1402/10/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره نساء)/سوره نساء آیه38الی40 /شیطان بدترین همراه
﴿وَالَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ ۗ وَمَنْ يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاءَ قَرِينًا﴾[1]
﴿وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيمًا﴾[2]
﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ ۖ وَإِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا﴾[3]
«وَالَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ...»؛ واو عاطفه است.کسانی که اموالشان را ریایی انفاق میکنند و کارهای خیر را انجام میدهند، برای اینکه دیگران او را مدح کنند و کار برای خدا نیست. کاری بالا میرود که هم حسن فعلی داشته باشد و هم حسن فاعلی؛ هم کار خوب باشد و هم برای خدا باشد. کسانی که چنین میکنند و ایمان به خدا و روز قیامت ندارند.
هرچند انفاق مالی را خداوند مطرح فرمود، ولی اعم از آن است. در غیر امور مالی هم هست؛ اخلاق و دارایی و داناییها. خود کلمه اموال، ما یتمول است. قابل ارزشگذاری هست. خصوصیات دیگر هم صدق ارزش میکند. خود کلمه مال هم شامل داناییها و داراییها و امور خیر میشود. آنی که تشخّص و تموّل دارد.
«و لا یؤمنون بالله...»؛ اینها ایمان به خدا و روز آخرت ندارند. آسیبهای اخلاقی، منشأ آن آسیبهای اعتقادی است. اگر اندیشه مردم درست شود، رفتار و کردار آنها نیز درست میشود. انگیزهها همیشه تابع اندیشهها هستند. کسانی که سردمدار امور فرهنگی هستند، باید بدانند؛ اول باید شبهات اعتقادی مردم رفع شود، بعد سایر امور. علمای سابق اول درسهای اعتقادی میگذاشتند. طلبهها اول طبیعیات بعد الهیات میخواندند. آنها هم به همین مطلب رسیده بودند. سیر و سلوک از امور اعتقادی شروع میشود.
«و من یکن الشیطان له قرینا فساء قرینا»؛کسی که شیطان قرین او باشد، بدترین همراه است. شیطان از شطن است یعنی دور شدن. شیطان دور شونده و دور کننده است؛ کل مبعد او مبعّد عن الله فهو شیطان. دور کردن دفعی باب افعال، یا تدریجی و گام به گام باب تفعیل.
این جمله قرآن که جمله شرطیه است، تعلیل مطالب گذشته است. کسانی که کتمان نعمت دارند و بخل دارند و ایمان به خدا و آخرت ندارند؛ چون شیطان قرین آنها است. آیات بعدی تفسیر آیات قبلی است.
«وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيمًا»؛ خداوند استفهام انکاری دارد. چه میشد اگر ایمان به خدا و روز آخر داشتند و از آنچه خدا آنها را روزی کرده انفاق میکردند.
پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله فرمودند: إِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا اَلنَّاسَ بِأَمْوَالِكُمْ فَسَعُوهُمْ بِأَخْلاَقِكُمْ؛[4] شما هرگز نمى توانيد مردم را با اموالتان خشنود كنيد، بنا بر اين آنها را با اخلاقتان راضى نماييد.
«و کان الله بهم علیما»؛ «و من یکن» موجبه شرطیه کلی بود و این جمله هم خبری و کلی. چه کسانی که ایمان آوردند و چه کسانی که مقابل آنها هستند، خدا به همه علیم است.
«إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ»؛ ذره آن ذرات منتشر در هوا است و خیلی قابل رؤیت نیست. خداوند مثقال ذرهای ظلم نمیکند.
«وَإِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا»؛ اگر ذرهای حسنه باشد، خداوند دو چندانش میکند. خداوند در پالایشگاه کردار پروری، کردارها را بزرگ و چندین برابر میکند. ذرهبین الهی بزرگترین ذرهبینها است. روی اعمال انسانی مینشیند و آنها را بزرگ میکند.
«وَيُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا»؛ خداوند از جانب خودش اجر عظیمی اعطا میکند. «لدن» به چیزی اطلاق میشود که نزدیک انسان است و «عند» اعم از نزدیک و غیر آن است.