1401/11/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران آیه 47و48 /عدم نفی علت و معلول با خلقت حضرت عیسی عیله السلام
﴿قَالَتْ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۚ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾[1]
﴿وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ﴾[2]
آفرینش حضرت مسیح علیه السلام استثنایی است. باید توجه داشت که استجابت دعای حضرت زکریا علیه السلام و خلقت حضرت یحیی علیه السلام در شرایطی که به حسب ظاهر پدر و مادر شدن برایشان میسر نبود و نیز بدون پدر متولد شدن حضرت عیسی علیه السلام، بدون علت و سبب نیست. در نظام وجود تمام اتفاقات بر اساس نظام علی و معلولی است. نظام علت و معلول قانون فراگیر و همهجایی نظام آفرینش است.
ولی خلقت حضرت عیسی علیه السلام نفی علت و معلول نیست. ما برخی علل و معلولها برایمان مشهور است و برخی مستور. در جایی که شرایط عادی و معمولی است، علل و معالیل هم مشهور و مشخص برای همه افراد است. ولی جایی که کرامت و اعجاز است، خرق عادت است؛ نه خرق علل و معالیل.
لذا حضرت مریم سلام الله علیها میگویند: قَالَتْ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ؛ بشر در برابر ادمه است. بشر ظاهر است. چقدر مؤدبانه سخن گفتهاند. درباره مسائل جنسی میگویند: بشری مرا مسّ نکرده است. لمس با دست است ولی مسّ تمام جهات جسم انسان است.
﴿قَالَ كَذَٰلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ﴾؛ خداوند میفرماید: خدا هرچه بخواهد خلق میکند. خطاب متوجه حضرت مریم سلام الله علیها است. یعنی شما حتما مادر خواهی شد.
﴿اذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾؛ کن فیکون باری تعالی که خالق است، با کن فیکون مخلوق بسیار متفاوت است. کن فیکون باری تعالی مخاطبساز است. در مخلوق چنین نیست. در باری تعالی تبدیل مقام علمی به عینی است. ولی در مخلوق، عینی و تنها فعلی است. خداوند تمام صفاتش ایجابی است. کن باری تعالی فعلساز و موجودساز است.
مشیت خداوند تعلق گرفته است به اینکه شما فرزند داشته باشید. فرزند داشتن شما جزو امور عینی و امر قطعی است. منشأ پیدایش حضرت عیسی علیه السلام و هم حضرت یحیی علیه السلام خلاف نظام علی و معلولی نیست؛ بلکه به حسب ظاهر مردم گمان میکنند بدون علت است؛ چرا که علت را پدر و مادر میدانند.
دانشمندان در حال کار کردن هستند که آیا با خیالات هم میشود مولودی تحقق یابد یا خیر؟ حالات الهی ایشان را باردار کرده است. نظام علی و معلولی نظام رایج است. جریان حضرت آدم و حضرت عیسی علیه السلام نظام علی و معلولی غیر رایج است نه اینکه خلاف آن باشد.
تفاوت خلقت حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام را میدانید. در حضرت یحیی علیه السلام پدر و مادر بود، ولی شرایط بارداری نبود؛ کالعدم بود. در حضرت عیسی علیه السلام غیر عادی بودنش بیشتر است؛ چرا که اصلا پدری نبود.
در آیه دیگر دارد: ﴿لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا﴾؛[3] قضا یعنی چیزی به نهایت برسد. قاضی آخرین حکم را میدهد. قضا یعنی امر حتمی. ﴿صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ ۚ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ﴾؛[4] در آیه دیگر دارد.
امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا؛[5] ما صنع باری تعالی هستیم و مردم دستپرورده ما هستند.
مرحوم آیت الله العظمی بهاء الدینی رحمه الله میفرمودند: ما بین الطلوعین چندین مرتبه قوانین را تدریس و مباحثه کردیم. مرحوم میرزای قمی در قوانین که مطالعه کنید یک دور بحثی دارند که آیا خطاب به معدوم جایز هست یا خیر؟ به نظر درستتر خطاب به معدوم اصلاً جایز نیست. ولی معدوم گاهی علی الاطلاق است که لا یجوز خطاب به آن، ولی گاهی معدوم در خارج و موجود در علم است. خطابات باری تعالی همهاش به وجود علمی است که عینی میشود.
خطابات باری تعالی مخاطبساز است؛ بر خلاف غیر خدا که باید مخاطبی باشد تا حرف بزند. ولی خدا مخاطب را میسازد تا حرف بزند.
خطابات باری تعالی اضافه اشراقیه است. در اضافه مقولیه باید مضاف و مضاف الیه و نسبت اضافه باشد؛ مانند عاقل و معقول. ولی در اضافه اشراقیه یک طرف دارد؛ که همان مضاف الیه است. مضاف وابسته به مضاف الیه است. هرچه هست این طرف است. تمام هستی و موجودات مضاف به وجود مضاف الیه واحد هستند.