1401/10/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران آیات 37الی 40 /صفات حضرت یحیی علیه السلام
﴿فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا ۖ كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا ۖ قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّىٰ لَكِ هَٰذَا ۖ قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۖ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾[1]
﴿هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ﴾[2]
﴿فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَىٰ مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ﴾[3]
﴿قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ﴾[4]
نذر این است که کار راجح و جایز شرعی را به صیغه نذر بر خود لازم میکند. جناب حنّه مادر حضرت مریم نذر کرد که آنچه دارد، نذر معبد و مسجد الاقصی و بیت المقدس کند. ولادت که انجام شد، دید دختر است. حضرت حق فرمود: لیس الذکر کالانثی. برای تسلی ایشان فرمود این دختر بچهای که عطیه ما بود با آن پسری که مد نظر تو بود، قابل مقایسه نیست. مریم یعنی کسی که وقت و روزگارش در اطاعت حضرت حق میگذرد. اسماء اوصافی را برای بچهها میآورد. نبات و پرورش حسن و زیبا به ایشان اعطاء کرد. دغدغه حضرت آل عمران و حنة و مادر حضرت مریم این بود که نگران ذریه بود. برای همین نذر خانه خدا قرار داد و با اینکه دختر بود در خدمت معبد قرار گرفت. حضرت زکریا متکفل این کار شد. زکریا با عیشا همسر حنّة باجناق بود. همسر زکریا خواهر حنه بود و هر دو بچه نداشتند. خیلیها دوست داشتند مریم را به سرپرستی قبول کنند. موقعیت خاصی بود که نصیب جناب زکریا علیه السلام شد. هو من عند الله؛ رزق الهی است که در تمام زمانها نگهدارنده جوامع است. این در زمان ما در محضر امام زمان علیه السلام است.
وقتی حضرت زکریا علیه السلام دید، جناب مریم مورد عنایت خاص خدا قرار گرفت، دعا کرد که خدا به ایشان فرزندی دهد. حنه دعا کرد و خدا به او بچه داد و نذر معبد کرد. دختری که از هزاران پسر بهتر بود. این را که دید جناب زکریا علیه السلام دعا کردند که اگر صلاح است به من هم فرزند عنایت کنید. خدایا از جانب خودت ذریه طیبه عنایت کن. ذریه از ذره میآید چون پخش میشود.
انک سمیع الدعاء؛ خدایا تو دعا را میشنوی. شنیدن دعا یعنی اجابت آن. در دعا بعد از رکوع میگوییم سمع الله لمن حمده، خداوند حمد را میشنود یعنی خداوند جواب حمد را میدهد. اینجا هم یعنی خدا دعا را اجابت میکند.
و هو قائم یصلی فی المحراب؛ یکی از بهترین دلیلهایی که انبیای الهی با هم اشتراک دارند این آیه است. یکی نماز است و دیگری حج. نماز از اول قرار داده شده بود؛ هرچند خصوصیاتش تغییر کرد. نماز آن زمانها به صورت دعا بوده است. شاید آن زمان دعا را نماز و نماز را دعا میگفتند. محراب را هم محراب میگفتند؛ چون در معبدها جایگاههایی برای تصمیمات مهم بود از جمله برای حرب و جنگ و دفاع از معبد. اینکه جای جنگ با شیطان است، استظهاری است و بعداً بیان شده است.
ان الله یبشرک بیحیی؛ خداوند بشارت میدهد تو را به یحیی. مریم و یحیی عبری هستند و دنبال وجه اشتقاق نباید بگردیم. یحیی یعنی موجود زندهای که در تلاش است. اگر عربی باشد یا ریشه مشترک داشته باشد.
1. مصدقا بکلمة من الله
تصدیق کننده کلمهای است که از جانب حضرت حق نازل شده است. مراد حضرت عیسی علیه السلام میتواند باشد؛ که خداوند ایشان را کلمة الله نامیده است. حضرت عیسی بن مریم و حضرت یحیی بن زکریا پسر خاله و مؤید هم هستند.
2. و سیّدا
حضرت یحیی علیه السلام سید است. سید یعنی خودش پیشوا و آقا است. بزرگ است و رهبر.
3. و حصورا
بهترین تعبیر این است که شایسته و پارسا است. حصور را به کسی میگویند که در حصار است و تمایلش به جنس مخالف کم است. این جزو لوازمش است. مراد این است که در حصر الهی است.
4. و نبیا
5. من الصالحین
مصدق است، سید است، حصور است، پیامبر است و از صالحین است. این پنج صفت بیان شده است.
حصور فقط به معنی خودنگهداری از ازدواج نیست بلکه خودنگهداری از گناه است که دامنهاش باز است. به معنی ازدواج نکردن نیست. ازدواج سنت الهی است. به عبارت بهتر بقاء نسل از اوجب واجبات است. ﴿وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَىٰ﴾[5] امر صادر شده است. این آیه محدودیت انکحوا نیست. حصور یعنی خودنگهداری. انسانهایی که ازدواج میکنند نباید افراط در مسائل جنسی داشته باشند.
نکته بسیار مهم این است که اگر انسانی به جایی رسید که هیچ شبهه گناه ندارد و گناه نمیکند میتواند این سنت را ترک کند؟ سالبه به انتفاء موضوع است و جایز است ترک آن. اگر شخصی استثناء بود به هر دلیلی یا مشکل جسمی داشت یا مشکل دیگری یا آن قدر فضیلت اخلاقیاش بالا است که شبهه گناه ندارد، از آن وجوب میافتد ولی مطلوبیت ذاتی دارد.
در آیه 40 حضرت ذکریا خودش تعجب کرد. غلام یعنی پسر بچه. خدایا چطور به من پسر بچهای میدهی در حالی که سن من به پیری رسیده است.
عاقر یعنی زمان تولید و توالد و زایمان گذشته است. همسرم هم پیر شده است.
قال کذلک الله یفعل ما یشاء؛ خداوند هر طور که بخواهد انجام میدهد. این یکی از چیزهایی است که از آیات الهی تحقق یافت. حکایت مادر حضرت مریم و حکایت حنّه و عیشاء هر دو خواهان فرزند شدند و خدا به هر دو فرزند داد. مریم را نذر معبد کردند و از ایشان هم عیسای مسیح به وجود آمد. از آن سو هم حضرت یحیی علیه السلام. دو خواهر فرزند نداشتند و میتوان استفاده کرد که آنهایی که بچه ندارند نا امید نشوند. شاید سالیانی بگذرد و اراده الهی طور دیگری تحقق یابد. بحمدالله در این مراجعاتی که داشتیم گاهی 17-18 سال بچه نداشتند ولی با قرآن باز کردن علت بچه نداشتن معلوم میشود و رفع میشود خدا عنایت میکند. گاهی یک حرکت ناشایست باعث رفتن نعمت میشود. باید دوباره برگرداند تا نعمت بیاید. اگر خواهان بچه هستید سراغ عبادت و نیایش بروید.
ان شاء الله اوصاف حضرت یحیی علیه السلام در ما و فرزندانمان باشد. ان شاء الله جزو صالحین باشیم و حصور باشیم و بی بند و بار نباشیم. عرض ما این است که این اوصاف ترتبی است و هر صفت پیشنیاز صفت دیگر است. چون مصدق است، سید است و چون سید است حصور است و چون حصور است نبی و صالح است.