1402/02/31
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران آیات160الی164 /فرستادن پیامبر صلی الله علیه و آله منت خداوند بر مؤمنین
﴿إِن يَنصُرْكُمُ اللّهُ فَلاَ غَالِبَ لَكُمْ وَإِن يَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَا الَّذِي يَنصُرُكُم مِّن بَعْدِهِ وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكِّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾
﴿وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَغُلَّ وَمَن يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ﴾
﴿أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللّهِ كَمَن بَاء بِسَخْطٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴾
﴿هُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ اللّهِ واللّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ﴾
﴿لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ﴾[1]
اگر خدا را یاری کنید هیچ غالبی برای شما نیست. نصرت الهی نتیجهاش پیروزی و فتح است. نصرت جایی است که خود انسان مؤثر است. ولی اگر به خذلان بیفتید چه کسی میتواند بعد از این شما را موفق و یاری کند. خذلان نابودی با ذلت است.
انسانهای مؤمن به خدا توکل میکنند. توکل آن است که قدرت حضرت حق را میبیند و توانایی هم در خود میبیند ولی کار را به حضرت حق واگذار میکند. از منازل سیر و سلوک توکل است.
﴿وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَغُلَّ وَمَن يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ﴾؛ غل به ضم (یغُلّ) به معنای خیانت است. به کسر (یغِلّ) معنای کینه دارد. پیامبر اهل خیانت نیست و گرنه روز قیامت آن خیانت آورده میشود. وفات یعنی کمال. هرچه نفوس به دست بیاورند به نحو تمام به آنها میرسد. هر نفسی آنچه کسب کرده به کمال میرسد و ظلمی به آنها نمیرسد. سه موجبه کلیه در این آیه شریفه هست. سه پیام کلی:
1. پیامبر اهل خیانت نیست.
2. هر کس خیانت کند با آن روز قیامت محشور میشود.
3. هر نفسی با آنچه به دست آورده وفات مییابد.
گاهی به اشتباه میگویند فلانی فوت کرد. وفات درست است؛ یعنی به کمال عملش رسید.
﴿أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللّهِ كَمَن بَاء بِسَخْطٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴾؛ آیا کسی که (به ایمان) در راه رضای خدا قدم بردارد مانند کسی است که (به کفر) راه غضب خدا پیماید؟ که منزلگاه او جهنم است و بسیار بد جایگاهی است. خداوند هم مرجع است و هم مصیر؛ الیه المصیر؛ انا الیه راجعون. در رجوع شاید انسان اختیار نداشته باشد ولی در مصیر خودِ انسان هم در حال رفتن است. بئس المصیر یعنی بد راهی انتخاب کرده است. باء به معنای برگشتن است.
﴿هُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ اللّهِ واللّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ﴾؛ نسبت به انسانهای موفق دو تعبیر داریم. گاهی لهم درجات است و اینجا هُم درجات است. درجاتی برای فرد تهیه میکنند یا خودشان درجه نزد خدا هستند. درجات هم برای صعود است و هم برای هبوط است. مثل نردبانی است که گاهی پشت بام میرود و گاهی درون چاه میرود. هر دو درجات است. درجات را به لحاظ عرف بیشتر برای صعود میآورند و درکات را برای سقوط.
خداوند آگاه است به آنچه انجام میدهند. اوصاف و اسماء باری تعالی که مرکب به کار میرود جایگاه ویژهای است. اینجا صحبت مهارت است که در درون افراد محقق میشود و مربوط به انگیزه افراد است نه اندیشه، بصیر آمده است.
﴿لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ﴾؛ خدا منت گذاشته است بر مؤمنین که رسولی از خودشان فرستاده است. از مواردی است که خدا منت نهاده است. این رسول چند کار را انجام میدهد:
1. آیات را تلاوت میکند
2. اینها را به تهذیب و تزکیه میرساند
3. تعلیم میدهد؛ در دو جهت کتاب و حکمت. هرچند قبلا در گمراهی آشکار هستند.