1401/09/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران آیه 19 /مراد از دین
﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ ۗ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۗ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴾[1]
تا کنون صحبت از اثبات توحید و آیاتی بود که راجع به اصل دین بود. از این به بعد خطوط کلی ادیان الهی به عنوان اسلام مطرح میشود. اسلام از زمان حضرت آدم علیه السلام آغاز شده است و در زمان حضرت خاتم صلی الله علیه و آله به کمال رسیده است.
الاسلام هو التسلیم؛ اگر اسلام به معنای سِلم باشد، از آغاز ادیان الهی مطرح بوده است. اگر مرادمان اسلام اصطلاحی است که از زمان رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله بوده است. اسلام کامل شد و نقطه ضعف و ابهامی در آن نیست.
دین را در سوره حمد تحلیل کردیم. دین یعنی برنامه و دستور العمل؛ اعم از احکام و اخلاق و اعتقاد. دستور العمل همیشه در پایان مشخص میشود نه آغاز. دین دستور العملهایی است که باید اجرایی شود و در آن انقیاد و خضوع و خشوع باشد.
إنّو أنّ میشود خواند. بعد از ماده علم و شهود و یقین، أنّ میتواند خواند. برخی قرائتها همین است. ولی قرائت مشهور إنّ است و درست است. جمله جدید است.
سَلم یا سِلم است. دستور العملهایی که در آن سلامت است و یا نظم و انضباط است. دستور العمل واقعی نزد خداوند اسلام است. صحبت خالقیت و ذات باری تعالی است. عزیز مغلوب واقع نمیشود و حکیم کارهایش محکم است و دستور العمل او برای همه است.
این دین اسلام است و اهل کتاب در دین الهی اختلافی پیدا نمیکنند؛ مگر به عنوان اینکه راه حق را نرفتند. کاری کردند که اختلافی به وجود آمد. تورات و انجیل بشارت آمدن رسول الله صلی الله علیه و آله را دادند. برخی از اهل کتاب برای دیدن پیامبر صلی الله علیه و آله به یثرب و مدینه فعلی هجرت کردند. ولی جاه زدگی برای آنها حجاب شد. تا جایی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله به آنها گفتند؛ ﴿لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ﴾.[2] شما به کار خود برسید و ما نیز. معنای دیگر از دین به دلالت ملازمه نه صراحت این است که در دین وقتی دستور العمل را بیان میکنیم، نوعی تعهد به این دستور العملها نیز فهمیده میشود.
هرچه پیشرفت میکنیم به طرف ظهور دین میرویم نه محو دین؛ ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾.[3] برخی منافقان هم مشرک هستند یا کافر. ما به طرف ظهور میرویم.
حکومتهای دینی هم زمینه ظهور دین است. ائمه علیهم السلام در احکام اولیهشان اجرای حاکمیت دین بود. هدف ذاتی دین، رواج دین در جامعه است و ایجاد حاکمیت نه هدف عرضی و ضمنی.
مراد دین حق است. هرچند دین به لحاظ معنا باطل و صحیح است؛ ولی دستور العملهای صحیح مد نظر است؛ ﴿أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ﴾؛[4] ﴿وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾؛[5]
و من یکفر...؛کسی که کافر به آیات الهی شود ذات باری تعالی زود محاسبه میکند. در مقابل دین الهی هر کس کافر شود حسابش با حضرت حق است.