1401/11/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران آیه48 الی50 /نمایش صفات خداوند توسط حضرت عیسی علیه السلام
﴿وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ﴾[1]
﴿وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[2]
﴿وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ ۚ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾[3]
1. ضمیر فاعلی و مفعولی در این آیه شریفه به مردم برگردد؛ یعنی جناب عیسی، مردم را کتاب و حکمت بیاموزد.
2. احتمال دیگر اینکه خداوند، جناب عیسی علیه السلام را کتاب و حکمت آموخت. احتمال دوم بهتر است. معلم اول حضرت حق است. ﴿عَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ﴾؛[4] معلم ثانی انبیای الهی هستند.
این آیاتی است که خصوصیات جناب عیسی مسیح ع.. برای مادرش بیان میکند. حضرت حق، جناب عیسی علیه السلام را کتاب و حکمت میآموزد.
کتاب از مکتوب است یعنی چیزی که ثبت شده باشد. وقتی با حکمت میآید، حکمت جنبه عقایدی است و کتاب احکامی است. معارف، اخلاق و عقاید و احکام است. معارف تثبیتی کتاب است و مطالب برهانی حکمت است؛ اعم از موعظه و برهان اصطلاحی است. ضمیر فاعلی به خداوند و ضمیر مفعولی به حضرت عیسی علیه السلام باز میگردد. این چهار عنوان را خداوند بیان میکند.
﴿و رسولا الی بنی اسرائیل﴾؛ حضرت عیسی علیه السلام فرستاده به بنی اسرائیل است. این جنبه ابتدایی بودن رسالت انبیاء است نه تخصیص و انتهاء؛ یعنی نمیشود گفت رسول غیر بنی اسرائیل نبودند.
آیهای که در قرآن میآید یعنی معجزه. معجزه خرق عادت است نه خرق علت. علت تخصیصبردار نیست ولی عادت چرا.
حضرت عیسی علیه السلام فرمود: من برای شما از گِل پرندهای میسازم؛ کهیئة الطیر. سه صفت را حضرت عیسی علیه السلام نشان میدهد؛
1. خالقیت
2. مصوّریت
3. احیاء
حضرت عیسی علیه السلام هم صورتسازی میکند، و هم مواد را برای پردازش خلقت جمع میکند و هم احیاء کننده است.
پرندهای که ایشان تصویرسازی کردند خفاش است. حالاتش خیلی نزدیک به انسان است. پرندهها تخمگذار هستند و خفاش زایمان دارد. جالب است که عادت ماهیانه هم میشود. خفاشی که نور ندیده و از آن فراری است.
﴿فیکون طیرا بإذن الله﴾؛ به اذن الهی پرنده شد. تکرار بإذن الله لطافت دارد. تعدد افعال یعنی تعدد اذن الهی. این گونه نباشد که گمان شود حضرت عیسی علیه السلام خالق و مصوّر و محیی علی الاطلاق است. استقلال نداشت و همه این حالات را از حضرت حق گرفت.
﴿و احیی الموتی باذن الله﴾؛ مرده زنده میکند به اذن الهی.
﴿وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ﴾؛ به آنچه در خانه میخورید و ذخیره میکنید اخبار میکنم. حضرت عیسی علیه السلام از حالاتشان اخبار و حکایت میکرد.
این حالات جناب حضرت عیسی بن مریم علیه السلام گرچه در زمان ایشان اختصاصی ایشان بود، ولی در زمانهای بعد اختصاص به ایشان ندارد. راه باز باز است. اخبار از ما تأکلون و ما تدّخرون هست. اولیای الهی با چشم برزخی اینها را دارند.
﴿ان فی ذلک...﴾؛ مشار الیه ذلک، رسالت، تعلیم، آیه بودن، خالقیت، مصوریت، احیا، شفا، انباء همه را شامل میشود.
﴿ان کنتم مؤمنین...﴾؛ مصدّق آن چیزی است که در دست شما از تورات است. حضرت عیسی علیه السلام صاحب انجیل بودند. بین ایشان و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله حدود 600 سال فاصله شد. در این ایام فترت رخ داد. هر پیامبری، پیغمبر قبلی را تأیید میکند. پیامبران تخریب نمیکنند، تأیید میکنند. حضرت امام رحمه الله فرمودند اگر تمام انبیای الهی با هم جمع شوند هیچ اختلافی ندارد. تأیید و تکمیل کار انبیای الهی است؛ نه تخریب و منها کردن.
صید روز شنبه برای اینها حلال شد. برخی روزهای دیگر ماهیها را در حریمی میگذاشتند و روز شنبه نمیگرفتند ولی در روزهای دیگر آن را دور میزدند.
آیة ﴿من ربّکم﴾ اطلاق دارد. البته نمونههایی است از اعجازهای حضرت عیسی علیه السلام است.
تقوا و اطاعت خدا را داشته باشید. احیا و اماته هم ابتدایی است و هم انتهایی. هم مریض را شفا میدادند، هم مرده را احیاء میکردند. احیای مرده منع عقلی ندارد ولی منع عرفی دارد.