1401/08/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران آیات8الی12 /احتیاج ذاتی انسان و خصلت آل فرعون
﴿رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً ۚ إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ﴾[1]
﴿رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لَا رَيْبَ فِيهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ﴾[2]
﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ﴾[3]
﴿كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ ۗ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[4]
﴿قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ ۚ وَبِئْسَ الْمِهَادُ﴾[5]
دو دعا مطرح شد؛ یکی دعا برای این دنیا که مزرعه آخرت است. دیگری دعا برای هدایت در این دنیا که نتیجهاش سعادت در آخرت و رحمت از سوی خدای وهاب است. قیامت یکی از اسماء آن جامع است. روزی که شکی در آن نیست و وعدههای خدا هیچ تخلفی ندارد. خداوند هم به وعده و هم به وعیدش عمل میکند. وعده در امور نافع و شایسته و وعید در امور ناپسند است. میعاد هر دو را شامل میشود. وعده و وعید حضرت حق قطعاً نتیجه عمل و کار انسان است. کار انسان یا وعد است یا وعید. معاد و میعاد هم به خاطر این است که انسانها به حرف اولیهشان باز میگردند.
باب افعال از ماه غنی است. به معنی بینیازی است.
علامه مصطفوی می نویسد: الغُنَّةُ: و الغَنَاءُ مثل كلام: الاكتفاء.[6]
﴿إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا﴾[7] در آیه دیگر هست.
برنامههای اندیشهای در قرآن مطرح شد. حال در طبقهبندی مصادیق کفر و ایمان هستند. گمان میکردند اموال و اولادشان کمکشان میکند. مال و اولاد آنها کفایتشان نمیکند. اولاد بدون اموال نمیتواند کمککار آنها باشد. اموال اینجا اعم است حتی عِلم را هم شامل میشود؛ هرچند بیشتر مباحث اقتصادی است. از آیه شریفه این استفاده میشود که انسان ذاتاً محتاج است. این نیازش است که باید به درگاه حضرت حق رفع نیاز داشته باشد؛ ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ﴾.[8]
اموال و اولاد که دیگران کمال میبینند کمال نیست. اگر کمالی باشد وقتی است که در مسیر حق و ولایت و هدایت باشند؛ ﴿إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ﴾؛[9] اموال و اولاد آزمون هستند. دستاندازی است که باید متمسک به حضرت حق باشند.
وَقود آتشگیره است. وُقود آتش است. هیزمهایی که با آن آتش روشن میکنند وَقود است.
در کتاب التحقیق فی کلمات قرآن آمده است: «وقد... و التحقيق أنّ الأصل الواحد في المادّة: هو التحرّق في النار، و الوقود بالضمّ مصدر بمعنى الاشتعال. و الْوَقُودُ صفة كالذلول، بمعنى ما يتوقّد و يتّصف بالوقود، و هو تحرّق و تلألؤ في النار... و الوقود ليس بمعنى الحطب، بل ما يكون مشتعلا بالفعل حطبا أو غير حطب. و كذلك الوقد ليس بمعنى النار، بل النار من حيث اشتعاله، و هو مصداق الاشتعال».[10]
کسی در زمان خلیفه سوم جمجمهای را برداشت و نزد عثمان آورد و گفت چطور میگویید اینها معذب هستند؟ ببین این جمجمه حرارت ندارد. او نتوانست جواب دهد. به امیرالمؤمنین علیه السلام هدایتش کرد. حضرت زیبا بیان فرمودند. گفتند سنگهای آتشگیره را بیاورید. دو سنگ را به هم زدند جرقه زد و آتش به وجود آمد. گفتند ببین این سنگ حرارت دارد؟ گفت نه. این سنگ خنک است ولی تولید آتش میکند. این جمجمه هم در ظاهر خنک است ولی باطنش آتش است. اینجا خلیفه اعتراف کرد که اگر شما نبودید ما نمیتوانستیم جواب دهیم.
آتش گیره از نفس عمل انسان است؛ ﴿وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ﴾[11] آن قدر باطن خبیث میشود که آتشگیره دوزخ میشوند.
حال خداوند نمونه بیان میفرماید؛ کدأب آل فرعون. دأب به معنی روش و منش است و شامل عادت و مسائل دیگر هم میشود. اعم از عادت است. کارهای علمی و عملی که جامعهای انجام میدهند. فرعون را به خاطر استکبارش چنین میگویند. اینکه عبری است یا عربی بحث است. اگر تفرعن باشد به معنی استکبر است. فرعون اسم فرد نیست بلکه اسم موقعیت فرد است. فرعون تنها فرعون زمان موسی علیه السلام نیست. به پادشاه مصر فرعون میگفتند. جمعش فراعنه است. مردها را میکشتند و زنها را زنده نگه میداشتند. اهرام مصر نشان قبور آنها است و معلوم است چه ظلمهایی میکردند؛ مانند روش آل فرعون و پیش از آنها که به خاندان خود بالیدند.
اولین خصلت اینها این است که آیات الهی را تکذیب کردند. این آیات اعم از آیات تکوینی یعنی انبیاء و رسولان و آیات تشریعی که قوانین و احکام الهی است، می باشد. اگر کسی قانون و دستور حجاب را منکر شود، جزو مصادیق تکذیب آیات الهی است. گاهی کسی نماز نمیخواند و گاهی میگوید چرا نماز بخوانیم؟ گاهی کسی حجاب ندارد و گاهی میگوید چرا حجاب داشته باشیم؟ اگر ضروری دین انکار شود بحث ارتداد بعید نیست.
خداوند به مجازات آنها مکافاتشان کرد. ذنب را ذنب گویند چون دنبالهرو انسان است. ذَنَب هم دنب حیوان است که دنبال اوست. مفاد قرآن این است که اینها به واسطه کار خودشان مجازات شدند. انسان نفس عملش است و از آن جدا نیست.
عقاب خدا شدید است. عقاب هم برای آن است که عقبه انسان است و ما جدا از او نیستیم. این که اسم قیامت برخی مواقفش عقبه است برای همین است. انسان تا گذشتهها را تسویه نکند، برای آیندهها آماده نمیشود. گفتیم گذشتهها جمع میشود نمیگذرد. افزودن همیشه همراه با عقبه است.
پیامبر صلی الله علیه و آله به کسانی که آیات ما را انکار کردند، می فرماید زود است که مغلوب شوید. قرآن اخبار از آینده می دهد و این اعجاز قرآن است.
بگو شما محشور در جهنم میشوید. جهنم با تعبیر الی است یعنی حرکتشان به سوی جهنم است. جهنم را به خاطر سقوط و اسقاطی که در آن هست جهنم میگویند.
مهاد از مهد است. مهد یعنی گهواره بچه که او را آرام میکند. آرامش اعم از سکونت و آرامش حقیقی است. فرق است بین سکینه و سکونت. آرام گرفتن اعم از آرامش و غیر آن است.