1401/10/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران آیه 30 /باز بودن مسیر رسیدن به خداوند تا مرحله ذات
﴿يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا ۗ وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴾[1]
آیه 30 من حیث المجموع دلیل بر تجسم اعمال است. مرحوم نراقی تعبیر به تجسد اعمال دارد. افکار انسان انگیزههایی میسازد و انگیزهها ارادات میسازد و این ارادهها عینیت میآورد و فقط ذهنیت نیست. نکته مهم این است که خیر و شر، حسن و قبح همه تجسم دارند نه اینکه فقط خوبیها یا بدیها تنها تجسم داشته باشد. تعبیر آیه شریفه این است که یوم تجد کل نفس...؛ وجدان و چشیدن و دیدن است و غیر از توهم است. وجود است. نفس را هم در معنای دقیقی که عرض شد چیزی است که تشخص داشته باشد. قضیه موجبه کلیه است. تمام افراد مشمول آن قانون و ضابطه هستند.
بحثی است که نفس بر باری تعالی اطلاق میشود یا خیر؟ اگر نفس کمال اول باشد، اطلاق نمیشود؛ چون او فوق کمال است. ولی اگر متشخص باشد، بر خدا اطلاق میشود چه تشخص به خود چه به غیر. نفس باری تعالی در وجوب و امکان است. همه چیز نفس دارد و تشخص.
همه چیز را در حالت حضور میبیند نه حصول. حضور نفسانی است. افعال و اقوالش تشخص او میشود. اینجا است که گفتیم قول اعم از افعال و اقوال است؛ هرچند در عرف فقط اقوال است.
او دوست دارد بین آنچه از بدیها انجام داده است و بین خودش فاصله زیادی باشد. بینها به نفس بر میگردد و بینه به ما عملت من سوء. امد فاصله زمانی است هرچند بر فاصله مکانی هم اطلاق میشود. یعنی کاری که انسان کرده است فراموشش شود.
انسان دو کار را در عین فراموشی، باید توجه داشته باشد: یکی کار خوبی که انجام داده است و دیگری کار بدی که انجام داده است. ولی گاه بر عکس است. کسانی بدیهای دیگران را یادشان هست و خوبیهایشان فراموش میکنند. آدم باید بدی دیگران را فراموش کند و خوبی آنها را فراموش نکند.
و یحذرکم الله نفسه؛ خدا از خودش تحذیر میکند. گاهی خدا میگوید؛ ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ﴾[2] هرچه میتوانید تقوا داشته باشید. ولی گاهی میفرماید ﴿اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ﴾؛[3] حق تقات، الله نیست بلکه حق تقات هو است. ضمیر است. شما به مرحلهای برسید حتی تحذیر اسماء اللهی را پشت سر بگذارید. راه باز باز است. از این آیه میشود استفاده کرد که کار انسان تا مرحله ذات باز است. در مرحله ذات راهی نیست. امام علی علیه السلام فرمودند؛ ﴿تفکروا فی آلاء الله﴾.[4] این طور در نفس خود هم میتوان تفکر کرد. خروج از این نباید داشت که سالبه به انتفاء موضوع میشود.
یحذرکم الله نفسه فرمود. الله آمد و رب نیامد. این نشان آن است که الوهیت و معبودیت خداوند که منحصر به اوست تنها مسیر کمال است؛ لا اله اله هو و لا اله الا الله.
و الله رئوف بالعباد؛ خداوند رئوف به عباد است. وزن متعادل است. صدر آیه مراقبت از اعمال است؛ که خیر و شر هست و ذخیره میشود. بعد تحذیر دارد و سپس میفرماید خداوند به عبادش مهربان است. هم صحبت تحذیر است و هم رحمت و مهربانی.
رأفت مهربانی علمی است و رحمت مهربانی عملی است. رأفت اگر از مرحله اندیشه به انگیزه برسد، میشود رحمت. البته گاهی یکی بر دیگری اطلاق میشود.
تحذیر باری تعالی تا چه مرحلهای کاربرد دارد؟ تجسم اعمال کاربردش تا کجاست؟ راه کمال تا کجا باز است؟
از آنجا که ذات باری تعالی غیر متناهی است و اسمای او هم نا متناهی است راه کمال هم نا متناهی است. حضرت امام میفرمایند منطقه اسماء مستأثره، منطقه حماء و ممنوعه است. آنجا خصوصیات واجب است. بعد از آن اشتراک ممکن و واجب است. تنها موجودی که میتواند سائر تمام اسماء الهی باشد، حضرت انسانیت است. تا جایی که جبرائیل علیه السلام گفت: لو دنوت انملة لاحترقت؛[5] اگر سر انگشتی نزدیکتر شود میسوزم. رسول اکرم صلی الله علیه و آله یعنی انسان مکرم است و او بالاترین و اشرف و اکرم است. مقام اکرامی ایشان هم مورد عطیه خاص قرار میگیرد. تنها انسانی که در ملکوت عالم و در زمین و زمان باید راضی شود از حضرت حق، رسول اکرم صلی الله علیه و آله است. ایشان اکرم همه مکرمات است. ﴿وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا﴾.[6] «علی» هر کجا به کار رفت دلیل بر علو است.
در آیه هم صحبت مهر است و هم صحبت قهر است. مرز بین الوهیت و عبودیت نزدیک است.