف به مصداق اتم دارد، ولی فضل و رحمت برای همه هست. اگر فضل و رحمت الهی نبود، طائفه‌ای از مشرکان و یهود تلاش می‌کردند که شما را از مسیرتان گمراه کنند، ولی جز خود را گمراه نکردند. ضلالت به خودشان بازگشت و ضرری به تو نزدند. آیه، آغاز تفضل و رحمت را بیان می‌کند، ولی پایانش را بیان نمی‌کند. رحمت و تفضل آغاز دارد، ولی پایان ندارد.

بحمدالله در این زمان، اسلام و مسلمین عزت یافتند و یهود خوار شدند. (اشاره به جریان حمله‌ی پهبادی و موشکی ایران به اسرائیل در جریان وعده‌ی صادق و انتقام به حمله‌ی اسرائیل به سفارت‌خانه‌ی ایران در سوریه و شهادت 7 نفر از مستشاران نظامی ایرانی).


[1] سوره نساء، آيه 111.
[2] سوره نساء، آيه 112.
[3] سوره نساء، آيه 113.
[4] سوره نساء، آيه 104.
[5] من لا يحضره الفقيه‌، الشيخ الصدوق‌، ج1، ص241.
[6] سوره نساء، آيه 105.
[7] سوره اسراء، آيه 84.
[8] سوره نبا، آيه 26.
[9] مجمع البحرين، الطريحي النجفي، فخر الدين، ج1، ص661.
[10] مجمع البحرين، الطريحي النجفي، فخر الدين، ج1، ص36.
[11] سوره نساء، آيه 110.
[12] المفردات في غريب القران، الراغب الأصفهاني، ج1، ص63.