1401/09/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران(آیه 21و22) /مراحل امر به معروف و نهی از منکر
﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[1]
﴿أُولَٰئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ﴾[2]
در مراتب امر به معروف و نهی از منکر بودیم. عرض شد در فقه اصغر عدالت برای آمر به معروف و ناهی از منکر شرط نیست؛ آن طور که برای امام جماعت شرط است. ولی در فقه اکبر و در آیات قرآنی و تحقق آیات الهی کسی که آمر به عدل است و معروف است، باید خودش واجد آن شرط باشد.
مرتبه نخست این است که انسان از خودش شروع کند. نفس خود را در مرحلهای قرار دهد که آن را امر و نهی کند. نفس خود را مورد خطاب و محاسبه و مراقبه قرار دهد. آن چه میخواهد بگوید و آن چه نمیخواهد ترک کند.
مرحله دوم این است که از اهل و مأنوسین خود را فراموش نکنیم. حلقه نزدیک ما مورد امر به معروف و نهی از منکر هستند.
مرحله سوم این است که اقربین را هم بی نصیب نگذاریم؛ الاقرب ثم الاقرب.
ما مأمور به تشکیلات امر به معروف و نهی از منکر هستیم. جمعیتی تشکیل دهیم به عنوان آمر به معروف و ناهی از منکر. آیا امر به معروف و نهی از منکر امر به همه است یا به برخی؟ تعیینی است یا تخییری؟ عینی است یا کفایی؟ در جای خود فقه باید بحث شود. به نظر ما واجب همگانی است. اگر ما انجمن و تشکیلات و لجنهای تشکیل دهیم برای کارهای امر به معروف و نهی از منکر منافات با کلیت آن ندارد. امری کلی است.
مرحله دیگر مرحله فراخوانی دیگران به امر معروف و نهی از منکر است. تا پیش از این وظیفه شخصی بود. یعنی فراتر از مرتبه اقربا و خویشان.
مرحله نهایی امر به معروف مرحله مهمی است. ما باید دولت آمر به معروف و ناهی از منکر تشکیل دهیم. ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ﴾؛[3] کسانی که اگر توانایی به آنها دادیم در زمین که حاکمیتی داشته باشند. این یعنی باید چنین حضوری داشته باشند. زمین تخصیصی نیست. هر نقطهای از زمین مد نظر است. اینها اقامه نماز و ایتای زکات و امر به معروف و نهی از منکر دارند. واجبات الهی جزو بالاترین مصادیق معروف و محرمات جزو بالاترین مصادیق منکر هستند. نه تنها ملت اسلامی که در خود این کار را انجام میدهد بلکه برای انجام واجبات و ترک محرمات، دولت باید تشکیل دهند. نماز که بحث عبادت است و زکات که مباحث اقتصادی است. ما اینها را تمثیل میدانیم نه تخصیص. ما مبنای اخباریها را نداریم. الا ما خرج بالدلیل که آیاتی تخصیصی باشد، تمثیلی است. نماز نماد عبادات است و زکات نماد مسائل اقتصادی و امر به معروف نماد مسائل اجتماعی و سیاسی است. اگر مسئولی برخی جهات را رعایت نمیکند، نه تنها بالادستیها، که امت اسلامی هم باید آمر به معروف و ناهی از منکر باشند. از باب نصیحة الملوک، حاکم را هم باید امر به معروف کرد. عرض ما این است که مراتب امر به معروف این گونه باید پیش برود. اسلام منحصر به زمانی نیست. اصول اسلامی هستند که هستند.
باید گروههایی و کمیتههایی تشکیل شود و ناظر بر امر به معروف و نهی از منکر باشد. موضوعشناسی کنند. نمیشود هر موضوعی را ورود کنند. موضوعات متغیر است. زمانها متفاوت است. افراد خوبی انتخاب شوند. خودشان عامل باشند. معروف را انجام دهند و منکر را ترک کنند. باید دولت فراگیری باشد نه دولت زمینگیر. در امر به معروف و نهی از منکر قرآن هیچ عقبنشینی نکرده است. بیش از یک میلیارد مسلمان به تعبیر حضرت امام اگر هر مسلمان یک سطل آب روی اسرائیل به عنوان نماد ظلم بریزد از بین میرود.
آنچه راجع به حجاب میخواهیم عرض کنیم حجاب معروف اصیلی است که خیلی از معروفهای دیگر را نگه میدارد. پوششی که دیگران از زن هرزگی و بیاصالتی استفاده نکنند. ما زن را محور خانواده میدانیم؛ ولی دیگران محور شهوت و غرایز جنسی. ما محور عقل میدانیم و آنها محور شهوت. تفاوت ما این است. حجاب را باید از فرد شروع کرد بعد از اهل و بعد از خویشان آغاز کنیم و بعد جامعه و دولت اسلامی. همین مراحل امر به معروف باید رعایت شود. برای امنیت فرد و جامعه و دولت حجاب مؤثر است.