1402/08/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره نساء)/سوره نساء آیه 4و5 /تبیین واژگان
﴿وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا﴾[1]
﴿وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا﴾[2]
در آیه چهارم نکات آیه را عرض کردیم. اینکه مهریه خانمها، هدیه آقایان است. نحله است. تعبیر قرآن صداق است. یعنی درست کاری و راستی که هیچ نیرنگی در آن نیست. مهریه خانمها نیز با سبب نکاح در ملکیت آنها در میآید. عقد نکاح علت انتقال مهریه از آقا به خانم است. طبق آیات و روایات تا همبستری صورت نگرفته است مالک نصف است بعد از آن نصف دیگر به او منتقل میشود. نحله از نحل و زنبور عسل است. حال اگر خودشان خواستند ببخشند یا تملیک کنند، عیبی ندارد. نباید نسبت به مهریه زنان طمع داشت. مهریههای فوق العاده اگر در توان آقا نباشد، دچار اشکال میشود. مهریه هم باید متداول باشد. اگر خانمی بدون مهریه عقد شد بدون آن نمیشود، باید سراغ مهر المثل بروند. هم سن و سالان فامیلی و هم شهری این خانم که ازدواج کردهاند چقدر مهریه دارند؟
﴿وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا﴾؛[3] این آیه هم درباره اقتصاد خانواده است. آیات قبلی درباره یتامی و اموال آنها بود، در این آیه هم صحبت مسائل اقتصادی است.
سفاء جمع سفیه است به معنی کسی که سبک تن است. بعداً به معنای کسی که سبک سر است به کار رفت.
دو احتمال در آیه هست:
• خطاب به همه مردم باشد که اموال را در اختیار سفهاء قرار ندهید.
• سفیه مانند یتیم بی ولیّ نیست. سفیه نیاز به متولی دارد و باید کسی باشد امور او را اداره کند. سفیه جزو مهجورها است. بنابراین درست است که همه مردم باید رعایت کنند ولی چون اموالکم است معلوم است که اولیای سفهاء مدّ نظر است.
قیاما یعنی خدا این اموال را وسیله رشد و حرکت و درآمدتان قرار داده است. اینها از تصرفات مالی محروم هستند و شما باید برای آنها کار کنید. مال هم وسیله رشد است. این اموال نباید متوقف باشد.
به اینها به عنوان رزق و تأمین لباس بدهید.
سفهاء ممنوع التصرف در اموالشان هستند؛ چون هدر میدهند.
اولیاء موظف هستند اموالشان را به آنها ندهند و خودشان مدیریت کنند.
رزق و لباس آنها را باید اولیاء بدهد.
دولت اسلامی هم اگر اولیای سفهاء این کار را نکردند، موظف است انجام دهد.
وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا؛ در فرهنگ ما قول گفتار است ولی در قرآن قول هم رفتار و هم گفتار است. کردار و سخن شما مقابل آنها پسندیده باشد. بزرگان ما بسیار سفارشهای خاصی کردند. قول معروف هم نسبت به شخصیت آنها و هم نسبت به اوضاع اقتصادی و خانوادگی آنها است.
شب جمعه تهران جلسهای داشتیم. یک بنده خدا ناتوان جسمی و ذهنی بود وضو گرفته بود او را بوسیدم. وسط منبر شکلاتی آورد. من هم صحبت را قطع کردم و دستش را بوسیدم و اکرامش کردم. گفتم اینها در اختیار فرشتگان خدا هستند. بعد گفتند ما درس عملی گرفتیم. برخی جاها او را راه نمیدادند. این رفتار را اصلاح کردند.
هم برخورد اجتماعی شما خوب باشد و هم سخن شما. قول معروف به این معنا است. برخی مؤمنین اهل نماز و روزه و مسجد، ولی با کودکان و مجانین بد برخورد میکردند. دست نمیدادند و حریم میگرفتند. مثلاً به این بهانه که طهارت را رعایت نمیکنند. ما کسی را میبینیم باید بگوییم طیب و طاهر است.
امام صادق علیه السلام فرمودند بچهای را دادند به پیامبر صلی الله علیه و آله در آغوش حضرت بچه ادرار کرد. مادر ناراحت شد. طوری ناراحت شد که خواست بچه را با ناراحتی گرفت و عذرخواهی کرد. فرمودند بگذار بچه راحت قضای حاجت کند. من لباسم را عوض میکنم. بچه را ندادند.[4]