1401/07/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/سوره آل عمران آیات 6و7 /مراد از محکم و متشابه و نظریات در باب آن
﴿هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾[1]
﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ﴾[2]
ذات باری تعالی در آیه ششم اسم مصور را برای خود بیان میکند. این فصل مقوم و ممیزی برای انسان است.
خدا مصوّر است. در ارحام اصطلاحی صورت جسمی و در عالم دنیا که رحم به معنای دیگر است، صورت عقلی میسازد و صورت اول را نگه میدارد. مشیت الهی وابسته به مشیت انسان است. کسی که برای اخلاقیات خود برنامه دارد مصور بودن خداوند هم بر اساس مصور بودن این انسان الهی مشخص میشود.
اسم هویت، اسم عزیز و اسم حکیم در پایان آیه است. عزیز مغلوب نمیشود و حکیم کارش محکم است. حاکم هم کارش محکم و فصل الخطاب است. پس از بیان خصوصیاتی برای حضرت حق خداوند اسم عزیز و حکیم را بیان میکند. هو هویت مطلقه است. هو ضمیر نیست بلکه اسم است. تمام اوصافی که بعد از این میآید توصیف آن اسم شریف هو است.
هو الذی انزل علیک الکتاب...؛ مجموع آیات الهی مراد است که انزال دفعی دارد. دو نوع آیات داریم محکمات و متشابهات. از مباحث سنگین قرآنی است.
منه به کتاب باز میگردد. محکمات امّ و اساس و بنیان کتاب هستند. دیگر آیات متشابه هستند. محکمات از حکم است. در اصل به معنای منع کردن و باز داشتن. اغیار را باز میدارد. آنچه باید اثبات میکند. وقتی انسانی سوار بر چهارپایی هست و افسار آن را گرفته است عرب به آن حکمه میگوید. رفتن هموار دستش هست. احکمت الشیء یعنی شیء را استوار کرد. محکمات یعنی آیات استوار که هیچ گونه تداخلی با آیات دیگر ندارند و نیاز به آیات دیگر ندارند. حکم را به همین جهت حکم میگویند. احکام را هم احکام میگویند چون به مرحلهای رسیدهاند که یا باید است و یا نباید. محکم گاهی در مقابلش ابهام است و گاه متشابه.
در المفردات فی غریب القرآن آمده است:« حکم... قوله عزّ وجلّ: آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَأُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فالمحكم: ما لا يعرض فيه شبهة من حيث اللفظ، ولا من حيث المعنى».[3]
متشابه دو چیزی است که در خصوصیات مثل و شبیه هم باشند.
راغب می نویسد: «شبه... قال: آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَأُخَرُ مُتَشابِهاتٌ والْمُتَشَابِهُ من القرآن: ما أشكل تفسيره لمشابهته بغيره، إمّا من حيث اللّفظ، أو من حيث المعنى».[4]
جالب است که کلمه محکمات گاهی در مقابل آن متشابه است مانند این آیه و گاهی محکمات در مقابل مفصلات است و به معنی مجمل. علم اجمالی در علم اصول نقص است و علم تفصیلی کمال است ولی در معارف علم اجمالی کمال است و علم تفصیلی نقص است. اولی نیاز به زمان ندارد ولی دومی دارد. ﴿كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ﴾؛[5] تمام آیات الهی متقن شدند و بعد یکایک تفصیل داده شدند.
امّ از اَمّ است به معنی مقصد و مقصود. مادر را امّ میگویند چرا که انسان مرتبط به مادر است. مقصد و مقصود بچه در اولین خواستهاش مادر است. به هر موجودی که مادر دارد صدق میکند. به لحاظ وزن ادبی صفت مشبهه است.
در المفردات راغب می نویسد: « الأُمُّ بإزاء الأب، وهي الوالدة القريبة التي ولدته، والبعيدة التي ولدت من ولدته... ويقال لكل ما كان أصلا لوجود شيء أو تربيته أو إصلاحه أو مبدئه أمّ، قال الخليل: كلّ شيء ضمّ إليه سائر ما يليه يسمّى».[6]
مراد از کتاب قرآن کریم است نه کتب دیگر.
معنای آیه؛ خداوندی که آیات شریفه را بر شمای پیامبر نازل کرد، بخشی محکمات که اساس کتاب است و برخی متشابه که چنین نیست.
1. محکمات قابل تفسیر و متشابهات غیر قابل تفسیر است.
2. محکمات را میفهمیم و متشابهات را نمیفهمیم.
3. برخی معتقدند محکم، متشابه نمیشود و متشابه محکم نمیشود.
4. نظر استاد
• حصر محکم و متشابه عقلی است. برخی آیات محکم هستند و برخی متشابه.
• منافاتی ندارد که یکی نسبت به دیگری تداخل کند. چون افراد در نگاهشان نسبت به آیات دارای درجات هستند. به این آیات محکم و متشابه صدق میکند. بعید نیست آیهای نسبت به شخصی محکمات باشد و نسبت به شخص دیگری متشابه باشد. متشابه هم همینطور است.
• میتوانیم این حرف را بزنیم که نسبت به آورندگان و حاملین آیات الهی و حاملین وحی آیه متشابه نیست. متشابه از شبیه الخلق است. محکم را همه میفهمند. مانند ﴿بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد﴾؛[7] یا همین آیات ابتدایی سوره آل عمران که ظاهرش برای کسی که عربی میداند روشن است. ولی آیات متشابه مانند: ﴿يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ﴾؛[8] خداوند که جسم نیست ید داشته باشد. ید نماد قدرت است. این را هر کس نمیفهمد.
نتیجه اینکه محکمات و متشابهات آیات متقابل هم هستند. آیات الهی برای برخی محکم و برای برخی متشابه. متغیر بودنش به لحاظ افراد اشکالی ندارد. برخی محکمات شاید برای برخی متشابهات باشد.
سیر مفسران قرآنی در آیات قرآنی رسیدن از محکمات به متشابهات است. این سیر باید ادامه یابد. از صفر شروع میشود و شاید تا هزاران ادامه یابد. یکی از ضرورتهای تفسیر این است که باید دایره متشابهات را محدود کنیم و محکمات را باز کنیم. هنر انسانها در کم کردن متشابهات و افزودن محکمات است. هر کس در کنار نفس خودش نشسته است. کتاب و استاد حالت اعدادی دارد.