1401/09/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(آل عمران)/آل عمران آیه 19 /منشأ اختلاف در دین
﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ ۗ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۗ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴾[1]
از تعبیر آیه شریفه ان الدین عند الله الاسلام جادوانگی و پایندگی دین فهمیده میشود. عند الله بودن پایداری را میرساند. ﴿مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ ۖ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ﴾.[2] این آیه به تفسیر آیه به آیه این مطلب را میرساند. بقا از آن استفاده میشود.
اختلاف قبل از علم مذموم نیست، ولی اختلاف بعد از علم مذموم است. این آیه اختلاف بعد از علم را میگوید. بغی، ستم روشن است. دین الهی باقی است. کسانی که اختلاف میکنند اگر بعد از علم باشد، مذموم است.
آیه ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾،[3] دلیل بر این است که این دین باقی است و هست که هست.
﴿لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ﴾؛[4] بین هیچ یک از رسولان الهی نه اختلاف است نه تخلف. اختلاف از بغی به وجود میآید. از این آیه استفاده میشود که تمام ادیان الهی واحد هستند. اسلام از زمان حضرت آدم آغاز شد و در زمان حضرت خاتم به اکمال رسید. اسلام آغازش با آفرینش است و پایان ندارد.
﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾؛[5] این توصیه انبیاء به فرزندانشان دلیل بر همین مطلب است.
اسلام یک دینی است که بوده است و خواهد بود. این منافاتی با نسخ و بداء ندارد. نسخ در کلیات نیست بلکه در عوارض و جزئیات است. برخی جزئیات در طول زمان تغییر میکند. انبیای الهی دعا میکردند؛ ﴿تَوَفَّنِي مُسْلِمًا﴾.[6]
امر الهی دین خداست که واحد است و همیشه جاری است. منافات با نسخ و بداء هم ندارد. نسخ و بداء در ظواهر دین است نه ذاتیات دین. اصول مبرهن و یقینیای است که هست. سه اصل اساسی در دین جزو اصول اولیه دین است: معاد، مبدأ و میان بین دو نبوت پذیرفته شد، قطعاً عنوان خلیفةالنبی هم باید پذیرفته شود. برهان ولایت همان برهان نبوت است. همانطور که وظایف امام جدا از نبی نیست وظایف او مشترک است.
منشأ اختلاف در دین هم گاهی در مراحل نخست است؛ که بحث الحاد و کفر در برابر اسلام است. ولی گاهی اختلاف در دین در جهات دیگر است. عنوان ولایت جدای از دین و رسالت نیست. اختلاف در ولایت به تصریح آیه شریفه اختلاف در دین است که پسندیده نیست. منشأ اختلافی که اینها دارند یا نخستین است و یا در مراحل میانی و پایانی است. هر یک به انکار اصول دین منجر شود، مورد قبول دین نیست. اختلاف در اهداف میانی نتیجهاش انکار رسالت است. اختلاف در نتیجه و اهداف مثبت این است که معاد را نپذیرفتند. اختلاف ابتدایی اشکال ندارد؛ اختلاف در ادامه اشکال دارد. اگر مطلبی روشن شد، نباید به بحث ادامه داد.
بغیا بینهم...؛ اهل کتاب منتظر رسول اکرم صلی الله علیه و آله بودند ولی وقتی آمدند شروع به مخالفت کردند. قضیه شرطیه متصله است: کسی که به آیات الهی کفر بورزد خداوند سریع المحاسبه است.
و من یکفر بآیات الله...؛کسی که کافر به آیات الهی شود، خداوند سریع الحساب است. نشانههای دین و دستورات دین جزو آیات الهی است و کسی که این آیات را نپذیرد، کافر است.
متعلق دین فطرت الهی است. فطرت انسانی است نه اینکه طبیعت انسان باشد. اگر دین به طبیعت تعلق گیرد، قابل تربیت است. فطرت نه تخلف پذیر است و نه اختلاف پذیر. حضرت استادمان علامه حسن زاده قدس الله نفسه الزکیه فرمودند آیات الهی و علم به فطرت مینشیند. دین و علم خوشنشین است هرکجا نمینشیند. دینداری خود دلیل بر سلامت فطرت است. فطرت با طبیعت متفاوت است. موضوع همه آیات الهی همین است. فطرت زمان، مکان و سایر اختلافات را نمیشناسد. آنچه به فطرت منتهی شود، سالم و صحیح است.
موضوع این آیات الهی فطرت است. ﴿رَقٍّ مَنْشُورٍ﴾[7] است؛ صفحه بیرنگ است. دست بچه بدهی نقاشی میکند. وِلایت و وَلایت هم بر فطرت مینشیند. دین هم بر فطرت مینشیند. این موجود فطری است که نسبت به همه یکسان است.
النفس فی وحدتها کل القویو فعله فی فعلها قد انطوی
ابزار نفس فطرت است و خدا به همه یکسان این را داده است. اگر اختلافی هست از رنگآمیزی بعدی است. در سوره بقره هم گفتیم که ﴿هُدًى لِلنَّاسِ﴾،[8] افراد با تقوا دو فطرت دارند؛ یکی خدادای و دیگری اکتسابی که فطرت ثانویه و نتیجه اعمال انسان است.