1402/10/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره نساء)/سوره نساء آیات 44الی46 /تحریف خصیصه یهود
﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يَشْتَرُونَ الضَّلاَلَةَ وَيُرِيدُونَ أَن تَضِلُّواْ السَّبِيلَ﴾[1]
﴿وَاللّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَكَفَى بِاللّهِ وَلِيًّا وَكَفَى بِاللّهِ نَصِيرًا﴾[2]
﴿مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلًا﴾[3]
در آیات گذشته آیه طهارت و تیمم بیان شد. طهارت یا مائیه و یا ترابیه است. طهارت ترابیه برای معذورین است. دستور تیمم در آیه 43 بیان شد. پس از آن با کلمه الم تر و استفهام تعجبی حالات احبار و رهبان را بیان میکند. اینها با اینکه تورات و انجیل را خوانده بودند و نسبت به قرآن و آقا رسول الله صلی الله علیه و آله خوانده و دانسته بودند، باز هم جبهه گرفتند. دنبال گمراهی رفتند و از راه هدایت منحرف شدند.
«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يَشْتَرُونَ الضَّلاَلَةَ وَيُرِيدُونَ أَن تَضِلُّواْ السَّبِيلَ»؛ یک رؤیت و یک نظر داریم؛ رؤیت نگاه ظاهری است و نظر نگاه با تأمل است. رؤیت اگر با «الی» متعدی شود و به جملههای بعدی با «الی» اتصال داشته باشد، معنای نظر را دارد. «الی» قرینه برای این است که رؤیت در اینجا نگاه ظاهری نیست.
آیا نظر و تأمل نمیکنید به کسانی که بهرهای از کتاب به آنها داده شده است. قرآن در عین بیان حالات آنان میگوید که همه کتاب به آنها داده نشده و گرنه گمراه نمیشدند.
«یشترون الضلالة»؛ ماده اشتراء از مواد اضداد است؛ هم برای خرید و هم برای فروش به کار میرود. بهترین ترجمه برای اشترا همان داد و ستد و بده بستان است. آیا نگاه تأملی ندارید به آنها که بهرهای از کتاب داده شدند و گمراهی را میخرند و اراده میکنند که از راه هدایت خارج شوند؟
«وَاللّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَكَفَى بِاللّهِ وَلِيًّا وَكَفَى بِاللّهِ نَصِيرًا»؛ آیاتی را از تورات و انجیل گرفتند و گمراه شدند. خداوند به دشمنان شما آگاهتر است. غیر مستقیم میفرماید اینها از دشمنان شما هستند.
«و کفی بالله ولیا»؛ خداوند به عنوان ولیّ و ناصر کافی است. این آیه اطمینان بخش است. هم نصرت و هم ولایت از سوی خداست. این بهترین پیغام آیه است.
«مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ»؛ این کفایت و نصرتِ از کسانی است که یهودی شدند. اینها کلام را از مواضعش تحریف میکنند.
1. کلم: یعنی کلامهای الهی که تورات و انجیل است. اگر قرآن نبود خبری از عهدین نبود. تورات و انجیل غیر محرف را قرآن نگه داشته است. یکی از کارهای یهود همین تحریف است.
2. قول در قرآن اعم از گفته است. قول در قرآن هم رفتار و هم گفتار است. یقولون، هم گفته و هم عمل است. میگویند شنیدیم و معصیت کردیم. عرب برای اطاعت میگوید سمعاً و طاعةً. در مقابل سمعاً و عصیاناً است.
3. راعنا در لغت عرب یعنی مراقبت و مواظبت؛ ولی گاهی حامل معنای زشتی هم هست. حرفهایی که میزنند دو پهلو است. جای سمعاً و طاعةً میگویند: راعنا. راعنا یعنی این قدر عقب افتاده است که گویا حرفهایی که به گله گوسفندان میزنند باید به او گفت. طعن در دین میزدند.
اگر در مقابل میگفتند: سمعنا و اطعنا و اسمع و انظرنا بهتر بود؛ شنیدیم و اطاعت کردیم و بشنو و نظارت و تأمل کن در کار ما. ما باید در اخلاقیات و کردارمان و گفتارمان از کلمات دو پهلو استفاده نکنیم؛ به خصوص الفاظی که در برخی زبانها برای ذم و هجو است. کلمات بار مفاهیمش بر اساس عرفیات است. مبنای حجیت عرف از همین کلمات است. شارع هم سنتگرای متشرع است. شارع مقدس تا زمانی که مخالف با عرف نباشد، تأیید میکند.
«و لکن لعنهم الله بکفرهم»؛ آنجا صحبت اعداء بود اینجا کفر است. خدا به خاطر کفرشان اینها را لعن میکند. لعن یعنی دوری از رحمت خدا.
«فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلًا»؛ جز اندکی ایمان نمیآورند.
چند خصلت برای یهودیها در قرآن و روایات بیان شده است. یکی همین تحریف است. الآن هم بنگرید اسرائیل چقدر مواضع را تحریف میکند. با ظاهر دین میآیند، ولی باطن دین را تحریف میکنند. آیات ولایت و امامت و آیات اعتقادی را تحریف میکنند. تحریف هم کار جاهلان نیست؛ بلکه کار دانشمندانی است که آگاه به حالات مردم هستند.