1401/07/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/آل عمران آیات 7و8 /تمسک فتنه گر به جهل و نادانی مردم و راه مقابله با آن
﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ﴾[1]
﴿رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً ۚ إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ﴾[2]
1. عاطفه و عطف به الله. یعنی خدا و راسخون در علم تأویل این آیات را میدانند.
2. استینافیه باشد. راسخون جمله مستقل باشد. معمولاً مفسران اهل سنت نظرشان این است. آنها علم به متشابهات را از آنِ حضرت حق میدانند.
تفاوت بین دو احتمال این است که راسخون طبق عاطفه بودن، عالم به متشابهات هستند که این قویتر است؛ ولی اگر استینافیه باشد، علم به متشابهات منحصر به خداوند میشود.
به نظر ما واو عاطفه است؛ اگرچه استینافیه هم باشد به دلیل خارجی و روایات اصول علمی ثابت میکنیم که راسخون در علم هم عالم به متشابهات هستند.
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا؛ زیغ یعنی انحراف از حق به باطل در مقابل حنیف که تمایل از باطل به حق است.
هب امر از هبه است. هبه چیزی است که بلا عوض صادر میشود. وهّاب صیغه مبالغه از هبه است و از اسمای حسنای باری تعالی است. رب صفت فعل و ربوبیت است. پروردگارا پس از اینکه ما را هدایت کردی، ما را از حق به باطل رهنمون نکن.
آنهایی که در قلبشان مریضی است، آیات متشابه را میگیرند و فتنهگری میکنند. قانون کلی است که فتنهگر از فضای جهل و ندانستن استفاده میکنند. متشابهات یعنی چیزهایی که مردم نمیدانند. ذات باری تعالی نجات از فتنه را گویا بیان میکنند. راهش پناه بردن به دعا و ادعیه و حضرت حق است.
خدایا از جانب خودت به ما رحمتی بده. لدن نشانه قرب است. عند هم همین است. در فارسی هر دو را نزد میگوییم ولی در عربی لدن، صدور را هم میرساند. اگر رحمت باری تعالی نیاید هیچ فتنهگری نمیتواند نجات یابد.
کاف خطاب انّ، تاکید و انت هم ضمیر خطاب است. امام سجاد علیه السلام بعد از واقعه کربلا با دعا جامعه را نجات دادند. عبودیت در فتنهها مردم را عبور می دهد.
ابن سینا بعد دیدن رجل همدانی، مقامات العارفین شفا را نوشت. شاگردش سؤال کرد چطور به این تخصصها در عمر رسیدید؟ آیا شبهاتی در مراحل علمی رخ میداد یا خیر؟ فرمود اذا حزننی امر به نماز خواندن پناه میبردم. دو رکعت نماز میخواندم و دوباره مطالعه می نمودم، شبهه رفع میشد.
استادم علامه حسن زاده رحمه الله فرمودند: حضرت علامه طباطبایی رحمه الله شبهات زیادی داشتند. با توسل به خود قرآن درست شد. برای برطرف شدن شبهاتش دست به کار آیات قرآن شدند. فرمودند علامه طباطبایی برای خود من نقل کرد که پس از اینکه شبهات رو آورد مطالعاتم را سنگین تر کردم و تکیه بر خودم و داراییهایم را بیشتر کردم.
آدم یا از شبهه علمی و یا شبهه عملی آسیب میبیند. علیکم بالقرآن و السحر و الأدعیة. راه نجات پناهنده شدن به قرآن و سحرخیزی و دعا است.