1401/08/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/سوره آل عمران آیات12و13 /تبیین و توضیح وازگان
﴿قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ ۚ وَبِئْسَ الْمِهَادُ﴾[1]
﴿قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا ۖ فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَىٰ كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ ۚ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ﴾[2]
خداوند قبل از جنگ بدر در سال دوم پیشگویی میکند که پیروز میشوند و این اعجاز قرآن است. سین برای آینده نزدیک است. حشر معمولاً برانگیخته شدنی است که مورد رضایت فرد هم نیست؛ هرچند با رضایت را هم شامل میشود.
بدترین آسایشگاهها را دارند. آرامش ندارند.
یعنی گروهی که متظاهر و پشتیبان یکدیگر هستند. از فأى میآید. به هر گروهی نمیگویند.
علامه مصطفوی می نویسد:« فأى... و التحقيق أنّ الأصل الواحد في المادّة: هو انفراج في انشقاق... قَدْ كانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتا فِئَةٌ تُقاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ أُخْرى كافِرَةٌ... راد الجماعة الّذين انشقّوا و افترقوا و انفرجوا عن الناس العامّة و اختصّوا بآراء و أعمال خاصّة»[3] .
اعجاز و علامت است. قبلاً هم داشتیم.
ملاقات به معنای برخورد است. چه پیشبینی شده باشد و چه نشده باشد.
در کتاب التحقیق فی کلمات القرآن آمده است: « لقی... و التحقيق أنّ الأصل الواحد في المادّة: هو مقابلة مع ارتباط، فلا بدّ من وجود القيدين. و أمّا مفاهيم التصادف و الرؤية و المواجهة و التوافى: فمن آثار الأصل»[4] .
این دو گروه دو خصوصیت متفاوت داشتند یکی مسلمانان که 313 نفر بودند و در راه خدا میجنگیدند و دیگری گروهی که اعتقادی به خدا نداشتند و کافر بودند.
اینکه یرونهم به کدام بخورد دو نظر است:
فئة تقائل یا اخری کافرة؟ بهتر است به اخری کافرة برگردد. یعنی در مشاهده گروه دیگر را دو برابر خود میدیدند؛ رأی العین. تعداد کفار بیش از هزار نفر بود. سه برابر بودند ولی رعب و وحشتی گرفت یا تصرفی در چشمان آنها شد که 313 نفر را دو هزار نفر میدیدند یعنی دو برابر خود.
و الله یؤید بنصره من یشاء؛ خدا هر کس را بخواهد به پیروزیاش یاری میکند. اراده الهی به این تعلق گرفت که مسلمانان در جنگ بدر پیروز شوند. اولین جنگ در مدینه و در ماه رمضان، جنگ بدر بود که پیروز شدند. در کتابهای آنها هم آمده بود.
رؤیت برای فئة نسبت داده نشده بلکه به عین نسبت داده شده یعنی چشم میبیند. یعنی این پیروزی را به چشم ظاهری مشاهده کردند. مراد به رأی العین هم رؤیت حقیقی است. ﴿وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ﴾؛[5] اینها طوری شد که در چشمانشان کم دیده میشدند؛ یعنی خداوند قلیل را کثیر و کثیر را قلیل میکند. تکثیر و تقلیل دست باری تعالی است.
باطل در باطل خود اصرار دارد پس اهل حق باید استقامت داشته باشند و بدانند که پیروزی اسلام و ایمان یقینی است.
ان فی ذلک...؛ ذلک به نصرت الهی بر میگردد. در این پیروزی پیغام و سروشی است برای کسانی که دارای ابصار هستند.
عبرة از عبر است. از همان عبور است. معبّر برای همین است که انسان میگذرد. عبارت هم برای این است که گذر کلمات و حروف است. عبرة به معنای اشک هم برای این است که اشک بر گونهها عبور میکند. امام حسین علیه السلام فرمودند: أنا قَتيل العَبْرَة؛[6] من کشته عبرات هستم. میتواند از عِبرة باشد یعنی من برای خیلیها سرمشق هستم و عبرت و اگر از عَبَرة باشد یعنی کشته اشکها هستم.
کثرت دشمن نباید انسان و مؤمنین را ناامید کند. چه بسا کثیری که خداوند قلیل جلوهشان میدهد یا برعکس. ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾؛[7] سنت الهی است که پیغمبر و خدا و انسانیت و اعتقادات حق پیروز شود. این سنت الهی در همه زمانها است؛ ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ﴾.[8] این قانون الهی است. در کربلا هم پیروز شدند. شام به اهل بیت علیهم السلام سخت گذشت و مورد استهزاء قرار گرفتند. مؤمنین ولو اندک پیروز هستند. این قانون الهی است.
مشیت الهی بعد از مشیت انسانی است. تا مردم نخواهند خدا نمیخواهد. مردم باید بخواهند در مسیر حق قرار گیرند. اگر خدا خدای ما بلند باشد، خداوند به ما نصرت خواهد داد. مشیت الهی به هر کس تعلق گیرد پیروز است؛ ﴿إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا...﴾.[9]