1401/09/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران آیه 27 /اوصاف خداوند در این آیه
﴿تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ ۖ وَتُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ ۖ وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾[1]
تولج بیان مصادیق قدرت الهی است. در ابتدای آیه قبل داشتیم که خداوند میفرماید بگو پیامبر که خدا مالک نفوس است. هم ملک و هم ملکوت را خداوند مالک است.
یکی از نشانههای مالکیت خداوند این است که تولج اللیل فی النهار و تولج النهار فی اللیل.
ولوج به معنای داخل شدن چیزی در چیز دیگر با زحمت است. شب را در روز قرار دادیم و روز را در شب.
علامه مصطفوی می نویسد: ولج... و التحقيق أنّ الأصل الواحد في المادّة: هو الورود في محيط شيء متّصلا به.[2]
در اول ربیع در اصطلاح هیئت، لحظه اعتدال شب و روز است. تساوی شب و روز. روز و شب مساوی است. از اول مهر تا اول فروردین زمان طولانی شدن شبها و کوتاه شدن روزها است. عکسش از فروردین تا مهر روز بلند و شب کوتاه میشود. شب میآید روز را میگیرد و روز شب را. این نشانه قدرت الهی است. گویا شب و روز در هم وارد میشود. شب در روز وارد میشود و روز در پرده شب فرو میرود. آرام آرام شب و روز وارد در هم میشوند. شب یلدا طولانیترین شب سال است. یکی دو دقیقه بیشتر با شبهای دیگر فرق ندارد ولی شب کاملا روز را فرا میگیرد. اول فروردین روز فراگیر میشود و شب کم میشود. هرچه به خط استوا نزدیک شویم، ورود شب و روز واضح تر است. فصول اربعه نتیجه همین ورود شب و روز در هم است.
در سوره مبارکه یس عبارت این است؛ ﴿لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ﴾؛[3] اینها آن قدر منظم هستند که شب و روز بر هم سبقت نمیگیرند.
و تخرج الحی من المیت و تخرج المیت من الحی؛ در این آیه سه وصف مهم باری تعالی بیان شده است. اول ورود شب و روز در هم که گردش نظام طبیعت بر اساس گردش شب و روز است. دوم زنده را از مرده به وجود آوردن و مرده را از زنده. جسم بودیم و جماد، تبدیل به جسم نباتی شدیم. بعد حیوان شدیم و سپس تبدیل به انسان شدیم. میرویم که به انسان کامل برسیم و فرشتگان را هم رد کنیم. بارها محضرتان عرض کردیم که سه عالم را باید پشت سر بگذاریم. اجسام، مثال و قیامت. در مثال و قیامت یوم الجمع است. مثال عالم اعم از قبل از دنیا است که اسمش را ذر میگذاریم و بعدش که برزخ میگوییم. جسم، مثال و قیامت کبری. هر سه یوم ذر، برزخ و قیامت یوم الجمع است. همه کسانی که مردهاند در این روز اجتماع میکنند. این قدرت الهی است.
گفتیم که مِلکیت و مَلِکیت خدا برخی گفتاری است و برخی رفتاری است.
یخرج الحی من المیت دو معنا دارد؛
1. موجود جمادی را تبدیل به انسان کردیم.
2. آنانی که کافر هستند و ایمان ندارند مردهاند و مؤمنان زندهاند. خداوند، زنده یعنی مؤمن را از نسل کافر قرار میدهد و عکس. این طور نیست کسی که مؤمن بود تا ابد نسلش مؤمن باشد و کافر تا ابد نسلش کافر باشد.
سومین خصلت این است که ترزق من تشاء بغیر حساب؛ عرب به هر چیزی رزق نمی گوید. رزق چیزی است که انسان را رشد دهد. نموّ با رشد فرق دارد. نموّ افزایش در حجم است؛ در گیاه و حیوان و انسان.
در سوره کهف آیه 19 ام آمده است و کلمه وسط قرآن است:﴿فَلْيَنْظُرْ أَيُّهَا أَزْكَىٰ طَعَامًا فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْ وَلَا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَدًا﴾؛ این و لیتلطف درست وسط قرآن است. انسان لطیف شود به رزق حقیقیاش میرسد.خدا روزی هر کس را میرساند.
1. خداوند بیحساب عطا میکند. در دنیا هر کس برای دیگری کاری میکند با حساب و کتاب است. تنها کار خدا بیحساب و کتاب است. اگر کسی بیحساب و کتاب اعطا کرد، کار الهی میکند. یکی پدر و یکی استاد است که چنین است. نعمتهای الهی قابل محاسبه و شمارش نیست؛ ﴿وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا﴾.[4] مهندسی نظام خلقت و ملکوت بر اساس حساب و کتاب است. ولی این حساب و کتاب بی نهایت است. این یک معنا است.
2. معنای دیگر این است که خدا سریع الحساب است ولی وقتی میخواهد روزی بدهد بدون حساب میدهد.
3. معنای دیگر اینکه حساب به معنای رنج است؛ یعنی خدا بدون رنج روزی میدهد.
4. معنای بهتر این است که خداوند بی حساب و کتاب میدهد. نا متناهی بودن نعمتهای الهی را میگوید. ملک و ملکوت بر اساس حساب و کتاب است. اولین مهندس، ذات باری تعالی است. اندازه گیرنده رزق تمام موجودات است.
در مورد اهل علم هست که روزی اهل علم مقدر است. دانشجو و طلبه تا در کسب علم باشند، روزیشان میرسد. البته باید تلاش کند ولی روزیها مقدر است. خدا روزی افراد را بی حساب و کتاب میدهد.
ورود شب و روز در هم، خروج زنده از مرده و عکس و نیز رزق بی حساب به افراد سه صفت خداوند است.
دعای عشرات را زیاد بخوانید. فلک الحمد عدد کل نجم و فلک (و ملک) فی السماء. به عدد افلاک و فرشتهها و ستارهها تو را مدح میکنم. هنوز دانشمندان عدد ستارهها را نمیدانند.