1401/10/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران آیات 32 الی34 /تبیین شجره طیبه نبوت و رسالت
﴿قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ ۖ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ﴾[1]
﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾[2]
﴿ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[3]
در کریمه 32 عرض شد محبت، جامع بین تبعیت و طاعت و مغفرت است. همه اصول زندگی انسانی بر اساس محبت میچرخد. محبت واسطه بین انسان و خدا است. و الله غفور رحیم که در آیه قبل بود، تمثل محبت و طاعت و مغفرت است. به عنوان اسمای الهی در غفور و رحیم تحقق دارد. خطاب خاص است در این آیه و عنوان اطاعت بیان میشود. اینکه اطاعت تکرار نشده دلیل بر این است که اطاعت خدا و رسول از هم جدا نیست. جایی که جدا میآید دلیل بر اهمیت اطاعت رسول صلی الله علیه و آله است. تولوا هم میتواند ماضی و هم مضارع باشد. ماضی بودنش اولی است.
وصف به شیء مشعر به علیت است. کسانی که طاعت خدا و رسول صلی الله علیه و آله ندارند، کافر هستند. برخی بین رسالت و الوهیت جدایی میافکندند و خدا را قبول داشتند، ولی پیامبر صلی الله علیه و آله را قبول نداشتند. خداوند کافران را دوست ندارد. کافرین در قرآن معمولاً در مقابل شاکرین است. کفر اصطلاحی هم که به انکار ضروری دین بر میگردد، از نا شکری شروع میشود. اگر انسان به شکر منعم بپردازد به وادی کفر کشیده نمیشود.
آیه 33 با حرف تحقیق شروع شده است. در آیات گذشته صحبت از محبت شد. صحبت تابعیت شد. در آیه قبلی صحبت اطاعت خدا و رسول صلی الله علیه و آله شد. کسانی که پشت به خدا و رسول صلی الله علیه و آله میکنند کافر هستند. این آیه بیان اطاعت خدا و رسول است.
اصطفی از صفوت به معنای برگزیده است. در قرآن اجتباء و اختیار و اصطفا هم داریم. اصطفا از همه قویتر است. صفوه شیء یعنی همه نا خالصیها جدا شده است. صفوة الماء یعنی آب خالص. صفا هم برای آن می گویند که خالص خالص است.
علامه مصطفوی می نویسد: « صفو... و التحقيق أنّ الأصل الواحد في هذه المادّة: هو ما يقابل الكدورة، و ما لا يكون كدرا. و قلنا في الخلوص إنّه نقاء و صفاء من حيث الذات، بخلاف الاجتباء و الإختيار و الانتخاب و الاصطفاء و الامتياز، فانّ كلّا منها يلاحظ باعتبار جهة خارجيّة».[4]
اصطفی برای حضرت آدم علیه السلام، جناب نوح علیه السلام، آل ابراهیم و آل عمران آمده است. برای موارد مختلفی نقل شده است که السلام علی آدم صفوة الله. آدم در اینجا وصفی است نه اسمی. گرچه آن آدم اسمی را هم بیان میکند ولی از عام به خاص شروع میشود. آدم ابوالبشر علیه السلام هم به عنوان مصداق آدم بیان شده است.
1. آدم از ادیم الارض یعنی گوشهای از زمین که بسط مییابد، است.
2. حضرت آدم آغاز رحمت الهی است. گوشه سفره را پهن میکنند و مهمان را دعوت میکنند. سفره نبوت با ایشان آغاز شد. آغاز اصطفا ایشان و پایان آن حضرت محمد صلی الله علیه و آله بود. صفوت از ایشان شروع شده و به اصطفای رسول مکرم صلی الله علیه و آله ادامه یافته است.
بحثی است که نوح اسم عربی است یا خیر؟ علامه شعرانی رحمه الله زبان عبری میدانستند. علامه حسن زاده رحمه الله هم همین طور بودند. میفرمودند برخی کلمات مثل نوح همین طور آمده است. نیازی نیست که بگوییم ایشان ندبه خوان و نوحه خوان بودند. ایشان قبل طوفان 950 سال نبوت داشتند و به عدد انگشتان دست پیرو نداشتند. نوح اگر عربی باشد از نوحه و گریه است. اگر نوح را عبری بدانیم، اشتقاق ندارد.
در ابراهیم نیز همین حرف زده میشود. عرب به کلمات غیر عربی، عجمی میگویند؛ چون گویا نیستند.
کلمه آل عمران هم غیر عربی است. عجمی است. خداوند بر گزیده آدم و نوح و خاندان حضرت ابراهیم علیه السلام و خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله هم مد نظر است. قرآن کتاب تاریخی نیست؛ ولی منشأ تاریخ است.
تأثیر این آیه بر اساس آیه قبل است.شجره طیبه نبوت و رسالت در این آیه بیان شده است.
نبوت و رسالت با امامت به لحاظ حقیقت یکی است ولی به لحاظ زمانهای متعدد انوار هستند. در شخصیت حقیقی همه یکسان هستند و در شخصیت حقوقی متفاوت هستند.
نیابت از امام و خلافت هم بر همین اساس است. همه مقول به تشکیک است. مقام این انبیاء نیز همین طور است. بعید نیست در میان آنها یکی اشرف و اکرم باشد؛ که نبی معظم اسلام صلی الله علیه و آله است.
ذریه را ذریه میگویند چون پخش میشوند و ذره ذره هستند؛ یعنی سببیت علی و معلولی بین اینها است. آیا این بیان جسمانی رسالت است یا خیر؟ به لحاظ انسابی سنخیت بیتشری دارد. برخی میگویند این آیه اعم از جهت معنوی و جسمانی است.
و الله سمیع علیم؛ خداوند به این سلسله رسالت و نبوت و امامت هم عالم و هم شنواست.