1401/12/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران آیات72الی74 /وجه ایمان در اول روز و کفر آخر روز یهود
﴿وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴾[1]
﴿وَلَا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَىٰ هُدَى اللَّهِ أَنْ يُؤْتَىٰ أَحَدٌ مِثْلَ مَا أُوتِيتُمْ أَوْ يُحَاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ ۗ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾[2]
﴿يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾[3]
عرض شد این آیات راجع به دسیسههای اهل کتاب است. عنوان اهل کتاب جامع یهودیت و مسحیت و اسلام است. تمام کسانی که کتاب دارند این عنوان شاملشان میشود. طایفه با قبیله فرق دارد. طایفه گرد هم جمع شدهاند.
اینکه در اول روز ایمان آورند و آخر روز کافر شوند به این جهت است که اول روز به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایمان بیاورید و آخر روز کافر شوید؛ به طور کلی یا نسبت به آیهای خاص. در عنوان تغییر قبله اهل کتاب خیلی حساسیت و مخالفتشان زیاد شد. توطئه کردند. گفتند تا دیروز به قبله ما نماز میخواند، چه شده که تغییر قبله داده است؟! در اول روز مؤمن بودند و آخر روز کافر. معمولاً از زوال به آن طرف، آخر روز اطلاق میشود، هرچند آخر واقعی هنگام غروب است. لعلهم یرجعون؛ شاید از اعتقادشان برگردند. جاهلیت و نفاق یهود در این آیات مشخص میشود. مانند منافقان که میگفتند ما به شما ایمان داریم ولی ایمان نداشتند. در سوره بقره خواندیم:﴿وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[4]
در تفاسیر روایی هست که اینها آمدند اول روز گرایش پیدا کردند و دور رسول اکرم صلی الله علیه و آله جمع شدند، ظهر که تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه معظمه صورت گرفت، پراکنده شدند و شروع به حرف زدن کردند.[5]
اینها ایمان نمیآورند مگر به کسی که به دین آنها ایمان آورد؛﴿لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ﴾.[6]
قُلْ إِنَّ الْهُدَىٰ هُدَى اللَّهِ؛ این جمله معترضه است که هدایت دست خداست. پیروی بکنید یا نکنید، هدایت دست خداست. برتری و تفضل دست خداوند متعال است. امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: من آثر على نفسه استحق اسم الفضيلة؛[7] هر كه ايثار كند شايسته عنوان فضيلت و برترى است. فاضل بر هر کسی اطلاق نمیشود. کسی که دیگران را بر خود مقدم کند، مستحق این اسم است. جناب عباس بن علی علیه السلام را که ابوالفضل میگویند، به همین جهت است. کسی که اهل ایثار است، فاضل است. فاضل را به دانشمند میگویند چون دیگران را در راهنمایی جلوتر از خود میداند. به هدایت کشاندن دیگران به امور کمالی و جمالی است. عنایت دارید مشیت الهی فرع بر مشیت انسان است. تا از انسان حرکتی نباشد، از حضرت حق برکتی نیست. ما باید خود را در معرض تفضلات الهی قرار دهیم. ظرفهای وجودیمان را باید در معرض انعام باری تعالی قرار دهیم.
و الله واسع علیم؛ خدا هم علیم است و هم دانا است. واسع تفضل به دیگران است. کسی محضر امام صادق علیه السلام آمد و گفت خدا در اعطایش دچار کمبود نمیشود؟ این قدر عطیه دارد. حضرت جلوشان آتشی روشن بود. فرمودند از این آتش چندین آتش دیگر روشن کن هیچ کم نمیشود. شمع همان است هرچه از او شمعهای دیگر روشن شود. وسعت و علم انگیزه و اندیشه است. اگر انسانی در بینش جلو باشد ولی در انگیزش نباشد، فاضل نیست.
آیه 74 را ائمه علیهم السلام بارها در احتجاجات خود برای اثبات نبوت و ولایت به کار میبرند. خداوند فضل بزرگی دارد. این آیه را وقتی میخواندند که اهل دانشی از مکتبهای مختلف از ایشان سؤال میکردند و جواب اهل بیت علیهم السلام باعث شگفتی آنها میشد. این آیه را میخواندند؛ یعنی هرچه داریم از او داریم. خدا حضرت علامه حسن زاده قدس الله نفسه الزکیة را رحمت کند و درجاتشان را متعالی، بارها میفرمودند آقا تفضل بر میگردد به آنی که مورد فضل قرار میگیرد. یعنی تا کسی تشنه نباشد دنبال آب نیست. تا کسی دنبال آب نباشد، آب نمینوشد. آب کم جو تشنگی آور به دست.[8] تشنگی کاذب وسعت ندارد. تشنگی حقیقی وسعت دارد.